دو بیت از سروده های قدیمیم:
حافظ در ابتدای کریمخان نشسته است
شیری به جنگل ما شاری نمی کند
نادر برای گشایش به ملک خویش
خونی برای وطن جاری نمی کند
خطاب به تویی که میدونم داری میخونیم (حافظ داده ی من)؛
اینو برای تو گفتم مخصوص مخصوص
مثل مخصوص های دیگر
یادت هست باورم نمی کردی؟!
اسمهای شعر شد معضل!
حافظ و کریم و نادرها
فاعلٌ فعیلُ لا مُفعَل
البته شاید حافظ و کریمخان و نادر شیر و جنگل هم
همه معشوقه های من بودند !!!
- ۴ نظر
- ۰۸ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۵۱