نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

۱۲ مطلب با موضوع «مقالات و تحقیقات» ثبت شده است

مقدمه

هر کجا که می روم مثلا در سفر در رستوران، صف سینما، در داخل خیابان، داخل هواپیما، در کوههای اطراف تهران همیشه مردم به خصوص جوانان عزیزمان درباره عشق و زندگی پرسشی که از یافتن پاسخش مایوس می شوند و نمی دانند که چگونه این را به دست بیاورند برای من هم همین ها به مرور زمان سوالهای در ذهن من جای گرفت. و وقتیکه بیشتر دقت کردم دیدم تفاوتی بین زن و مرد نیست و هیچ کام به دیگری برتری ندارد و فقط جایگاههای آنها با هم متفاوت است نقطه ی مشترک آنان این است که به یک گونه تعلق دارند و فقط جایگاههای آنها با هم متفاوت با ارزش های متفاوت زندگی می کنند این را همه می دانند ولی نمی خواهند زیر بار بروند وقتی که به شواهد نگاه می کنیم حداقل در تهران می بینیم 40% ازدواجها به طلاق می انجامد و بسیاری از روابط پیش از رسیدن به مرحله ازدواج از هم می گسلد در تمام جوامع بخصوص در کشور خودمان از دیدگاهها، رفتارها، باورها و حرکات شریک زندگی خود گلمندند. به همین منظور به روابط زناشویی علاقمند شدم تا کنکاشی در این خصوص انجام دهم تا بفهمم که چطوری می توانم رابطه بسیار خوب همراه با عشق با همسر خود داشته باشم.

 

بعضی چیزها روشن و آشکار است:

وقتی مردی به آرایشگاه می رود فقط به منظور رفع اصلاح موی سر می رود ولی در زنان این چنین نیست خیلی اوقات پیش می آید که خانمی برای رنگ کردن موی سر می رود و سپس یک دوست پیدا می کند و چنان گرم می گیرند که آدم فکر می کند که چندین سال است که همدیگر را می شناسند مردان وقتی عصبانی می‏شوند شروع به نوشیدنی می کنند رفتار پرخاشگرانه دارند پی در پی کانال تلویزیون را عوض می کنند ولی زنان وقتی که عصبانی می شوند شکلات می خورند و یا به خرید می روند آقایان خیلی کم صحبت می کنند بیشتر در تفکر هستند جهت یابی خوبی دارند نقش خوانی خوبی دارند و برعکس در خانمها بسیار صحبت می کنند جهت یابی خوبی ندارند.

  • ۰ نظر
  • ۳۰ خرداد ۹۸ ، ۰۵:۳۵
  • مجتبی قره باغی

بسم الله الرحمن الرحیم


گردآورنده و محقق: مجتبی قره باغی

(کپی با ذکر منبع بلامانع می باشد.

دانشجوی گرامی برای استفاده از این مقاله باید قسمتی ازمقاله را به روش علمی فک دهی با تفسیر خود در مقاله خودت به کار بگیری.)

تاریخچه: سرآغاز وجود هرکدام از ما هنگامی است که یک اسپرم یا یک اوول با یکدیگر در می آمیزند و هستی مارا به بار می نشانند (سیمونه).

با انتقال اسپرم توسط  پدر تاثیر مستقیم او در جنبه وراثتی به پایان رسیده و مادر تا 9 ماه دیگر رابطه ی فیزیکی و عاطفی اش را با کودک ادامه خواهد داد.3 ماه بعد از ازدواج اسپرم و اوول جنسیت فیزیولوژیک این موجود ناشناخته بیولوژیکی مشخص می شود و در ادامه بعد از او کاهش مسئولیت توسط ژن ها و هورمون ها تکامل جنسیت ( جنسیت فیزیکی, هویت جنسی, رفتار جنسی ) توسط شاخص های پررنگ تری چون عوامل روانی اجتماعی و فرهنگی ادامه پیدا می کند ( گولومبوک و همکاران ).

هویت جنسی یعنی قبول جنسیت فیزیولوژیکی خود توسط سیستم روانی فرد و نتیجتا همانند سازی صحیح در طول زندگی با همجنسان خود برای کسب رفتار متعارف جنسی در زندگی فردی و اجتماعی در این بین افرادی یافت می شوند که به علل مختلف از جمله پرورش نادرست توسط اطرافیان از جمله والدین و نتیجتا همانند سازی با جنس مخالف از همان سنین کودکی و به بعد به وضعیتی دچار می شوند که به درون فکنی رفتار جنسی مخالف, دیگر از جنس فیزیولوژیکی و به دنبال آن افکار و رفتارهای جنسی خود راضی نبوده و تنفر از خود دست به دامان روانپزشکان و پزشکی قانونی شده و اقدام به تغییر جنسیت می کنند که به این افراد اصطلاحا ( خواه جنسی ) می گویند.افراد مبتلا به این اختلال از زمان های قدیم در اجتماعات مختلف شناخته شده و شرح داده شده اند این افراد خود را متعلق به گروه جنسی مخالف می دانند و از وضعیت جنسی, بدنی خود ناراحت هستند و می گوشند با استفاده از هورمون ها و اعمال جراحی وضعیت خود را به وضعیت جنس مقابل نزدیک کنند.از ابتدای خلقت به دنبال ساده ترین موجودات چند سلولی و مانند ستارگان ریز دریایی و اسفنج ها و ... درخت زندگی شاخه های مختلفی به وجود می آورند.در ابتدای این مرحله هر سلولی سلول مشابه خود را به وجود می آورد.اما از این پس در پس آمیزش هر دو سلول سلول سومی متفاوت با آن پدیدار شد.پاره ای نگرش ها بر این باورند که دیگر خواری جنسیتا را به وجود آورد.بدین معنا که سلول ها یکدیگر را می خورند و ژن هایشان با هم در می آمیختند.گروهی از آنها با هم جفت و جور شده اند و تبادل ژنتیکی کرده اند و بدین ترتیب جنسیت فراگیر شد.در آمیختگی ژن ها با دو رشته زوجی صورت می گرفت و روند دوتایی داشت.محققان عقیده دارند که ترکیب سه رشته زوجی باهم سبب پیچیده تر شدن نظام جهان و در نتیجه فنا پذیر شدن زندگی انسان می شود ( سیمونه ).

اندیشمندان نیز در تاثیر عقاید بالا اعتقاد دارند که انسان در اصل موجودی دو جنسه است.(فروید) نیز به خصوص بر دو جنسی بودن میل همزمان به همجنسی و جنس مخالف مردان و زنان تاکید داشت.فیلسوفانی چون افلاطون بر دو جنسی بودن افراد در ابتدا تاکید داشته اند.(استود)

انسان از نظر فیزیولوژیک هورمون های هر دو جنسی در بدن خود داراست.از نظر روانی نیز ردپای خصوصیات دو جنسی را می توان در هر جنس یافت.روان شناس دیگری به نام (گوستاویونگ) نیز به وجود آمار روانی و فیزیولوژیک دو جنسی را در هر شخص به طور علمی تری توجیه کرده است.یونگ در نظریه ی مفاهیم کهن خود (انیما وانیموس) را مطرح می کند و می گوید : در اثر همزیستی مرد با خصوصیات زنانه در مرد و به علت زندگی با مرد صفات مردانه تشکیل می گردد.اینها باعث می شود یک جنس خصوصیات جنس دیگر را نشان دهد .

از مطالب بالا چنین استنباط می شود که جنسیت مطلق نیست و لااقل از نظر ترشحات داخلی مرد آمیخته بوده و در حقیقت نسبت به مرد,مرد تر است.(مارلو)

در قرن 19 شاهد تحول عظیم دیگری بودیم و آن وجود نارضایان جنسی بود.مردانی که به دنبال زندگی زنانه هستند و زنانی که می خواهند مثل مردان زندگی کنند از زمان های قدیم در اجتماعات مختلف شناخته شده و شرح داده شده اند.اولین بار شرح حال این موارد در ادبیات علمی آلمان در قرن 19 وارد شد.اولین گزارش علمی جراحی و تغییر جنسیت در سال 1931 بوسیله ی آبراهام جراح المانی به روئیت رسید.( بلاگلاس و همکاران)

  • ۰ نظر
  • ۳۰ خرداد ۹۸ ، ۰۵:۲۸
  • مجتبی قره باغی
سینما چه مستند و چه داستانی، کافیست تو الفبای آن را (سینما) بدانی.
حالا باید مشق کنی،
صد بار از روی سرمشقت بنویس.
شاعر می شوی، داستان نویس، ادیب، پزشک و شاید هم فیلمساز.
به هر حال الفبا، تو را باسواد می کند.
این سلیقه و خلاقیت توست که از تو خالق می سازد.
حالا سر مستند چیست دعوا کن، باز هم می بینی، مستند مستند است.
داستانی داستانی، مستند داستانی، داستان هم مستند است.
فیلم فیلم است و سینما همچنان سینما.
اینها هم راه هایی هستند برای رسیدن به درک هر آن چیزی که باید به آن برسی و ایمان بیاوری؛ خدا، زندگی، ماده یا هر چیزی.
شاید که نه، حتما به همین خاطر است که به سوی علم حقیقی باید رفت. علمی که فقط برای رسیدن به خدا و حقیقت است نه آن چیزی که برای عُجب و اثبات خویش باشد.
تو فیلمت را بساز، مانند سید شهیدان اهل قلم، آقا سید مرتضی آوینی، که هر چه کرد در آن بستر آماده، برای خدا کرد.

"همه ی سینمای من مرتضی است"
  • مجتبی قره باغی

فیس‌بوک رضایت از زندگی را کم می‌کند

روزانه نزدیک به هفتصد میلیون نفر به فیس‌بوک سر می‌زنند

وقتی عکسهای دوستانتان را در فیس‌بوک می‌بینید که به نقاط خوش آب و هوای دنیا رفته‌اند و در هتلهای لوکس اقامت کرده‌اند چه حسی به شما دست می دهد؟ وقتی لحظه به لحظه مطلع می‌شوید دوستتان که در تدارک عروسی خود است چه خریدی کرده یا کجا رفته چه احساسی به شما دست می‌دهد؟

پژوهشگران دانشگاه میشیگان می‌گویند تحقیقات آنها نشان می‌دهد صرف وقت در فیس‌بوک شادی و رضایت از زندگی را کم می‌کند و به اصطلاح 'حال آدم بدتر می‌شود'.

پژوهشگران دانشگاه میشیگان برای این تحقیق ۸۲ دانش آموز پیش‌دانشگاهی را مدت دو هفته زیر نظر گرفتند. محققان در این دو هفته روزی پنج بار به صورت آنلاین با این افراد تماس می‌گرفتند و از آنها سوالاتی می‌پرسیدند؛ از قبیل اینکه "در این لحظه حالتان چطور است یا چه احساسی دارید؟ یا از آخرین دفعه‌ای که ما با شما تماس گرفتیم چند بار به فیس‌بوک سرزده‌اید."

  • ۰ نظر
  • ۲۵ مرداد ۹۲ ، ۰۰:۳۰
  • مجتبی قره باغی

 زندگینامه و گزیده اشعار پوِت[1]

شعر یا تکه‌های روح الیوت

نگاهی کوتاه به شعر تی‌.اس.الیوت 

الیوت را بزرگترین شاعر سده بیستم خوانده‌اند و همین مساله آدمی را برمی‌انگیزد تا الیوت را بهتر بشناسد.

«آنان که دندان سگ را تیز می‌کنند

مرگ را می‌سرایند

آنان که شکوه مرغ مگس‌خوار را می‌درخشند

مرگ را می‌سرایند

آنان که به جذبه جانوران گرفتارند

مرگ را می‌سرایند»

در شعرهایی که بعد از سرزمین هرز سروده شده‌اند شاعر می‌کوشد خود را از عشق به مخلوقات این جهان، مخصوصا عشق به آدمیان برهاند و به درون لحظه‌هایی بیرون از زمان نفوذ کند. لحظه‌هایی که نقطه تقاطع زمان گذرا و زمان ابدی است. ارزش‌های معمولی زیستن و بعد حیوانی طبیعت انسان به‌گونه‌ای مطلق انکار می‌شود اما این خطر همیشه وجود دارد که تی‌.اس.الیوت حتا زمانی که شعرهایش بسیار زیبا است به کلی‌‌گویی‌های ساده‌گرایانه سقوط کند که ممکن است بسیاری از مردم به دروغ آن را تجربه انسانی فرض کنند.

«شاید که گناه به کشش و کوشش برخیزد

با تولد سیاه و غریزی خود، تا به هوشیاری رسد،

و بدین‌سان به هرزه‌درانی رسد،

شاید که تو هوشیاری تبار نامراد خویش باشی،

مرغی که به‌گذرا از شعله‌های برزخ فرستاده‌اند.»[2]

این قطعه با آن قدرت بیانی که ریشه در زبان دقیق و حساب‌شده آن دارد با وزنی که از تصاویر شفاف آن تفکیک‌ناپذیر است و به قدرت القای آن می‌افزاید، به راستی که شعری است در آسمان هفتم.

اما در این میان پرسشی مطرح می‌شود که شاعر چه میزان از تجربه‌هایش را می‌تواند به یاری تخیل خود در قالب شعری با این کیفیت بریزد. در آثار اولیه شاعر زندگی دوزخ است و پس از آثار میانه زندگی به آسانی نفی می‌شود. هر جا که صحبت از زندگی واقعی مثل ازدواج و کار پیش می‌آید، همه چیز تا سطحی خفه و کسالت‌بار خاکستری نزول می‌کند.

بیش از این نمی‌توان به این مضمون‌ها پرداخت و گفت که آثار الیوت رو به سوی هم‌نهادی دارد. که جمع جهان‌های متخاصمی است که با هم آشتی کرده‌اند؛ و ناگفته نماند که این آشتی به منزله آن نیست که خوبی یا بدی سازش می‌کنند، بلکه بدین‌ مفهوم است که جان و جسم، واقعیت زمان و واقعیت بی‌زمانی به صورت دو نیرو با شدت مساوی دو نیروی هم‌آهنگ انگاشته شده‌اند. اما این نهاد هرگز کامل کامل نیست. الیوت در دو اثر بزرگ خود بیش از هر جای دیگری به پیوند میان بهشت و دوزخ نزدیک می‌شود: سرزمین هرز و چهار کوارتت.

الیوت به یک بحران حقیقی در تمدن جهان می‌پردازد، روند عینی‌سازی شعر که الیوت مجدانه در پی آن است بیش از هر زمان دیگری تحقق می‌یابد: مرحله سرخوردگی و نومیدی در پس‌زمینه‌ای از انقلاب و فروپاشی بعد از جنگ جهانی اول و حمله‌های هوایی و نبرد بریتانیا در جنگ دوم.

نکته دیگر آن که وقتی الیوت در شعر از درون خود بیرون می‌آید و رو به سوی جامعه دارد، این‌جاست که شعر تکه‌تکه شدن روح خود وی را منعکس می‌کند و بدین‌سان الیوت ناگزیر بدین‌جا (نقطه عزیمت) رسید که فرد در ادوار فروریزی تمدن بالاخص مسؤول شخص خویش می‌شود و نباید فراموش کند که فرد تنها در همین دوره انحطاط و فروپاشی، در همین شهرهای ویران و تکه‌تکه زندگی نمی‌کند، بلکه در ابدیت و شهر خدا نیز سکونت دارد. شاید بتوان گفت، هسته مرکزی آثار الیوت کاوش و بررسی این حقیقت است که در عصر ما امکان وجود هم‌نهادی میان شهر نوین و جهان صنعتی کاملا به زمان میرنده پیوند خورده است و درگیر قماری است که هر لحظه ممکن است به نابودی آن بیانجامد و شهر ابدی که در پی تمدن فراسوی زمان میرا چشم دوخته است، نیست. بنابر این برای ما هنر راستین به ناگزیر تکه‌تکه و پراکنده است. به تعبیر دیگر از نظر الیوت در جهان امروز هماهنگی وجود ندارد. یعنی امید به رستگاری نیست و از سوی دیگر لارنس معتقد است که با برقراری رابطه جنسی میان زن و مرد می‌توان جهان امروز را از انهدام نجات داد.

  • ۰ نظر
  • ۲۴ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۲:۵۰
  • مجتبی قره باغی

جمعه را از تقویم حذف نکنید

میلاد جلیل زاده

 

رادیو اصیل، آرام بخش، دوست داشتنی، پرمحتوا، تخیل برانگیز، آشنا پندار، امن و عزیز است و طنز رادیوئی طنزی است که بهتر از آن را نباید در جای دیگر سراغ گرفت.

باشگاه خبرنگاران- استاد سیروس شمیسا در کتاب انواع ادبی بعد از توضیحات مربوط به 6 اثر کمدی چنین می‌نویسد:

برخی از منتقدان به طور کلی کمدی را به دو قسم تقسیم کرده اند 1- کمدی عالی یا سطح بالا (های کمدی) که باعث خنده روشنفکران می شود و در آن طنزهای ظریف سطح بالائی وجود دارد2- کمدی دانی یا  عامیانه یا سطح پایین (لو کمدی) که در آن جاذبه های روشنفکری نیست و شوخی های مبتذل و جوک های زشت دارد.

در کمدی عالی بیننده با نمایشنامه بر خود عقلانی دارد اما در کمدی دانی بیننده به لحاظ احساسات و عواطف با نمایشنامه برخورد می کند.

آن عقل بیننده را تحریک می کند و سبب خنده می شود و این حدس بیننده را و بدین لحاظ به کمدی دانی (کمدی فیزیکال) هم گفته اند استاد شمیسا از آن جهت در مورد مخاطب واژه بینننده را به کار برده که ژانرهای کهن هنری در گونه های نمایشی نمود اولیه یافته اند و الا این تقسیم بندی ها به تمام هفت گانه هنر قابل تصری است در انواع مکتوب هنر (شعر، نثر و داستان) هم با کمدی دانی مواجه می شویم و موسیقائی شدن آن هم با ریتمی مناسب اشعاری آن چنانی بسیار وجود یافته در سینما هم هجو دانی را به کرات می بینیم و اصطلاح فیزیکال اینجا خیلی راحت صدق می کند چون آن کمدی ها یکسره شکلک و بالا پایئن پریدن هستند و طنز کلامی آن ها متشکل از کلمات بوداری است که به متلک های بی ادبانه کنایه می زند و مناسب مخاطبانی است که بیشتر از این نمی فهمند.

  • ۰ نظر
  • ۱۰ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۰:۴۷
  • مجتبی قره باغی

هنر ابتدایی

     مقصود ما از هنر ابتدایی جلوه های آفرینش هنری توسط انسانهایی است که هنوز نتوانسته اند پای در جاده تمدن بگذارند و از این رو فرهنگ آنها ساده و ابتدایی است . هنر ابتدایی از یک طرف شامل هنر غارنشینان زمانهای بسیار دور می شود و از سوی دیگرهنر انسانهایی را در برمی گیرد که در زمانهای اخیر و حتی امروز در نقاط دور افتاده کره زمین زندگی بدوی خود را می گذرانند . در حدود 50 هزار سال قبل یعنی دوران دیرینه سنگی انسان در غارها زندگی می کرد . او نقاشیهایی از خود باقی گذارده که از هر لحاظ موجب شگفتی بشر امروزی است .

     هنر غارنشینان را می توان اولین بخش از تاریخ تفکر ، تخیل و خلاقیت بشری بشمار آورد . چرا که به واسطه قابلیت ساختن تصویر و نماد ( سمبل ) بود که بشر توانست بر محیط خود مسلط شود .
در غارهای جنوب فرانسه و شمال اسپانیا تولد این توانایی بشری را مشاهده می کنیم . انسان غارنشین بوسیله تصاویر ی که به دیواره این غارها کشید ، می توانست تجربیات زندگی پر کنکاش خویش را ثابت و پا برجا نگه داشته و جریانات بهم پیوسته زندگی را بصورت شکلهای ساکن و مجزا از هم نشان دهد .

  • ۰ نظر
  • ۰۵ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۳:۴۰
  • مجتبی قره باغی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات