تقدیم به همه حرومزاده های زیراب زن
پنجشنبه, ۲۸ آذر ۱۴۰۴، ۱۲:۳۷ ق.ظ
کوسه
او ریگ بود داخل کفشش؟ نه! کوچه داشت
او کوچهای که کَفَش آسفالت نه! شوسه داشت
او دائم اختفا و کمین، تا منش شکار
او همچو مار موذی و خشمی چو کوسه داشت
حتی زمان به زبان آمد و زمین
دیر بود او زیر بغل چند پوشه داشت
یک کنج بود وگرم گرم بود پشت از آن
او گرمخانهها به همه کنج و گوشه داشت
دائم سکوت و جهادی کار بیصدا
او داد و قال کار نکرده به توشه داشت
هاتف به لطف عادل ساکت کن اکتفا
او مزد رند آتش و مزد تو بوسه داشت