نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

دیگه بلاگ و بیان گوه به تمام معنان

چهارشنبه, ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ۰۸:۱۶ ق.ظ

بروزرسانی:
چندروزیس دوباره بیان درست شده


یادداشت قبل:

انقدر این بلاگ و بیان گوه شده به تمام معنای کلام که این روزها حالم بهم میخوره میام توش و میرم
هی تصمیم میگیرم دیگه تو این آشغالدونی چیزی نذارم باز حسب عادت بر میگردم
سگ صاحب داره که این پلتفورم نداره

بیش از سه چهار ماهه ایمیل میدم به مسئولینش جواب نمدن
تلفن بی صاحبتر از خودشونم که قطعه

  • مجتبی قره باغی

نظرات (۴)

عرض سلام

جناب من تازه میخواستم وبلاگ بسازم به فکر این بودم که بیان بیام بخاطر تنوع پوسته و امکاناتی که براش طراحی شده (نظیر استیکر و موزیک پلیر و ...).

حالا که شما اینطوری مبفرمایید که خراب شده، چه پلتفرمی رو پیشنهاد میکنید؟ 

با تشکر

پاسخ:
سلام دوست عزیز شما قدمت خیر بوده این پلتفرم دوباره درست شده مشکلاتشو دارن حل می‌کنند

ناشکری نکن فردا روزی اینم از درست خارج شه محتاج بلاگفا بشیم!

پاسخ:
صد البته
گرچه قبل از اینکه از دسترس خارج بشه باید پول مایی که سالها بابت سرقفلی اینجا هزنه پرداخت کردیم رو جبران کنه

متاسفانه بیان دیگه هیچ پشتیبانی نداره، اگر علاقه مند به نوشتن هستید به فکر یک پلتفرم دیگه باشید، یا مثلا توی یک سایت دیگه ای شروع به نوشتن کنید که برای نوشته هاتون هم بهتون هزینه پرداخت کنن. تولید محتوا کنید

پاسخ:
ممنون ازتون
حقیقتش من از همون اوایل که پرشین بلاگ بوجود اومد مینوشتم حتی کم
انقدر چرخیدم تا سال 90 - 91 با فکر میکنم، با بیان آشنا شدم
همیشه خوب بود یه مدت هم ایراد پیدا میشد درست میکردن ولی الان نه
خب وقتی پیام میاد امکانات اختیاری بخرید پول به حساب کی میره اون به پشتیبانی اعلام کنه لااقل
با اینکه عصبانی ام از بیان ولی باز دوسش دارم

.

به اعصاب خودتون مثلث باشید 😁

پاسخ:
.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات