نوشتن گاه

نوشتن گاه عضوی است از بدن چون نشیمن گاه - مرکب است از دست و مغز و قلب، که در وادی نوشتن همان قلم و عقل و دل است

نوشتن گاه

نوشتن گاه عضوی است از بدن چون نشیمن گاه - مرکب است از دست و مغز و قلب، که در وادی نوشتن همان قلم و عقل و دل است

نوشتن گاه

دست های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟
از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت!
میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! میدانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! میدانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

۱۵ مطلب با موضوع «کتاب» ثبت شده است

کتاب جدیدی رو شروع کردم

معرفی کتاب

تو نمیتوانی روزم را خراب کنی!

در همین یک پنجم ابتدایی کتاب، برای اینکه پست و محتوای جدید هم تولید کرده باشم، ترجیح دادم اقدام به معرفی این کتاب مفید کنم.

نویسنده از مثالهای زیادی برای هر بخش استفاده کرده. مثالهایی که گاهن حوصله سر بر و غیر ضروری بنظر میرسن. اما مثل بعضی از مثالهای کتاب باجگیری عاطفی، لازمه برخی از مثالهای عینی که برای ادمها اتفاق افتاده بیان بشه تا به درک و فهم مطلب و دیدگاه نویسنده برسیم.

نویسنده پیشنهاد کرده که در هر بخشی از کتاب اگر احساس خستگی کردید و ازون بخش خوشتون نیومد میتونید برید سراغ بخش بعدی و یا حتی لازم نیست به صورت متوالی از ابتدا به انتها برسید. از هر بخش که دوست دارید کتاب رو شروع کنید. بنظر میتونه ضعف این کتاب باشه که پیوستگی نداره و هیچ بخشی پیش نیاز بخش بعدی نیست. این رو باید در ادامه کتاب بهش برسم که یه ویژگیه یا ضعف.

در قسمتهایی که نویسنده توضیح میده چطور میشه در مقابل ناملایمات تحمل و صبر داشت به شما پیشنهادهایی میده که فقط با تغییر شما صورت میگیره. این تغییرات به شرطی برای ما قابل هضمه که خودمون رو در جایگاه طرف مقابل بذاریم و به قول قدیمی ها با کفش اونا چند قدم راه بریم.

پیشنهاد میدم این کتاب رو شروع کنید.

نسخه الکترونیک این کتاب رو میتونید در فیدیبو، طاقچه و کتابراه مطالعه کنید. 

معرفی فیلم

Alice Daring

«آلیس  دارلینگ یا آلیس عزیزم» فیلمی در سبک درامه که برخی اون رو تریلر نیز طبقه بندی کردن. اما هیجان خاصی در فیلم وجود نداره. مخاطب با یک درام خانوادگی اجتماعی و با رویکرد روانشناسانه با قربانی عشقی باجگیرانه مواجه میشه. در طول فیلم روایت‌هایی به تصویر کشیده میشن که با وجوه مختلف باجگیری و قربانی بودن در زندگی به ظاهر عاشقانه آشنا خواهید شد.

این فیلم به کارگردانی یک فیلم اولی به نام مری نای و به نویسندگی آلانا فرانسیس در سال ۲۰۲۲ ساخته شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۰۱ ، ۲۳:۰۴
مجتبی قره باغی

معرفی فیلم و کتاب

معرفی کتاب

چند روزیه دارم دست دست میکنم که کتابی پر محتوا و به شدت کاربردی رو بهتون معرفی کنم. این کتاب بر خلاف نامش که میتونه سریع تصور یک رابطه عاشقانه رو‌ براتون مجسم کنه، صرفا در خصوص روابط عاشقانه نیست. 

کتاب باجگیری عاطفی که به قلم دکتر سوزان فوروارد و ترجمه منیژه شیخ جوادی از انتشارات پیکان نگاشته و منتشر شده در خصوص روابطی است که به نوعی میتوان در اون از عواطف استفاده یا سواستفاده کرد‌ و حتی در روابط کاملا غیر عاطفی از عواطف دیگران به عنوان ابزاری برای رسیدن به مقاصدی همچون بیگاری در شغل یا استثمار در زندگی استفاده کرد.

https://fidibo.com/book/95439

من زمانی این کتاب رو شروع کردم که در شغلم و روابط شغلیم با همکاران و مدیران به نوعی قربانی باجگیری هایی بودم که البته خودم هیچ اطلاعی از دسته بندی اون و بررسی های دقیقش توسط کارشناسان موضوع نبودم.

این مشکلاتی که در کتاب بهشون اشاره شده و صد البته راهکارهایی براش پیشنهاد شده میتونه به نوعی برای همه ما در حوزه های مختلف در زندگی و جامعه پیش اومده باشه یا پیش بیاد. بنابراین بنظر شخص من این کتاب کاربردی رو ابدا از دست ندید. حتی اگر با نظر نویسنده مخالفید سعی کنید به مطالعه ادامه بدید تا احتمالا در بخشهایی از کتاب احساس کنید مخاطب قرار گرفتید.

بخشی از کتاب

 

اگر افراد این کتاب رو در سنین پایین یعنی زیر ۱۸ سال مطالعه کنند در تصمیمات جدی اینده موفق عمل خواهند کرد اما هیچ وقت دیر نیست.

لینک نسخه دیجیتال کتاب رو در فیدیبو روی اسم و جلد کتاب لینک کردم که قیمت بسیار پایین تری نسبت به نسخه چاپی داره.  اگر هم علاقمند به کتاب فیزیکی هستید میتونید این کتاب رو به صورت چاپی با قیمت حدودی ۱۲۰هزار تومن خرید کنید.

معرفی فیلم

دیشب فیلمی بنام plane محصول سال ۲۰۲۳ رو دیدم. این فیلم اکشن و هیجان انگیزه و توقع نداشته باشید بعد از معرفی کتاب، یه فیلم ملوی نرم و حتی روشنفکری بهتون معرفی کنم 😉

هواپیما به کارگردانی ژان فرانسوا ریشه، نویسندگی چارلز کامینگ و با بازی بازیگرانی چون جرارد باتلر، مارک بوتان، لورنزو دی بوناونتورا، مارک وهرادیان، جیسون کنستانتین و با بودجه ۲۵ نیلیون دلاری ساخته شده .

یک‌ پرواز از مبدا اندونزی، در راه دچار مشکلاتی میشه که برای ساعاتی شما رو با هیجان روبه رو میکنه. تماشای این فیلم رو از دست ندید.

این فیلم بخاطر اینکه از صحنه های غیر اخلاقی استفاده نکرده قابل تماشا در کنار خانواده است اما رده سنی داره به خاطر خشونت نهفته در اون.

صفحاتی از کتاب

پیشگفتار

به شوهرم گفتم که میخواهم هفته ای یک شب در کلاسی شرکت کنم و او با همان روش آرام همیشگی اش حمله را آغاز کرد هر کاری میخواهی بکن تو همیشه هر کاری که بخواهی انجام میدهی. اما انتظار نداشته باش وقتی به خانه میرسی من منتظرت .باشم تو هر وقت به خانه می آیی مرا در اینجا مییابی چرا من نباید وقتی به خانه میرسم تو را در اینجا بیابم؟ میدانستم که گفته‌هایش اصلاً درست نیست اما به من احساس خودخواهی شدیدی میبخشید رفتم و پول ثبت نامم را پس گرفتم لیز برنامه ریزی کرده بودم که تعطیلات کریسمس را با همسرم به مسافرت بروم سفری که از ماهها پیش انتظارش را میکشیدیم به مادرم زنگ زدم تا خبر بدهم که سرانجام بلیتهایمان را خریدهایم و او با گریه گفت پس شام کریسمس چه میشود؟ میدانی که در این شب همه دورهم جمع میشوند چطور میتوانی با من چنین کاری بکنی؟ فکر میکنی چند کریسمس دیگر زنده هستم؟ خب البته که من تسلیم شدم زنم وقتی بشنود مرا میکشد اما چطور میتوانم تعطیلاتم را زیربار چنین گناه سنگینی بگذرانم؟ تام به اتاق رئیسم رفتم تا بگویم که یا باید کمک بگیرم یا به من وقت بیشتری بدهد تا بتوانم کار سنگینی را که به من محول شده تمام کنم به محض آن که دهانم را باز کردم و گفتم به اندکی استراحت نیاز دارم او شروع کرد «میدانم چقدر نیاز داری به خانه ات بروی و با خانواده ات باشی، اما اگرچه خانواده ات برای تو دلتنگی میکنند حتی آنها هم از ترفیعی که برای تو در نظر گرفته ایم خوشحال خواهند شد. ما به بازیکنی نیاز داریم که خودش را وقف این کار کرده باشد و من فکر میکردم تو چنین بازیکنی هستی اما اشکالی ندارد میتوانی وقت بیشتری را با بچه هایت بگذرانی فقط یادت باشد اگر خانواده ات مقدم بر کارت هستند. شاید ما مجبور شویم برنامه‌های مان را برای تو عوض کنیم کاملا گیج شده بودم. حالا نمی دانم چه باید بکنم کیم کنند و به ما احساس بازنده بودن ببخشند؟ افرادی که همواره ما را وادار به تسلیم میکنند استثمارگران ماهری هستند این جا چه خبر است؟ چرا بعضیها به ما این احساس را میبخشند که من دوباره بازنده شدم همیشه تسلیم می.شوم احساس واقعی ام را ابراز نکردم چرا هرگز نمیتوانم منظورم را بیان کنم؟ چرا هرگز نمیتوانم از حق خودم دفاع کنم؟ ما میدانیم که همیشه به تله میافتیم میدانیم که احساس درماندگی و نارضایتی به سراغمان میآید و میدانیم آنچه را میخواهیم به خاطر جلب رضایت دیگران از دست میدهیم. اما نمیدانیم چه باید بکنیم چرا برخی از افراد میتوانند ما را از لحاظ عاطفی استثمار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۰۱ ، ۱۲:۱۴
مجتبی قره باغی

فیدیبوک منصف شد و ازون انحصار طلبی وقیحانه دست کشید. منم که سالها داشتم دنبال یه کتابخوان خوش قیمت اما فارسی میگشتم یهو به خودم اومدم دیدم هم طاقچه هم فیدیبو تو یه حالت رقابتی اقدام به عرضه کتابخوان کردن.

هر دو یه کتابخوان مشابه به هم از نظر کانفیگ ارائه کردن.

منتها طاقچه اسم کتابخوانش mee book و فیدیبو، اسم کتابخوانش فیدیبوکه.

هر دو اندروید هستن با قابلیت نصب هر نوع کتابخوانی حتی کیندل.

قبلا فیدیبو فقط فیدیبوک داشت و مثل کیندل که فقط میتونی از امازون خرید کنی باید فقط از فیدیبو خرید میکردی. الان دیگه میشه با فیدیبوک همه کتابخوانها رو داشت. تنها بدیشون کوچیک بودن صفحه است و اینکه پی دی اف رو باید به سختی توش خوند. اما هر چی پول بدی اش میدن بهت.

کتابخوان بوکس با همین شرایط و کانفیگ فیدیبوک قیمتش رو حدود ۱۰ تومنه. اما فیدیبوک ضمن اینکه ۵میلیون و ۳۰۰ قیمت گذاشته البته تو آف، یه کارت هدیه خرید کتاب از فیدیبو به مبلغ ۵۰۰ هزار تومن هم میده.

به هر حال الان مثل یه بچه که سالهاست بهش قول دادن براش دوچرخه بخرن و موعدش فرا رسیده و منتظره بیارن در خونه تحویل بدن، اروم و قرار ندارم.

این یادداشت رو بعدا که کتابخوان رسید دستم اپدیت میکنم.

نقد و یادداشت اصلی برای فیدیبوک اف۲

فیدیبوک وقتی به دستم رسید و انباکسش کردم. به شدت جا خوردم. بر خلاف توضیحات داخل سایت، ابعادش دو سانت کمتره از چیزی که نوشته شده اما اندازه نمایشگر همون ۶ اینچه. اولین باره که کتابخوان میخرم و از نزدیک میبینم. بنابراین وقتی به دستم رسید از شدت کوچک‌ بودن جا خوردم. در خصوص نورهای گوشی باید بگم چند مدل ذخیره داره. شب روز هنگام خواب و خاموش و تنظیم دستی‌ هنگام خواب عملا بدرد نمیخوره و نور بدی داره. روز و شب خوبن و دستی هم برلی محیط غیر مسقف بکار میاد که شدت نورو زیاد کنید. کنتراس البته اکر زیاد بشه باعث میشه حتی جلد کتابهای رو تشخیص ندی. کتابها ول و پخش و پلان تو صفحه روت برنامه. تنظیمات کتابخوان ابدا شبیه به دیوایسهای دیگه اندروید نیست. بسیار ساده و امکانات کم. بزرگترین مزیت فیدیبوک اینه که میتونید اپ‌های کتابخوان دیگه مثل طاقچه و الباقی رو نصب کنید و این قابل ستایشه. کندی فیدیبوک قابل قبوله که مثل تبلت و گوشی نباشه. باتری با اینکه ۱۷۵۰ ذکر شده اما سریع خالی میشه با وجود اینکه وای فای قطع و نور صفحه کمه. البته به نظر میاد برای مطالعه تا ۵ ۶ ساعت یه تیک جواب بده. در ضمن یه چیز عجیب، چشم من رو اذیت میکنه موقع خوندن. امیدوارم به هاطر عادت نداشتن به صفحه جوهر الکترونیک باشه. در آخر بگم خوشحالم که این دیوایس رو بعد از سالها وسواس به خرج دادن بالاخره تهیه کردم و خوشحالتر که سراغ مارکها و برندهای دیگه نرفتم که دوبرابر پول بدم و با همین سایز دیوایس مواجه بشم. در ضمن امروز ۲۴ دی ۱۴۰۱ این کتابخوان رو ۵۳۰۰ با تخفیف ویژه خرید که منهای اون یه کارت هدیه ۵۰۰ ه تومنی روش داشت.

  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۰۱ ، ۱۵:۴۰
مجتبی قره باغی

وقتی مهتاب گم شد

سلام؛

کتاب وقتی مهتاب گم شد، سرگذشت خواندنی از ورود یه بچه ی شر همدانی به نام جمشید به جبهه است که خیلی با اسم خودش حال نمیکنه و خودش اسمش رو به علی تغییر میده.

علی خوش لفظ که البته تو جبهه با نام خانوادگیش خیلی فامیلی های دیگه براش ساختن و به همه ی اونها معروف بود. (خوش زخم، خوش معنا و به تعبیر مقام معظم رهبری خوش خواب)

علی آقا مجروح جنگی بود و چند سال پیش، بعد از دوره های مختلف شیمی درمانی تحمل سالها درد و رنج مجروحیت به فیض شهادت نائل شد و به خیل دوستان شهیدش، حبیب مظاهری، علی چیت سازیان، مصیب مجیدی، متوسلیان و ... پیوست.

این کتاب رو توصیه می کنم بخونید چون حس های جالبی از یه پسر 15 16 ساله رو بهتون نشون میده که برای رفتن به جنگ و از بچه های اطلاعات عملیات شدن تا تحرکات گمنامی در خطوط جنگ چه ها نکرده. جنگ از نگاه ایشون فقط امداد غیبی و پیروزی نیست. واکس زدن و مهربونی صرف نیست.

کتک ها و فحش هایی که از راننده و برخی همرزمها خورده و شنیده و البته موجباتش رو خودش با تمام بچگیش باعث شده بسیار جذاب و دوست داشتنیه.

از نکات جالبی که من در خوندن این کتاب های اخیر که بهتون معرفی کردم  بهش رسیدم اینه که ناخودآگاه متوجه شدم افتادم تو کتاب برو بچه های همدان.

جذابتر اینه که با یه سری قطعات پازل وبرو هستید و سعی میکنید پازل رو بچینید. به یه حالت کشف معما در کتاب های مختلف بر میخورید. اسامی و خاطرات رو طوری باهاش روبرو می شید که از یه نگاه دیگه یا از نگاه یه فرد دیگه هم، اونهارو مطالعه می کنید و آدمها رو میشناسید.

اینکه اصالت مکانی آدم، دهاتی باشه اما تمام افتخارش هم همین باشه که نزدیک ده آبا و اجدادیت این همه سلحشور و رزمنده و فرمانده ی بی کله زندگی می کردن؛ دوست داشتنیه. یعنی هم شهریهات اینان در حقیقت. البته نباید اینطور گفت چون تمام این رزمنده های افتخار آفرین از سرتاسر ایران برای ایران رفتن و جنگیدن.

برای تماشای ویدئوی خاطرات شهید در دیدار رهبری کلیک کنید

روی عکس کلیک کنید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۰۱ ، ۱۰:۲۳
مجتبی قره باغی

رویای نیمه شب

داستانی جذاب و هپی اند. اگر قرار بود این کتاب رو فیلمشو بسازن یه فیلم هندی میشد ازون دست فیلمهایی که تماشاگر میگفت گمشو بابا دیگه اینطوری نمیشه!

اما به هر حال در این کتاب اینطوری شده. داستان حول محور هاشم نامی میگذره که عاشق دختری جذاب شده و از قضا اون دختر شیعه است! هاشم چی؟ اهل تسننه. زمان وقوع داستان در چه زمانیه؟ 500 سال بعد از غیبت حضرت مهدی عج!

حالا که اسم امام زمان عج به میون اومد احتمالا باید حدس زده باشید که این داستان احتمالا بر اساس واقعیته و رگه های مذهبی هم داشته باشه اون هم با وصفی که از مذهب شخصیت های داستان گفتم.

این داستان به قدری گیرا و جذابه که من نتونستم داستان رو کنار بذارم و اون رو مثل کتاب شبهای روشن یه شبه تمومش کردم.

بنابراین پیشنهاد می دم حتما این کتاب رو بخونید.

راستی من هنوز موفق نشدم برای خودم یه کتابخوان دیجیتال بخرم و دارم با گوشی کتاب می خونم. به شدت هم میترسم که برای چشمام مشکلی بوجود بیاد. لذا اگر شما هم میترسید به نظرم کتاب چاپی تهیه کنید بهتره.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۰۱ ، ۲۰:۰۴
مجتبی قره باغی