نوشتن گاه

نوشتن گاه عضوی است از بدن چون نشیمن گاه - مرکب است از دست و مغز و قلب، که در وادی نوشتن همان قلم و عقل و دل است

نوشتن گاه

نوشتن گاه عضوی است از بدن چون نشیمن گاه - مرکب است از دست و مغز و قلب، که در وادی نوشتن همان قلم و عقل و دل است

نوشتن گاه

دست های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟
از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت!
میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! میدانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! میدانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
نویسندگان

۳۲ مطلب با موضوع «هنر :: نقد و تحلیل فیلم» ثبت شده است

سیزده جان فیلمی است که سایتهای مختلف دانلود فیلم هر کدام، ژانر آن را نسبت به حس و هیجانات خود در طبقه بندی های مختلفی قرار داده اند. یکی آن را اکشن و دیگری حتی آن را ترسناک قلمداد کرده است.

اما بهترین ژانر انتخابی برای آن زندگی نامه ای است که البته نمی توان هیجان انگیز بودن آن را کتمان کرد.

فیلم کاری است از ران هاوارد که فیلمش را فیلم ژانر بقا نیز ذکر می کنند. در سینما مبارزه ی میان خیر و شر هستند که داستان فیلم، پیرو آن، قهرمان خود را معرفی میکند. گاه انسان با انسان در تقابل است، گاه انسان با طبیعت و ... .

در این فیلم به تقابل انسان با طبیعت پرداخته شده است. عده ای نوجوان که پس از تمرین فوتبال، قبل از رفتن به جشن تولد یکی از دوستان خود مربی خود را راضی می کنند تا به غاری معروف در نزدیکی محل زندگیشان در تایلند بروند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۰۲ ، ۱۹:۱۵
مجتبی قره باغی

مهین برخلاف نام نرم و دل‌انگیز زنانه‌اش که توقع مخاطب را به سمت مادری مهربان، خواهری دوست داشتنی یا همسری خون‌گرم می‌برد، در فیلم مستندی که محمدحسین حیدری به همین نام ساخته، بیشتر وحشت را در دل بیننده بیدار می‌کند.

شاید برای اولین بار است که در این ایران مستندی در این قالب ساخته و پرداخته می‌شود. حیدری وقتی در شهر قزوین دانشجو بود، این ایده به ذهنش خطور کرد که فیلمی جنایی درباره مهین، اولین قاتل سریالی زن در ایران بسازد. قاتلی جوان در شهری آرام با مردمی مهربان و خون‌گرم.

برای مطالعه ادامه مطلب همینجا  کلیک کنید. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۷ ، ۰۲:۵۲
مجتبی قره باغی
من کیم؟
یه جامعه شناس، یا یه روانشناس یا حتی ...
نه هیچ کدوم
من فقط یه فارغ التحصیل سینما هستم.
اما اهل مطالعه ام. اما می دونم دور و برم چی میگذره. اما ممیزم.
میفهمم گناه چیه و معنی خیانت و تفاوتش با عشق رو درک میکنم.
من وقتی یه فیلم میبینم ناخودآگاه مغزم همزمان با لذت بردنم از فیلم و درک فیلم نامش شروع به تحلیل ساختاری فیلم می کنه. به لحاظ فنی و فرمیک همه چیز تو ذهنم در حال بررسیه و زمانیکه مشکلی ببینم که البته از نظرمن و با آموخته هام مغایر باشه و مشکل به نظر بیاد سریع واکنش نشون میدم و بعد تو یه مقاله با عنوان نقد اون رو یادداشت میکنم و شکر می پاشم به سر تا پای کارگردان فیلم. این خاصیت کسانیست که میخواهند یک فیلم را نقد کنند. مگر اینکه آن فیلم ساخته خود یا دوستانشان باشد که از سرتای گندکاری کارگردان میتوان گلهای تزیینی ساخت.
این همه مقدمه برای ورود به فیلم کثیف پازل 2018 بود.
درباره ساختار فیلم، اعم از داستان و تکنیک های فنی فیلم و کارگردانی نمیخواهم صحبت کنم، چون خیلی هم جای بحث ندارد مگر اینکه بخواهیم به پر و پای فیلم بپیچیم که نهایاتا بتوانیم این سوال را مطرح کنیم که چرا بازیگر زن این فیلم یعنی ماتا (اگنس) خیلی یخ بازی میکند که خودت برایش هزار علت میاوری. پس برویم سراغ برداشتمان از داستان فیلم. زندگی یک زن مذهبی کاتولیک که تا امروز عاشق شوهرش بوده و چنان به خانواده خدمت می کرده است که زک فرزند اولش در جایی از فیلم به او می گوید تو تا به حال از مثلث خانه کلیسا و حسابداری دفتر پدر خارج نشده ای(البته این خود دیالوگ نیست). اما این در حالیست که او برای آشنایی و پرورش بهتر پتانسیل بازی پازل که به تازگی درون خود کشف کرده است با مردی تقربیا سیاه، هندی و نمادی از شرق که احتمالا برای به گند کشیدن اخلاقیات در غرب وارد میدان شده وارد رابطه ای می شود که خود هنوز از آن اگاه نیست، اما مرد غریبه دور از زندگی ماتا میداند چه در حال رخ دادن است.(توهم توطئه - هند کاماسوترا - کهن الگوهای سکس در هند)
ادامه مطلب رو در زیر با کلیک روی فلش مثلثی بخونید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۷ ، ۱۶:۴۰
مجتبی قره باغی

سارو کودک ۵ ساله شبانه در میان سکوت پر جمعیت ترین کشور دنیا گم می‌شود و سال‌ها دور از خانواده در نقطه ای دور کنار خانواده ای فداکار بزرگ می شود. او روزی به وطن بازگشته و خانواده حقیقی اش را پیدا می کند.

این شاید داستان چند خطی فیلم است که میتوان بدون هیچ هیجان برای کسی تعریف کرد.

اما شارو یا Lion نام فردیست که گارث دیویس اولین تجربه سینمایی اش را بر اساس زندگی واقعی او ساخته است.

فیلم با بازی کودکی سارو میان پروانه ها در کنار روستای محل سکونتش آغاز می‌شود. برادر بزرگترش "گودو" او را صدا می کند و کودک از میان بازی و تفریح خارج شده و برای کار مهیا می‌شود. شغل گودو و شارو دزدی زغال سنگ از روی قطار حمل زغال است. آنها با درآمدشان از این راه تقریبا نیمی از درآمد خانواده را تامین می‌کنند.

یک شب با اصرار سارو، او نیز همراه 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۱۴:۴۸
مجتبی قره باغی

"سکوت" خدا فیلمی است از مارتین اسکوسیزی کارگردان مطرح و به نام هالیوود. فیلمی که مصائب مسیح را اینبار با پدران مبلغ به ژاپن می برد و چالشی بزرگ میان مسیحیت و بودا خلق می کند.

رودریگرز و گاروپه دو کشیش پرتغالی قصد سفر به ژاپن را دارند تا به شایعاتی که درباره استادشان که سالهاست برای تبلیغ به ژاپن رفته و می گویند مرتد شده، پایان دهند.

فیلم در سیاهی با صدای جیرجیرک های جنگلی آغاز می شود و ناگهان با پدیدار شدن نام فیلم" سکوت"، مخاطب شوکه می شود و البته در ناخودآگاه ذهنش نیز کمی دلهره می افتد. بر خلاف فیلم های کلاسیک بدون "فید این" (عبور نرم از سیاهی به فیلم) با جامپ و پرش به داخل تصویر پرتاب می شویم. تصویری به شدت خشن از یک ژاپنی ایستاده در مه با چوب دستی و کلاه کشاورزان ژاپنی و دو سر بریده در کنارش.

اسکورسیزی به خوبی فضای وهم آلود و پرسش آمیز را با بخار و دود مانند فیلم های کوراساوا خلق کرده است.گویی ارواح فیلم رویاها در جنگل به تصاویر آغازین سکوت خواهند رسید.

 

راوی فیلم در آغاز، شخصی کشیش به نام فررا است که گمشده داستان می باشد و جستجو برای یافتن وی دستمایه اصلی فیلم گردیده.

در ادامه با صحنه ای مواجه می شویم که ظاهرا مارتین اسکورسیزی در آن قصد دارد معنایی را با نماد و نشانه بروز دهد. بعد از سماجت دو کشیش (رودریگرز و گاروپه) برای یافتن پدر فررا، نمایی به نمایش در می آید که با لنزی نزدیک به "فیش آی" تصویر برداری شده و جز حرکت غرب به شرق بازیگران درون نما که گویای  قصد سفرآنها  از اروپا به ژاپن است، معنایی دیگر برایش نمی توان یافت. نمایی خلاقانه  که با وجود تغییر شکل در ظاهر نما تغییر خاصی در بازیگران درون قاب ایجاد نمی کند. کشیشها روی پلکانی در حال پایین رفتن هستند اما هیچ حسی مبنی بر پایین رفتن آنها در مخاطب ایجاد نمی شود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۶ ، ۱۴:۳۰
مجتبی قره باغی