نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

۲۹۷ مطلب با موضوع «روزنامه دیواری» ثبت شده است

اتاق فرار چیست و چرا باید برای یک بار هم شده بازی کنیم؟

Want create site? Find Free WordPress Themes and plugins.

مدتی است که آوازه بازی اتاق فرار در میان طرفداران ماجراجویی و سرگرمی‌های نامتعارف پیچیده‌ است. اما برای کسانی که با این وادی غریبه اند ممکن است این سوال پیش بیاید که اتاق فرار چیست و چگونه کار می‌کند؟

اتاق فرار در واقع برخلاف همه بازی‌های کامپیوتری که با الهام از دنیای واقعی طراحی شده اند از بازی‌های کامپیوتری الهام گرفته شده است. اولین طراحان این بازی متفکران حوزه آموزش کشورهای آسیای شرقی بوده اند. آنها بر این باورند که فعالیت بدنی و فکری توام می‌تواند رشد و پویایی افراد برای استفاده از خلاقیت و همیاری را بالا ببرد. پس از مدتی اتاق فرار در امریکا و اروپا نیز همه گیر شد و در حال حاضر در ایران نیز توسط تیم‌های مختلف ارائه می‌شود.

اولین مجموعه فرار در سال ۲۰۰۷ در کیوتو ژاپن توسط شرکت SCRAP با یک اتاق برای یک گروه ۶ نفره افتتاح شد. در سال ۲۰۱۲ جهش قابل توجهی در تعداد اتاق‌های فرار پدیدار گشت و مجموعه‌های بسیاری در آسیای شرقی و سپس در اروپا با مرکزیت مجارستان آغاز به کار کردند و بعد از آن تا پایان سال ۲۰۱۳ این روند رو به رشد در آمریکا، استرالیا و کانادا ادامه پیدا کرد. علاوه بر کمپانیSCRAP شرکت‌های Parapark در بوداپست، Hinthunt در لندن از مجموعه‌های قدیمی و موفق در زمینه طراحی اتاق‌های فرار هستند. ۵۶ درصد از مجموعه‌های فرار توسط افرادی که این بازی را در مجموعه‌های دیگر تجربه کرده بودند، طراحی و راه اندازی می‌شود. تا بهار سال ۲۰۱۵، بالغ بر ۱۱۳۶ مجموعه مشتمل از ۲۵۹۵ اتاقِ فرار مجزا در بیش از ۶۰ کشور دنیا مشغول به کار بوده‌اند.

فیلم تبلیغ بازی


ادامه مطلب در ادامه . . .



  • مجتبی قره باغی
حججی

یک سالِ غوغایی شده چشم نجیبت

مردی خمیده پیش رفتار عجیبت

چمران و همت باکری عباس و اکبر

در راه استقبالت هستن با حبیبت

تو عکس معروفت که شمر دستاتو بسته

غوغای جنگِ رنگِ چشم پر فریبت

رعشه به جون دشمن افتاده تو این عکس

از غرش و رعد سکوت پر نهیبت

رفتی به عشق صلح جنگ اما خدایی

دشمن مسلمون بوده و کردن صلیبت؟


هاتف ری (مجتبی قره باغی) 

  • ۱ نظر
  • ۲۱ مرداد ۹۷ ، ۱۸:۱۰
  • مجتبی قره باغی
آموزش تدوین با پریمیر در منزل

آموزش خصوصی تدوین و تصویر

آموزش خصوصی فیلمسازی

مستند و داستانی، کارگردانی

در هر نقطه از تهران

با قیمت مناسب

آموزش تدوین

کار با پریمیر

آموزش ابتدایی تصویر و قاب شناسی برای تدوین بهتر

کمتر از یک ماه تدوینگر شوید با سرعت بالا

با سخت‌گیری زیاد به خاطر آموزش بهتر

کمتر از یک ماه فیلم و عکس عروسی و تولدتان را خودتان تدوین کنید

استفاده بهتر از موسیقی در تدوین

استفاده منطقی از تصاویر در فیلم

دانشگاه نمیخواهد، تدوین را به خون خود تزریق کنید

چه چیزی را در فیلم خود به کار ببرید و چه چیز را نه

نریشن فیلمتان را خودتان بخوانید

فیلم کوتاهتان را خودتان بسازید

موزیک ویدیوی مورد علاقه تان را خودتان تولید کنید

اهل دابسمش هستید؟ خودتان کار کنید

از ایده تا تولید همه چیز در تدوین است

  • مجتبی قره باغی

#جدال_با_مرگ نام فیلمیست که بنده دو ساله سعی دارم بسازمش - متاسفانه آه در بساط نداشتم - با کلی زحمت نجات یافته داستانم رو بعد از تلاش یک ساله پیدا کردم و بر خلاف قول اولیه اش حاضر نشد جلوی دوربینم بیاد - امروز به اجبار موجز و خلاصه این فیلم رو در 5 دقیقه ساختم. 

 

 لیست برخی فیلمهای مستند و داستانی تولیدی من، مجتبی قره باغی طی سالهای گذشته. غالبا این فیلمهارو برای سازمانها و ارگانهای دولتی ساختم که برای پخش داخلی بوده و در سایتها هم موجود نیستند.

مستند گرگها

مستند شهدای حج (پخش شده)

مستند در عمق ناکامی (پخش شده)
مستند در عمق تاریکی (پخش شده)
مستند میم مثل قتنه
مستند تمدن غرب
مستند سید بلوچستان
مستند تشنگی فرهنگی
مستند تحریم و ترور
مستند بازگشت عیسی (پخش شده)
مستند وضعیت قرمز (پخش شده)
مستند ورای بهشت
مستند حوالی فتنه
مستند روایت پایداری
تله فیلم داستانی سکوت
تله فیلم داستانی طلوع
تله فیلم داستانی منفذ
مستند خاکستر جهل
مستند جهل و تعصب
مستند فرهنگ تشنگی
مستند اینجا تهران است صدای ما را از تل اویو میشنوید؟
مستند تروریسم در آستین غرب
مستند آژاکس (پخش شده)
مستند رویایی از جنس خاکستر (پخش شده)
مستند شهدای ژاله (پخش شده)
مستند قدرت اراده 
مستند جدال با مرگ 
مستند حریم حرم
مستند سنگ اول
مستند پیاده نظام
تله فیلم داستانی قاعده
تله فیلم داستانی زمزمه
مستند تعزیه در ایران (پخش شده)
فیلم کوتاه کیومرث (جشنواره ای)
  • ۱ نظر
  • ۱۵ خرداد ۹۷ ، ۰۱:۱۷
  • مجتبی قره باغی
فیلم مستند بازگشت عیسی

فیلم مستند بازگشت عیسی که با نام دام تکفیر از صدا و سیمای استانی سیستان و بلوچستان با نام دام تکفیر پخش شد کاری است از بنده، مجتبی قره باغی و برخی از دوستان که دوشادوش من در ساخت این فیلم قدم برداشتند.
این فیلم به کارگردانی و تهیه کنندگی، همچنین نگارش و تدوین اینجانب می باشد.
در زیر آنونس فیلم رو ببینید

لینک تماشای فیلم در نوشتن گاه
http://neveshtangah.ir/post/495
 

 

  • ۲ نظر
  • ۲۳ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۳۲
  • مجتبی قره باغی
چشمان هیز زنانه

#دوباره_خوانی_پست_های_جذاب_قدیمی_نوشتن_گاه

سنگین است. احساس می کنم شانه هایم را می فشارد.

گاهی تمام سعیم را می کنم سربلند نکنم، اما همیشه اینطور نمی شود و آن لحظه، لحظه ی باخت است.

لحظه ای که گلوله میخوری. گلوله تیز تیز.

باید مرد باشی تا منظورم را خوب درک کنی.

وقتی از کناره ی عابر پیاده در حال عبور هستی. زمانی که به مغازه ای برای خرید می‌روی، وقتی در جمع میهمانان هایی هستی که شاید اولین بار است و یا شاید سالی یک بار آنها را می‌بینی.

وقتی کنار سکوی پارک، بیخ تئاترشهر نشسته ای و با دوستانت داری گپ میزنی یا زمانی که در کافه داری سیگارت را دود می کنی و دلستر خوش‌طعمت را آرام آرام می نوشی؛ به جز نگاه خدا همیشه یک نگاه که به سبکی نگاه خدا نیست، شانه هایت را سنگین می کند.

پلکهایت را البته بیشتر.

 معذبت می کند نگاه زنها.

آری!

معلوم نیست چگونه نگاه می کنند و چه در سر دارند!؟

به چه فکر می کنند که فکرشان سوار بر سوی نگاهشان به سوی جسم تو پرتاب می شود.

زن ها با نگاهشان چنان تو را می بلعند گویی لقمه غذایی بیش نیستی.

با حجاب و بی حجاب هم ندارد.

از هر نوع با هر تفکری.

بارها برای خود من پیش آمده که سرم را بلند کرده ام و از میان چادر سیاه روبرویم فقط دو چشم را دیده ام که بلافاصله از چشمهایم فرار کرده اند.

نمی‌دانم در کوی اخلاق بانوان هم هیزی معنا دارد یا نه!؟

نکند آنها به چشم برادری مردان را نظاره می کنند!؟

یا شاید لحظه ای شوی آینده‌شان را تجسم می نمایند در ذهنِ...

هر چه هست فقط کافیست تو سرت را بلند کنی و همان زن را نگاه کنی،آنگاه تو یک مرد هیز بدکرداری.

  • ۱ نظر
  • ۲۷ فروردين ۹۶ ، ۲۱:۱۸
  • مجتبی قره باغی

ویدئوی آنرمال
کاری از آذر خرم



  • ۰ نظر
  • ۲۶ فروردين ۹۶ ، ۱۲:۲۱
  • مجتبی قره باغی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات