نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

۲۹۷ مطلب با موضوع «روزنامه دیواری» ثبت شده است

ای بادهای سرد مخالف ! من ایستاده ام

کوچکترید از آنکه مرا زیر و رو کنید

حتی اگر هر آنچه که دارید رو کنید

کوچکترید ازآن که بدانید من کی ام

از کوهها نام مرا پرس وجو کنید

ای بادهای سرد مخالف ! منم درخت

باید که ریشه های مرا جستجو کنید

ای بادهای سرد مخالف ! من ایستاده ام

این سینه ام که خنجرتان را فرو کنید

من ریشه در شقایق پرخون ، نشانده ام

گلهای سرخ باغ مرا خوب ، بو کنید

برمن مباد ؛ تیغ شما زخمی ام کند

شاید به خواب ، مرگ مرا آرزو کنید

  • مجتبی قره باغی

همیشه پای یک پدرزن در میان است

بی‌منطق‌ترین اتفاق سینمایی ایران از تاریخ ورود کینه توگراف

جریان انحرافی علیرغم اینکه موفع ژست گرفتن ها حاضر بود به هر رنگی دربیاید تا از فیلترهای زمانه عبور کند، در عملکردها به هیچ وجه حاضر به نرمش و گردش‌های تاکتیکی نمی‌شد و همین مسئله در اکثر مواقع باعث لو رفتن انگیزه‌های اصلی این جریان می‌شد.
download همیشه پای یک پدرزن در میان است

پایگاه خبری تحلیلی جمهوریت ، میلاد جلیل‌زاده - بی منطق ترین اتفاق سینمایی از تاریخ ورود دوربین کینه توگراف به ایران تا به حال، ساخت پروژه‌ای به اسم لاله است.وقتی شنیده شده که مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی قرار است سرمایه گذاری روی یک فیلمی دو و نیم میلیاردی را به عهده بگیرد تمام سینمای ایران در بهت فرو رفت.

چنین هزینه‌ای معادل بودجه دو سال آن مرکز بود که می‌بایست در جهت توسعه زیرساخت های

  • مجتبی قره باغی

ما با شما دعوا نداریم، آقای داودنژاد!

 میلاد جلیل زاده

«کلاس هنرپیشگی»  فیلم عجیبی است و اگر آن را به کارگردانش ربط بدهیم عجیب‌تر هم می‌شود.
این کار به شدت تجربی است یعنی مثل چیزهایی که معمولا جوان‌ترهای آوانگارد و کنجکاو می‌سازند.
اما نگاهی که یکی دو پلکِ فنی هم روی پرده سینما بزند خواهد گفت خیلی چیزهای فیلم جوشیده از کلی پختگی و بلدی است که از سال‌ها و سال‌ها فیلم ساختن «داوودنژاد» برمی‌آید.
رعایت معقول میزانسن‌های فیلم در حالی که دوربین اینقدر گیج و فضول است و در دکوری 360 درجه برای خودش می‌رقصد کلی تجربه می‌خواهد.
  • مجتبی قره باغی

 Mohsen Vakilzadeh


هنگامیکه در سال 1610، کتابِ " گالیله " با عنوان « پیام آور ستارگان » به چاپ رسید، " جان میلتون " هنوز کودک بود، اما سالها بعد در قالب اشعارش با عنوان « بهشت گمشده »، نگاه های مردّدِ گالیله را که از درونِ دوربینِ نجومی اش به اعماق بی انتهایِ آسمان می افتاد و اساسِ یک مکتبِ دینی را ویران می کرد، چنین توصیف کرد:
[ در مقابل دیدگانش ناگاه، رازهایِ دیرین و ژرف ظاهر شدند؛
اقیانوسِ تاریک و ناپیدا کران،
بدون حدّ و مرز،
بدون بُعد... ]

♦ از اجمال به تفصیل:
اختراعِ دوربین نجومی؛ پایه های اعتقادیِ یهودیت و مسیحیت را سخت بی ارزش کرد.
به این معنا که اختراع این وسیله، " مرکزِ ثقل اخلاقی(!) " مغرب زمین را به کلی در هم ریخت.
این مرکزِ ثقل، انسان ها را به این باور کشانده بود که زمین نهادی آرام در مرکز آفرینش است و بشریت بدین سبب، از موقعیتی ممتاز در نظر و توجه خداوند برخوردار است... اما درست بعد از این اختراع و لوازم و تبعاتِ آن؛ همین زمین، سیّاره ای تنها و گردان در یک کهکشانِ نه چندان مهم و در گوشه ای از این عالم، وجود داشت... و غرب می بایست از خود می پرسید:
" در این صورت آیا اصولاً توجه خداوند به انسان معطوف شده است...؟ "

  • مجتبی قره باغی

Mehrdad Jelokhani  

بله بادنجانه
استتوس مهرداد جلوخانی بازیگر و صداگذار سینما و تلویزیون تو شبکه قبیح فیس بوک ;)

  • مجتبی قره باغی

مستند " اون یارو که فیلم ساخته"

این مستند بر اساس طرح و تدوین مجتبی قره باغی و به تصویر عباس شاهچراغی ساخته شد.

در ابتدا کارگردان - عباس شاه چراغی - تصمیم به ساخت مستندی با نام جوان، سینما و آینده را داشته،
اما پس از بازبینی راشها،بنده مصمم شدم تا  محتوای فیلم را از طریق تغییر در فرم، البته با رضایت کارگردان استحاله کنم و فیلم را به نام "اون یارو که فیلم ساخته" تغییر دهم.

موضوع فیلم درباره دانشجویانی است که قرار است وارد عرصه فیلمسازی شوند ، اما هنوز در ابتدای راه مشکلات زیادی را مسیر رسیدن به آرمان خود در سینما مشاهده می کنند.

از طریق لینک زیر توانایی تماشای مستقیم و یا دانلود را خواهید داشت.

لینک دانلود

حجم فایل  48Mb

  • ۰ نظر
  • ۲۲ شهریور ۹۲ ، ۱۷:۳۷
  • مجتبی قره باغی

دو تکه استخوان

تقدیم به روح بزرگ مردان کوچک - شهدای هشت سال جنگ تحمیلی

شعر و صدا: مجتبی قره باغی

" src="

">

" download >دانلود ویدیو

  • ۰ نظر
  • ۱۹ شهریور ۹۲ ، ۰۲:۳۹
  • مجتبی قره باغی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات