نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

۱۶۰ مطلب با موضوع «هنر» ثبت شده است


دانلود فیلم

مرگ آگاهی از نکاتیست که سیدناالشهید آوینی نسبت به آن نگاهی خاص دارد.

همه «فانی» اند اما مرگ صفت انسانی است. با یاد مرگ آنچه در درون انسان پنهان است، آشکار می شود. نام «کیومرث» یعنی «آدم» ادیان ایران باستان، نیز مفهوم «زنده ی میرا» که ترکیب گئو و مرت و مرتن است، به نحوه اجمال متذکر مرگ و مرگبار بودن زندگی انسانی است. در زبان پهلوی کیومرث، Gayomart و در زبان اوستایی Gayo maretan است.

  • ۱ نظر
  • ۰۷ خرداد ۹۳ ، ۲۲:۴۵
  • مجتبی قره باغی

  • ۲ نظر
  • ۰۶ خرداد ۹۳ ، ۲۱:۴۲
  • مجتبی قره باغی

منبع:
سایت موم موزیک

  • ۰ نظر
  • ۰۲ خرداد ۹۳ ، ۰۵:۴۲
  • مجتبی قره باغی

نمایش و هنر تعزیه در ایران

مستند نمایش و هنر تعزیه در ایران کاری از مجتبی قره باغی این مستند نریشن محور، درباره ی هنر تعزیه در ایران است و به قدمت، نحوه اجرا و فرم تعزیه در کشور می پردازد.





نویسنده و کارگردان:
مجتبی قره باغی
تصویر بردار:
مجتبی قره باغی
علی صفری
گروه تحقیق:
مصطفی قره باغی
مجتبی قره باغی
منا حاج محمدرضا تهرانی
عکاس:
منا حاج محمدرضا تهرانی
دستیار تدوین:
حورا قره باغی

  • ۰ نظر
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۳:۴۷
  • مجتبی قره باغی
  • ۱ نظر
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۲:۲۵
  • مجتبی قره باغی

بابا
عکس: مجتبی قره باغی

پدر - درد - مهر - محبت - چرخ - پا - جگر سوخته


  • ۰ نظر
  • ۱۷ اسفند ۹۲ ، ۱۲:۲۱
  • مجتبی قره باغی

این صدای کات نخورده ی شهید سیدمرتضی آوینی
خیلی زیباست
گوش کنید حتما
حتی صدای سینه صاف کردن سید هم زیباست
عاشق صداشم
عاشق سرفه کردنش
عاشق هماهنگ کردنش
عاشق اشک ریختن موقع نریشن خوندنش
عاشقش
ای کاش می شد که مثلش هم باشم
ای کاش

لینک دانلود



  • ۰ نظر
  • ۱۴ اسفند ۹۲ ، ۱۹:۰۱
  • مجتبی قره باغی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات