نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نامه ای به دوست

نامه ای به دوست

پنجشنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۱۲:۱۹ ب.ظ

این نامه را خطاب به همکار سابق و دوستی که بعد از آن سازمان منحوس با هم رفاقت بیشتر کردیم می‌نویسم. من از صفت دوست یا رفیق هر جایی استفاده نمی‌کنم و بخصوص صفت رفیق را هیچ کجا لکه دار نمی‌کنم به چهره‌ی نارفیقان.

در این سال‌های عمر که گذشت شاید به هر ناکسی رفیق گفتم اما امروز رفقایم به تعداد انگشت یک دست هم نمی‌رسند.

سلام؛

خوبی رفیق؟

کجایی؟

چی شد؟

این سال‌ها رفاقت کردن‌مان بزرگترین ویژگی‌ای که داشت گفتنی‌هایمان چیزی بود که محرمش خودمان بودیم و از چیزهایی می‌گفتیم و به چیزهایی می‌خندیدیم و به کسانی فحش می‌دادیم که فقط چون خودمان بودیم می‌شد آن طور باشد.

در جریان که بودی! بالاجبار شماره را عوض کردم و خبرت کردم. اما یکهو تمامی راه‌های ارتباطی‌ات مسدود شد و ناپدید شدی! من برای تو مشکل بودم یا تو برای من؟

از نظر من رفیق بودی. من هم تلاشم رفاقت کردن بود. شاید یک خداحافظی کافی بود برای اینکه شگفت زده نشوم.گاهی به فکر فرو می‌روم که چه شد؟!

حسین، خاطرم هست که وقتی تلفنت معیوب شده بود از همین طریق پیام دادی که شماره‌ات را گم کرده‌ام. شاید اینجا مسیرت بیفتد، بنابراین اینجا از تو خداحافظی می‌کنم رفیق. ان شالله هر جا که هستی موفقیت همراهت باشد. یاعلی.

نظرات (۴)

تا باشد از این رفاقت ها

پاسخ:
زنده باد

سلام دوست عزیز ،ممنون وقت گذاشتید ،میدونم دارم که مزاحم وقت ارزشمند شما میشم.من در مورد قسمت نظرات وبلاگ بیان سوال داشتم ،میخواستم بدونم به طور کلی تو نظر وبلاگ چیزی به اسم بلاک کردن یه شخص نظر دهنده یا یا شبیه به بلاک کردن داریم ؟

پاسخ:
سلام
بلاک شدن برای برخی کامنتها و نظرات امکان پذیره، کنار کامنت یا نظر شکل یک پست هست که بزنی بلاک میکنه اما برای همه نظرات نیست. این امکان هست بعنوان هرزنامه انتخابش کنی و دیگه همیشه داخل جعبه هرزنامه ها ثبت میشه و اعلان بهتون نمیده

سلام دوست عزیز ،خسته نباشید ،من در مورد این مطلب نظری ندارم در واقع مزاحم شما شدم تا سوالی بپرسم در مورد قسمت نظرات ؟اگه ممکنه بپرسم مهمه.خیلی ممنون 

پاسخ:
🙂 بفرمایید اگر بلد باشم پاسخ میدم 

این حسین با حسین نامه ات چه ارتباطی داره؟

پاسخ:
این حسین نام و شهرتش همنام همون حسینه، در رفتار هم تلاش میکرد مثل ایشون باشه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات