نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

سیزده جان

سیزده جان

يكشنبه, ۶ فروردين ۱۴۰۲، ۰۷:۱۵ ب.ظ

سیزده جان فیلمی است که سایتهای مختلف دانلود فیلم هر کدام، ژانر آن را نسبت به حس و هیجانات خود در طبقه بندی های مختلفی قرار داده اند. یکی آن را اکشن و دیگری حتی آن را ترسناک قلمداد کرده است.

اما بهترین ژانر انتخابی برای آن زندگی نامه ای است که البته نمی توان هیجان انگیز بودن آن را کتمان کرد.

فیلم کاری است از ران هاوارد که فیلمش را فیلم ژانر بقا نیز ذکر می کنند. در سینما مبارزه ی میان خیر و شر هستند که داستان فیلم، پیرو آن، قهرمان خود را معرفی میکند. گاه انسان با انسان در تقابل است، گاه انسان با طبیعت و ... .

در این فیلم به تقابل انسان با طبیعت پرداخته شده است. عده ای نوجوان که پس از تمرین فوتبال، قبل از رفتن به جشن تولد یکی از دوستان خود مربی خود را راضی می کنند تا به غاری معروف در نزدیکی محل زندگیشان در تایلند بروند.

کارگردان به خوبی در همان دقایق ابتدایی فیلم، همبستگی و علاقه ی میان بچه ها و مربی را به تصویر می کشد تا در حقیقت با یک زمینه سازی ساده و بدون پرداختی خاص شخصیت آنها را معرفی کند.

نوجوانی که باید مهره ی اصلی فیلم باشند در حقیقت بهانه ای برای ورود قهرمانان داستان به فیلم هستند.

فیلم از نظر ساختاری بدون مشکل است یا حداقل با یک بار تماشای آن و جذابیت های قصه نمی توان متوجه مشکل خاصی شد!. فیلمی که به نظر می رسد نمی توان آن را یک بیگ پروداکشن تلقی نکرد. تدوین روان، صداگذاری و کاگردانی خوب که به لطف قصه ی منسجم نویسنده بیننده را بدون لحظه ای مکس تا انتها پیش می برد.

نویسنده با نگاهی اومانیستی و انسان محور، اعتقادات مذهبی مردم تایلند را زیر سوال برده و با  قرار دادن میدان، در اختیار مردان اهل عمل، نگاه منفعل مذهبی را مغلوب می کند.

وقتی خانواده های داغدار پس از روزها منتظر بیرون آوردن اجساد فرزندانشان توسط ناجیان غربی هستند عده ای از کاهنان معبد به سمت محل حادثه می آیند (که بت یکی از خدایانشان نیز در ورودی غار آرام خوابیده است) تا با دعا حادثه دیدگان را نجات دهند.

ارتش تایلند موفق در عملیات پیشروی است اما با وجود اینکه تیم ناجی انگلیس، در مرحله ی اول ناموفق نشان می دهد، در ادامه با ریسک و به جان خریدن خطر مرگ به دل غار مملو از سیل زده و با تکنیک های خاص پزشکی به عملیات نجات می پردازند. البته در این عملیات تیم ارتش تایلند نیز کمک شایانی در نجات می کند. برخی از مردم بصورت داوطلبانه برای خارج کردن سیل از داخل غار با ایثار کشاورزان محلی در این امر دخیل می شوند.

خدا در این فیلم حضور ندارد و شاید درست زمانی حضور پیدا می کند که قرار است بلای آسمانی دیگری نازل شود. شاید بتوان خدا را در این فیلم همان طبیعت تلقی کرد که مبارزه ی نفس گیر قهرمانان فیلم برای بقا با او انجام می شود.

تاریخ نگارش: شهریور ۱۴۰۱

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات