هزاران ترک شیرازی برنجانند اگر دل را
من از حافظ به رنج آیم که دستم داده محمل را
"هاتف"
- ۱ نظر
- ۱۱ دی ۹۳ ، ۱۹:۰۴
هزاران ترک شیرازی برنجانند اگر دل را
من از حافظ به رنج آیم که دستم داده محمل را
"هاتف"
شور غزل اینقدر منو گرفت که نتونستم امشب تمومش نکنم.
"عهد"
بعد از دعای صبح, عهد شبم را شکسته ام
عهدی که بسته در نماز شبم را شکسته ام
با اینکه کار هر شب من توبه گشته است
پیوسته عهد و حرف خودم را شکسته ام
گاهی نشاید البته این نیز دائم است
در کوی لطف تو ادبم را شکسته ام
شادم به شادی شیوا, آن نگار ترک
جانا ببین که ورد لبم را شکسته ام
ای داد پای این معامله ها با خدای خویش
دیدم چگونه صد نسبم را شکسته ام
هاتف، حدیث آن عربی را شنیده ای؟
با توبه هسته ی رطبم را شکسته ام
مجتبی قره باغی (هاتف ری)
دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد
یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد
یا بخت من طریق مروت فروگذاشت
یا او به شاهراه طریقت گذر نکرد
گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم
چون سخت بود در دل سنگش اثر نکرد
شوخی مکن که مرغ دل بیقرار من
سودای دام عاشقی از سر به درنکرد
هر کس که دید روی تو بوسید چشم من
کاری که کرد دیده من بی نظر نکرد
من ایستاده تا کنمش جان فدا چو شمع
او خود گذر به ما چو نسیم سحر نکرد
12 قطعه محتشم به صورت صوتی برای استفاده شما عزیزان آماده گردید
روی شعر مورد نظر کلیک کرده و فایل رو با کیفیت بالا دانلود کنید
مجموعه محتشم خوانی با
صدای وحید مدرس زاده و مجتبی قره باغی
موسیقی بک گراند:
موسیقی متن فیلم زیر تیغ - استاد علیزاده
دریافت فایل صوتی شماره یک:
1- باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
2- کشتی شکست خورده ی طوفان کربلا
در خاک و خون تپیده به میدان کربلا
3- کاش آن زمان سرادق گردون نگون شدی
4- بر خان غم چو عالمیان را سلا زدند
5- چون خون ز حلق تشنه ی او بر زمین رسید
6- ترسم جزای قاتل او چون رقم زنند
یک باره بر جریده ی رحمت قلم زنند
7- روزی که شد به نیزه سر آن بزگوار
8- بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد
9- این کشته ی فتاده به هامون حسین توست
10- کی مونس شکسته دلان حال ما ببین
محتشم خوانی
کلیپهای صوتی اشعار محتشم
کاری از مجتبی قره باغی
با صدای: وحید مدرس زاده - مجتبی قره باغی
به زودی - جهت دانلود
دانلود و پخش فایل دمو
روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار
خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار
موجی به جنبش آمد و برخاست کوه
ابری به بارش آمد و بگریست زار زار
گفتی تمام زلزله شد خاک مطمن
گفتی فتاد از حرکت چرخ بیقرار
عرش آن زمان به لرزه درآمد که چرخ پیر
افتاد در گمان که قیامت شد آشکار
آن خیمهای که گیسوی حورش طناب بود
شد سرنگون ز باد مخالف حباب وار
جمعی که پاس محملشان داشت جبرئیل
گشتند بیعماری محمل شتر سوار
با آن که سر زد آن عمل از امت نبی
روحالامین ز روح نبی گشت شرمسار
وانگه ز کوفه خیل الم رو به شام کرد
نوعی که عقل گفت قیامت قیام کرد
محتشم خوانی:
با صدای وحید مدرس زاده
مجتبی قره باغی
عالیه سجودی