نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

۵۷۹ مطلب توسط «مجتبی قره باغی» ثبت شده است

در سینما باید "وجود حیوانی انسان" را از "حقیقت انسانی" تمیز داد، این طور است که سینما و تلویزیون عفیف و نجیب می ماند و مانند سینمای غرب نمی شود.

شهید سید مرتضی آوینی
آیینه جادوی یک،ص4

  • مجتبی قره باغی

آوینی چنین می گوید 1:

اتکا بر ضعفهای بشری برای نگاه داشتن تماشاگران روی صندلی سینما سوءاستفاده ای است بسیار رایج و موفق! و راستش را بخواهید، در این جهت، تاریخ سینما را باید تاریخ این سوء استفاده دانست.

  • مجتبی قره باغی

علف - Grass

فیلم عَلَف (به انگلیسی: Grass: A Nation's Battle for Life، به معنی: علف: نبرد یک ملت برای زندگی) یک فیلم صامت سیاه‌سفید محصول ۱۹۲۵ (۱۳۰۴) آمریکا و از نخستین فیلم‌های مردم‌نگارانه معروف است.

کارگردان این فیلم مریان سی. کوپر است. در این فیلم، شاهد کوچ طایفه بامدی از عشایر بختیاری هستیم که از گذرگاههای سخت‌گذر می‌گذرد تا از سردسیر، برای دستیابی به چراگاه به گرمسیر برود. کوپر در این سفر شیفته ودلسپرده بختیاری گردید واین علاقه ودلبستگی را در جای جای کتاب علف انعکاس یافته است.

 

در قسمت ادامه ی مطلب، ادامه ی مقاله، همچنین زندگی نامه ی کارگردان فیلم را بخوانید

  • مجتبی قره باغی

فیلم مستند با ارائه اطلاعات واقعی درباره مردم، مکان ها و رویدادها عموما از طریق کاربرد تصاویری واقعی یا ساختگی، مخاطب خود را به قلمروها و تجربه های جدیدی وارد می کند.

البته نمیتوان فیلم مستند را صرفا با واقعی بودن آن تعریف کرد. در هم تنیدن عناصر واقعی در روایتی کلی به نحوی که حاصل کار همان قدر که صادق و راستگو است، برانگیزنده و جذاب نیز باشد و اغلب به چیزی فراتر از حاصل جمع عناصر تشکیل دهنده خود تبدیل شود.

اریک بارتو در کتاب مستند خود می نویسد:

مستند ساز شیفته چیزی است که در صدا و تصاویرش میابد؛ چیزی که به نظر او عمیق تر و با معناتر از هر چیزی است که بتوان جعل کرد و ساخت... برخلاف هنرمندان داستان پرداز، او متعهد است جعل نکند. او خود را با گزینش و آرایش یافته هایی که دارد، بیان می کند.

منبع:

کوران برنارد، شیلا، قصه گویی در فیلم مستند


  • مجتبی قره باغی
بیت المال



عرض کنم که : "بیت المال مسلمین"

بله؟ بیت المال مسلمین؟؟
بله، بیت المال مسلمین..
بله! بیت المال مسلمین!!


  • ۲ نظر
  • ۱۹ شهریور ۹۱ ، ۰۰:۳۹
  • مجتبی قره باغی
  • ۰ نظر
  • ۲۶ مرداد ۹۱ ، ۰۱:۰۳
  • مجتبی قره باغی





بررسی فیلم همه چی آرومه

وقتی فیلم " Hangover " وارد سوپرمارکت ها شد و جای خودش را در کنار دستگاه برش کالباس و سوسیس پیدا کرد شاید حتی لحظه‏ ای هم به ذهنمان خطور نمی کرد که کارگردانی پیدا شود تا این فیلم پوچ و بی ارزش را تقلید کند.

 

هنگ آور

کارگردان   Todd Phillips

نویسندگان   Jon Lucas, Scott Moore

بازیگران      Zach Galifianakis, Bradley Cooper and Justin Bartha | See full cast and crew

 محصول     2009   آمریکا

بازیگران هنگاور که نقش چهار دوست را ایفا می کنند، با یکدیگر برنامه سفر به لاس وگاس- مهد قمار و سرگرمی های غیر اخلاقی را می ریزند و خود را برای سفر مجهز می کنند.

در همان اوایل سفر، بازیگران از حالت مستی و بی هوشی در می آیند و متوجه می شوند، اتفاقاتی برایشان رخ داده که از هیچ کدام خبر ندارند از جمله دزدی و ... .

یکی از دوستانشان از ابتدای سفر گم میشود و آنها به دنبال وی همه جا را جستجو می کنند و تا اینکه او را می یابند، که البته در طول جستجو به اتفاقاتی که برایشان افتاده پی می برند.

 

  همه چی آرومه

کارگردان: مصطفی منصوریار، دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: روزبه سجادی حسینی، مشاور کارگردان: پرویز شهبازی، مدیر روابط عمومی: مسعود نجفی، انتخاب بازیگر: رضا داوودنژاد، نویسنده فیلمنامه: محمدرضا آریانی، تهیه کننده: امیر سماواتی تهیه کننده، مجری طرح: رضا داوودنژاد، مدیر تولید:  مجید بذرپاش، مدیر فیلمبرداری:  حسین ملکی، عکاس و فیلمبردار پشت صحنه: سجاد سپهری شکیب، طراح صحنه و لباس: حجت اشتری، صدابردار: بابک اخوان، طراح چهره پردازی: سالومه اسکندری

بازیگران : مجید صالحی، علی صادقی، جواد عزتی، رضا داوودنژاد، سحر قریشی، محسن قاضی مرادی، کیانوش گرامی و ...

وقتی دست اندرکاران فکرشان اینگونه باشد: (به نقل از سایت سازمان تبلیغات اسلامی)

مصطفی منصوریار درباره سابقه کاری خود و ساخت همه چی آرومه می گوید: «در سال 1376 اولین فیلم کوتاه خود را ساختم و حدود هفت سال پس از آن، کار خودم را ادامه دادم؛ اما از آن زمان تا کنون پشت در مانده بودم، زیرا باید با چنین فیلمی وارد می‌شدم.

منصوریار درباره ایده ساخت فیلم می گوید: «جرقه اصلی ساخت این فیلم برای نزدیک شدن به فضاهای سینمای مورد پسند نوجوانان بود و فیلم «هنگ اور» کپی مناسبی برای ساخت برای ایرانیزه کردن است. قصد داشتم داستان فیلم تینیجری باشد و این فیلم برای قشری ساخته شده است که من سال‌ها با آنها در زمینه‌ ساخت نماهنگ کار کرده‌ام.

من دوست دارم که برای مخاطب جوان فیلم بسازم و اگر از این زاویه به فیلم همه چی آرومه نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد که ارزش های این فیلم کم نیست. همچنین مسائل اقتصادی که در فیلم مطرح می‌شود، اهمیت دارد تا شاید صحنه‌هایی که در این‌ باره نمایش داده می‌شوند، برای جوانان انگیزه باشند.

من تمام مدت تلاش کردم تا به داستانی برسم که مخاطب را پس نزند و نمی‌خواستم تنها یک فیلم خارجی را کپی کنم و به مخاطب نشان دهم.»

محمد گل آرا (صدا گذار) درباره فیلم می گوید: «اگر قرار باشد فیلم خارجی را کپی کنیم و ایرانی آن را به مخاطب نشان دهیم هیچ ارزشی ندارد. در این فیلم مخاطب احساس می کرد شاید فیلم همانند مشابه خارجی آن به پایان برسد اما این طور نمی شود و فیلم به طریقی دیگر به پایان می رسد و به اعتقاد من فیلم بسیار قوی و خوبی است.»

بهکار (تدوینگر) در مورد فیلم می گوید: «این فیلم تنها جنبه سرگرمی دارد و قرار نیست پدیده عجیب و غریبی از دل این فیلم بیرون آید.»

...

بله! حالا سوالی که برای بنده و امثال بنده که ما هم جوانیم و در فیلم هنگاور چیزی را نپسندیدیم جز مواردی که اخلاقا نباید می پسندیدیم، بوجود می آید، این است:

جناب آقای مصطفی منصوریار، شما هر چیزی در ذهنتان جرقه بزند و جوانان هم آن را بپسندند ، آن را به تصویر می کشید و سعی می کنید آن را ایرانیزه کنید؟

لطفا واژه ایرانیزه کردن را برای ما تعریف کنید و روشن کنید که در کجا می توان از این واژه استفاده کرد؟

چرا فیلم 2012 ایرانیزه نمی شود؟

چرا سریال کبرا 11 ایرانیزه نمی شود؟

چرا ؟ چرا؟ چرا؟ و خیلی چراهای دیگر ... .

با یک آمارگیری ساده، شاید بتوانید اقبال جوانان را نسبت به فیلم سریالی "امریکن پی" درک کنید، خیلی از جوانان این فیلم را پسندیدند.

 به قول محمد گل آرا، صدا گذارتان، می توانید فیلم را طور دیگری به پایان برسانید، شاید هماهنطور که خودشان امریکن پای نهایی را با نتایج اخلاقی آمریکایی تمام کردند.

فیلم بسیار قویتان که شاید حضور بازیگران مولد خنده در آن باعث شد که بسیاری از ضعفهایش پوشیده شود به لحاظ فنی مشکلاتی داشته که از قوی بودن آن می کاهد.

لرزشهای تصویر حاکی از تصویر بردای بد فیلم است و البته بیننده ی عام هم متوجه می شود که فیلم، دوربین روی دست کار شده.

داستان فیلم نیز ، داستانی پوچ و بی ارزش و عاری از نتایج اخلاقی است مگر اینکه بخواهد بگوید: لطفا قارچ سمی را هنگامی که پولهای کیف دزدی را خرج عیاشی کردید، نخورید چون دچار هزیان می شوید.

داستان بر مبنای اتفاقاتی جلو می رود که روایت فیلم را بر عهده دارد، ناگهان شما به بیننده می گویید هر چه دیده است هزیان بوده ، شاید شما این اتفاق را سیلی آخر به گوش بیننده می دانید که اگر اینطور است باید عرض کنم غلط است و اشتباه کردید.

بیش از این وقت خوانندگان را نمی گیرم، چون وقتشان برای دیدن این فیلم به اندازه کافی هدر خواهد رفت.

 

"یادداشت از مجتبی قره باغی"

  • ۶ نظر
  • ۰۸ مرداد ۹۱ ، ۱۸:۵۲
  • مجتبی قره باغی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات