- ۰ نظر
- ۱۸ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۴:۰۲
سینمای ایران و کارگردانی بانوان
"میلاد جلیل زاده"چه فرقی می کند که کارگردان زن باشد یا مرد؟
شاید این سوالی باشد که اساسا طرح بحثی که پیش رو داریم را بیفایده به نظر برساند و باید از پاسخ به همین پرسش آغاز کرد.
زنها از گذشتههای دور به این سو کمتر در عرصههای اجتماعی فعال بودهاند و در مرحلهی اول پرداختن به موضوع کارگردانهای زن از این منظر جالب است که تعداد استعدادهایی که در محک فعالیت هنری قرار می گیرند با حضور خانم ها دو برابر خواهد شد و بدین ترتیب کمیت آثار عالی هم دو برابر بالا خواهد رفت.
اما در مرحلهی دوم جذابیت و اهمیت این بحث از جهت ارتقای کیفی آثار سینمایی در صورت حضور کارگردانان زن است چون هیچ گاه یک مرد نخواهد توانست دنیا را از دریچهی یک زن ببیند و فیلمی با کیفیتهای زنانه بسازد.
در ادبیات فمنیستها، زن قرار نبود زن باشد، او نباید زنانه دوست داشته باشد نباید مادر باشد و در یک کلام باید تبدیل به یک مرد شود از طرف دیگر مردها هم اکثر اوقاتی که با موضعگیری مثبت سراغ زنها میرفتند تنها قرار بود از چهرهای مظلوم و ضعیف دفاع کنند اما تنها خود رنها هستند که میتوانند چهرهای زنانه را به نمایش بگذارند و از دریچهی خودشان به دنیا نگاه کنند.
روی همین حساب یک بررسی اجمالی از کارگردانان زن در سینمای ایران به مناسبت روز زن خالی از فایده نمینماید.
شاخص ترین کارگردان زن در سینمای ایران "رخشان بنیاعتماد" است فیلمهای این کارگردان غیر از وجوه زنانه نکات قابل توجهی از جنبه های اجتماعی را نیز در خود جای داده است "پوران درخشنده" هم از فیلمسازان با سابقهی زن در سینمای ماست که فیلمهای او برجنبههای به امروز با سه فیلم آوانگار در صحنهی کارگردانی هم ظاهر شده "مونا زندی" هم یکی از کارگردانهای اجتماعی سینمای ایران است که علاوه بر فعالیت در زمینه ی فیلمسازی جزو عکاسان اجتماعی، هنری شاخص در ایران است.
غیر از اینها لازم است از "مرضیهی برومند" هم نام ببریم که اثری مثل مدرسهی موشها را ساخت البته خانم "برومند " را بیشتر در کسوت یک کارگردان تلویزیونی دیدهایم و موفقیتهای پرشمار ایشان در جعبه ی جادو اتفاق افتاد.
دو کارگردان زن هم جدیدا به جمع فیلمسازان سینمایی ایران پیوستهاند در سالی که گذشت "مانلی شجاعی فر" که قبلا فیلمبردار بود با فیلم "میگرن" و "نگار آذربایجانی" با "آینههای روبهرو" بر پرده ی سینماهای کشور ظاهر شدند امروز غیر از هنرپیشههای زن که نیمی از بازیگران ایرانی را شامل می شوند در عرصه های دیگر هم تعداد زیادی از عوامل سینمای ایران را خانمها تشکیل می دهند که فعالیت بسیاری از آنها به سمت کارگردان شدن پیش میرود.
امیدواریم در آینده خانم ها سهم بیشتری از فیلمسازی در سینمای ایران را به خود اختصاص دهند./ی2
"به نقل از باشگاه خبرنگاران"
فارسی وانیسم و شیرینی خیانت در اثری از "فرهادی" درجه دو
"میلاد جلیل زاده"
"رویا" یک معلم خانگی پیانو و همسرش "علی" (حسین پاکدل) دندانپزشکی 50 ساله است، "رویا" با "پرهام معینی" نامزد این دختر جوان که "نسیم" نام دارد تماس گرفته و از رابطهی همسرش با او مطلع می شود.
باشگاه خبرنگاران؛ "رویا" (مهناز افشار) یک معلم خانگی پیانو و همسرش "علی" (حسین پاکدل) دندانپزشکی 50 ساله است بعد از مسافرت "علی" به خارج از کشور یکی از شاگردان جوان "رویا" هم ناپدید میشود، "رویا" با "پرهام" یعنی نامزد این دختر جوان که "نسیم" نام دارد تماس گرفته و از رابطهی همسرش با او مطلع می شود.
خود او هم بعد اطلاع یافتن از این ماجرا با پسر مجردی به نام "نریمان" (صابر ابر) رابطه برقرار میکند و بعد از بازگشت "علی" از سفر به او می گوید که دوباره توانسته حسی را که طی چهارده سال زندگی مشترک در خود خفه کرده بود دوباره زنده کند.(برف روی کاج ها)
دفتر ریاست
جمهوری، آگاهی احمدی نژادرا از 'تقلب انتخاباتی' تکذیب کرد +تیتر منفی
دفتر ریاست جمهوری ایران آگاهی رئیس جمهوری از بروز تقلب در انتخابات دوره قبلی ریاست جمهوری را تکذیب کرده است.
مرکز روابط عمومی دفتر محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری، با انتشار اطلاعیهای، این گزارش را تکذیب کرده است که یک نوار صوتی در اختیار آقای احمدی نژاد قرار دارد که نشان میدهد در مورد تعداد آرای او در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری تقلب صورت گرفته است.
اطلاعیه مرکز روابط عمومی رئیس جمهوری امروز سه شنبه ١٠ اردیبهشت (٣٠ آوریل) به صورت "خبر فوری" و تحت عنوان "هدف اصلی از انتشار برخی مطالب دروغین از بین بردن زمینههای خلق حماسه است" در پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری منتشر شده است.
در تکذیبیه روابط عمومی دفتر رئیس جمهوری آمده است که "در پی انتشار خبر غیرواقعی با موضوع 'نوار ٨ میلیونی...' توسط یکی از سایتهای خبری که گرایش خاص سیاسی آن بر همگان آشکار است، صراحتا تاکید میشود که اصل موضوع مطرح شده در آن و آنچه که به رئیس جمهوری نسبت داده شده به طور کامل بیاساس و کذب محض است."
این اطلاعیه میافزاید که "اگرچه این مطلب پس از مدت کوتاهی از انتشار، بلافاصله از خروجی سایت یادشده حذف شد، اما هدف از انتشار آن زیر سئوال بردن سلامت انتخابات ٨٨ و مخدوش نشان دادن انتخابات آتی ریاست جمهوری با هدف ایجاد نگرانی در مردم نسبت به حفظ رایهای آنها و در نتیجه، کاهش مشارکت و از بین بردن زمینههای خلق حماسه است."
مرکز روابط عمومی دفتر رئیس جمهوری از دستگاههای مسئول خواسته است تا به موضوع انتشار این خبر رسیدگی کنند و نتیجه را به اطلاع مردم برسانند.
"به نقل از رسانه های بیگانه"
نکته ای قابل تامل درباره این خبر:
زمانی
که خواننده، با این گونه تیترها مواجه میشود، برای کسب اطلاعات بیشتر به کندو کاو
خبرها و تیترها در رسانه های مختلف می پردازد. اما نکته ی جالب اینجاست که در پس
این کند و کاوها، به احتمال بسیار زیاد، تیتر خبر بر ضمیر ناخودآگاه او تاثیر می
گذارد و او دچار شک و تردید درباره خبرهای صحیح و مستندی می شود که قبلا از آنها تغذیه شده.
آخرین موضع گیری فرهادی درباره مهاجرت
میلاد جلیل زاده
گذشته را باید در پیوند با دو فیلم قبلی فرهادی بررسی کرد و مبنای این سه گانه انگاری نگاه به مسئله مهاجرت است.
باشگاه خبرنگاران- گذشته را باید در پیوند با دو فیلم قبلی فرهادی بررسی کرد و مبنای این سه گانه انگاری نگاه به مسئله مهاجرت است.
مهاجرت درونمایه و تم اصلی بسیاری از آثار سینمایی ایران به پیش از انقلاب و چه بعد از آن بوده و به طور کلی می توان آثار مربوط به این زمینه را به سه دسته تقسیم کرد.
1- آثاری که در آن ها یک نفر ایرانی خارج نشین برای ملاقات با میهن و هم میهنانش به ایران برگشته و سودای مهاجرت را در سر شخصیت های داستان می اندازد و یا اینکه پیام آوری از فرهنگ غرب برای آنان می شود.
2- آثاری که در آن ها عده ای قرار است از کشور خارج شوند و داستان فیلم شرح تلاش آن ها برای رفتن است.
3- آثاری که در خارج از کشور به وضعیت ایرانی های مهاجر می پردازد.
به عبارتی خلاصه تر در یک نوع از این قصه ها کسی به ایران می آید و بقیه را برای رفتن هوایی می کند در نوع دوم کسی می خواهد از ایران برود و در نوع سوم وضعیت کسی که از ایران رفته را می بینیم، (در باره الی) از نوع اول این قصه ها بود یعنی پسری که از آلمان به این جا آمده بود، می خواست یک دختر ایرانی را بعد از ازدواج با خودش به خارج از کشور ببرد و قرمان آن قصه در حقیقت دختری بود که وسوسه رفتن در سرش افتاد یعنی الی. (جدایی نادر از سیمین) جزو نوع دوم به حساب می آمد یعنی زنی ایرانی قصد داشت به خارج از کشور برود که ... اما فیلم (گذشته) که آخرین اثر فرهادی است از نوع سوم به حساب می آید یعنی به وضعیت یک ایرانی می پردازد که به خارج از کشور مهاجرت کرد.
چند سوال بی پاسخ از "بهمن فرمان آرا" و البته از یک بانک
میلاد جلیل زاده
"فرمان آرا" حالا در اثرش یک روشنفکر خفقان زده منزوی شده را نشان می دهد که نمادی از خودش به حساب می آید و ما می خواهیم از ایشان بپرسیم که چه کسی شما را منزوی کرده؟ مردم؟دولت؟ و یا خودتان؟!
باشگاه خبرنگاران- قبل از انقلاب "بهمن فرمان آرا" را بیشتر به عنوان تهیه کننده میشناختند و تهیه کنندگی در سینمایی از آن جنس، شغل چندان شریفی به حساب نمی آمد. البته او اثری مثل "در امتداد شب" را هم تهیه کنندگی کرد که سوژه بحث خیلی از منتقدان شد و خودش در مقام کارگردان فیلمی به نام "شازده احتجاب" را ساخت که از کارهای تأثیرگذار بر جریان موج نوی سینمای ایران بود.
با حدوث انقلاب اسلامی و نمودار شدن تغییر ذائقه سینمایی مردم، چیزی از جریان موسوم به فیلم فارسی باقی نماند و از سینمای رژیم سابق تنها جریان موج نو بود که به این سوی انقلاب هم راه یافت. شاید "فرمان آرا" هم از آن جهت که تا حدودی جزو این جریان بود توانست حتی بعد از انقلاب هم به فعالیتش ادامه دهد و گرنه به عنوان یک تهیه کننده فیلم فارسی هیچ جایگاهی در دوره جدید نمی یافت.
بعد از انقلاب با فرمان آرا برخورد بدی نشد و حتی با این که این فیلمساز نسبت بسیار نزدیکی با خانواده پهلوی داشت (همسر اشرف پهلوی خواهر دو قلوی محمدرضا شاه)، نه تنها بعد انقلاب به زندگی طبیعیاش در ایران ادامه داد بلکه توانست حرفه فیلمسازی را هم پیگیری کند.
آنچه در ادامه می خوانید درباره آخرین فیلم "بهمن فرمان آرا" یعنی "خاک آشنا"است اما به اصرار خود ایشان قبل از بررسی این فیلم مجبور شدیم کمی درباره مسایل شخصی شان هم صحبت کنیم چون "فرمان آرا" فیلمسازی است که آثارش را شدیدا به خودش ربط می دهد و بقیه هم برایش این کار را می کنند.
او مرتب اسم "ژاله" را در هر فیلم می برد که معلوم نیست بر چه کسی دلالت می کند و مرتب در هر فیلم نمادی از شخصیت خودش را بین کاراکترهای اثر جای می دهد.
"فرمان آرا" حالا در اثرش یک روشنفکر خفقان زده منزوی شده را نشان می دهد که نمادی از خودش به حساب می آید و ما می خواهیم از ایشان بپرسیم که چه کسی شما را منزوی کرده؟ مردم؟دولت؟ و یا خودتان؟! و در ضمن می خواهیم بپرسیم که چه کسی گفته شما می توانید در جایگاه عقل کل به نصیحت-بخوانید تحقیر- جوان ها بپردازید؟ و از همه این ها گذشته من شخصا به هیچ وجه نمی فهمم چرا BBC این قدر شما را دوست دارد و مثلا سراغ مهرجویی، تقوایی، کیمیایی، بنی اعتماد، کیارستمی و ... نمی رود؟
و سوال آخر من خیلی سخت تر جواب خواهد گرفت به خاطر اینکه در مورد (سرمایه گذاری مالی) سر هر کسی کلاه برود سر بانک ها کلاه نمی رود اما چرا بانک اقتصاد نوین حاضر شد روی یک فیلم نق نقوی بی رمق سرمایه گذاری کند که نه تنها مخاطب داخلی نپسندید بلکه جشنواره های رنگ به رنگ فرنگ هم حاضر نشدند حتی یک حبه تمشک طلایی به آن بدهند؟ /ص
جمعه را از تقویم حذف نکنید
میلاد جلیل زاده
رادیو اصیل، آرام بخش، دوست داشتنی، پرمحتوا، تخیل برانگیز، آشنا پندار، امن و عزیز است و طنز رادیوئی طنزی است که بهتر از آن را نباید در جای دیگر سراغ گرفت.
باشگاه خبرنگاران- استاد سیروس شمیسا در کتاب انواع ادبی بعد از توضیحات مربوط به 6 اثر کمدی چنین مینویسد:
برخی از منتقدان به طور کلی کمدی را به دو قسم تقسیم کرده اند 1- کمدی عالی یا سطح بالا (های کمدی) که باعث خنده روشنفکران می شود و در آن طنزهای ظریف سطح بالائی وجود دارد2- کمدی دانی یا عامیانه یا سطح پایین (لو کمدی) که در آن جاذبه های روشنفکری نیست و شوخی های مبتذل و جوک های زشت دارد.
در کمدی عالی بیننده با نمایشنامه بر خود عقلانی دارد اما در کمدی دانی بیننده به لحاظ احساسات و عواطف با نمایشنامه برخورد می کند.
آن عقل بیننده را تحریک می کند و سبب خنده می شود و این حدس بیننده را و بدین لحاظ به کمدی دانی (کمدی فیزیکال) هم گفته اند استاد شمیسا از آن جهت در مورد مخاطب واژه بینننده را به کار برده که ژانرهای کهن هنری در گونه های نمایشی نمود اولیه یافته اند و الا این تقسیم بندی ها به تمام هفت گانه هنر قابل تصری است در انواع مکتوب هنر (شعر، نثر و داستان) هم با کمدی دانی مواجه می شویم و موسیقائی شدن آن هم با ریتمی مناسب اشعاری آن چنانی بسیار وجود یافته در سینما هم هجو دانی را به کرات می بینیم و اصطلاح فیزیکال اینجا خیلی راحت صدق می کند چون آن کمدی ها یکسره شکلک و بالا پایئن پریدن هستند و طنز کلامی آن ها متشکل از کلمات بوداری است که به متلک های بی ادبانه کنایه می زند و مناسب مخاطبانی است که بیشتر از این نمی فهمند.