آخرین موضع گیری فرهادی درباره مهاجرت
آخرین موضع گیری فرهادی درباره مهاجرت
میلاد جلیل زاده
گذشته را باید در پیوند با دو فیلم قبلی فرهادی بررسی کرد و مبنای این سه گانه انگاری نگاه به مسئله مهاجرت است.
باشگاه خبرنگاران- گذشته را باید در پیوند با دو فیلم قبلی فرهادی بررسی کرد و مبنای این سه گانه انگاری نگاه به مسئله مهاجرت است.
مهاجرت درونمایه و تم اصلی بسیاری از آثار سینمایی ایران به پیش از انقلاب و چه بعد از آن بوده و به طور کلی می توان آثار مربوط به این زمینه را به سه دسته تقسیم کرد.
1- آثاری که در آن ها یک نفر ایرانی خارج نشین برای ملاقات با میهن و هم میهنانش به ایران برگشته و سودای مهاجرت را در سر شخصیت های داستان می اندازد و یا اینکه پیام آوری از فرهنگ غرب برای آنان می شود.
2- آثاری که در آن ها عده ای قرار است از کشور خارج شوند و داستان فیلم شرح تلاش آن ها برای رفتن است.
3- آثاری که در خارج از کشور به وضعیت ایرانی های مهاجر می پردازد.
به عبارتی خلاصه تر در یک نوع از این قصه ها کسی به ایران می آید و بقیه را برای رفتن هوایی می کند در نوع دوم کسی می خواهد از ایران برود و در نوع سوم وضعیت کسی که از ایران رفته را می بینیم، (در باره الی) از نوع اول این قصه ها بود یعنی پسری که از آلمان به این جا آمده بود، می خواست یک دختر ایرانی را بعد از ازدواج با خودش به خارج از کشور ببرد و قرمان آن قصه در حقیقت دختری بود که وسوسه رفتن در سرش افتاد یعنی الی. (جدایی نادر از سیمین) جزو نوع دوم به حساب می آمد یعنی زنی ایرانی قصد داشت به خارج از کشور برود که ... اما فیلم (گذشته) که آخرین اثر فرهادی است از نوع سوم به حساب می آید یعنی به وضعیت یک ایرانی می پردازد که به خارج از کشور مهاجرت کرد.
در یک نگاه تحلیل گرانه به فیلم آخر فرهادی به اولین چیزی که باید اشاره کرد، نوع حضور کاراکتر (زن) در آن هاست از دیرباز و از عهد حماسی افسانه تاکنون همیشه هر چیز که بارور می شد نماد ناموس بوده و دو مورد عمده و شاخص چنین خاصیتی (زن) و (زمین) بوده اند طوری که اکثر اوقات یکی از این دو نماد دیگری قرار می گرفت.
تشبیه وطن به مادر (مام وطن)و تشبیه مادر یا معشوقه و یا سایر محارم به سرزمین و تمام دارایی افراد، بارها و بارها در اشعار، داستان ها، کلمات حکیمانه و ... از دیرباز تاکنون به چشم خورده و می خورد، در مورد (در باره الی) و (جدایی نادر از سیمین) باید گفت که در آن ها از حضور کاراکتر زن میشه به معنای ثانویه ای پی برد که همان مفهوم وطن است.
برای خیلی ها این سؤال پیش آمده بود که "الی" در واقع چه اسمی است، الناز، الهام، الهه، الیزا، النا و یا ...؟ بسیارانی دیگر با نگاهی عاقل اندر سفید می گفتند که اساساً پرسیدن چنین سؤالی نشانه مترقی نبودن و نشناختن مینی مالیمم مدرن است اما من در این نگارش این سؤال را بار دیگر مطرح می کنم تا به وضوح روشن شود که با چند فرمول ساده کلیشه شده در یکسری محفل های هنری نمی توان همه پدیده ها را تحلیل کرد.
بین یونانی تبارهای ساکن در ترکیه قصه ای قدیمی وجود دارد به اسم (در باره الی) که ترانه فورک لور آن هنوز هم کاملاً زنده است و ماجرای آن مربوط به دختری یونانی تبار می شود که برخلاف عرف و رسم قومی اش تصمیم می گیرد که با پسری ترک ازدواج کند الی به این ترتیب در حق نامزد یونانی اش خیانت می کند که در مرحله کاتارسلیس؟ تراژدی، در آب غرق می شود و گناه تراژیک الی در آن داستان پشت کردن به آرمان های قومی بود.
در جدایی نادر از سیمین هم یک زن (سیمین) می خواست که پدر و مادرش یکی را انتخاب می کرد، در پایان بندی آن فیلم، تصمیم گیری به جای ترمه به عهده خود مخاطب گذاشته شد اما این در حالی ممکن است که شما دوست داشته باشید آخر قصه را خودتان بسازید ولی اگر علاقه مندید آخر واقعی داستان را که در ذهن سازنده اثر پرورزش یافته بدانید و متوجه شوید که تصمیم خود فرهادی چه بوده حتماً باید به نفع یک یاز این دو (نادر یا سیمین) در باره پایان ماجرا ح کم قطعی صادر کرد این نگارش گنجایش تحلیل فیلم جدایی را ندارد و بنابر این باید از استدلال مبنی بر اینکه (انتخاب ترمه مادرش بوده) صرف نظر کرد اما با یک تحلیل برون متنی از فیلم جدایی خیلی خلاصه تر می توان این مطلب را ساده کرد و آن پیگیری خط فیلم های سه گانه فرهادی است یعنی مهاجر بودن یک ایرانی در فیلم آخر او نشان می دهد که شخصیت فیلم قبلی اش از کشور رفته.
مسئله مهاجرت بین فیلم های ایرانی فقط تم آثار فرهادی نبوه و در چند مسئله اخیر با این درونمایه حتی خیلی بیشتر از دوره های قبل مواجه می شویم که البته افراد مختلف موضع گیری های متفاوتی نسبت به این قضیه اتخاذ کرده اند. (در باره الی) از جهات مختلف و به خصوص از لحاظ تکنیکی روی فیلم (یه حبه قند) تأثیرگذار بود و به طور معکوس می توان، گفت: (جدایی نادر از سیمین) هم از فیلم (به همین سادگی) تأثیر پذیرفته و لوکیشن محل زندگی نادر که خیلی شبیه لوکیشن به همین سادگی بود یا تکیه اصلی فیلم بر ماجرای زنی که می خواهد از خانه برود، واضح ترین نمونه های این شباهت ها هستند البته این شباهت ها بین میرکریمی و فرهادی در انتخاب موضوع است نه نتیجه گیری و همین طور باید گفت که این دو نفر از لحاظ تکنیکی هم به شدت برای هم الهام بخش بوده اند در ضمن هر دوی آن ها به اعتراف خودشان متأثر از عباس کیارستمی هستند.
(در باره الی) و "جدایی نادر از سیمین" بر خلاف عرف چپ گرای دوره مدرنیسم که به طبه دهقان و کارگر توجه داشت، تصویر حقیر و فقیر و عقب مانده ای از مردم ایران نشان نداد اما در هر دوی این فیلم ها نگاه به مسئله مهاجرت بود که حساسیت های سیاسی را برانگیخت اما حالا باید منتظر دیدن آخرین فیلم او ماند تا بتوان در باره موضع نهایی این فیلمساز در قبال مهاجرت نظر قطعی را صادر کرد آیا فرهادی یک ایرانی مهاجرت کرده را در سرزمین فرنگ خوشبخت و رهایی یافته نشان خواهد داد؟ و یا آیا او باختر زمین را بر خلاف ایران که پر از دروغ دیده شد سرزمین صداقت نشان می دهد تا این طور معنا بدهد که دروغ چیزی ایرانی است؟ و چندین و چند پرسش دیگر که باید از فرهادی پرسیده می شد حالا و با تماشای این فیلم جواب خواهند گرفت هنگامی که (جدایی...) اکران شد حساسیت های فراوانی را نسبت به خود برانگیخت که همه به قضیه جلالی وطن برمی گشت این حساسیت ها به جا بود اما صدور حکم قطعی در باره دیدگاه این کارگردان قبل از دیدن فیلم بعدی او کمی شتاب زدگی به نظر می رسید حالا اما فیلم آخر فرهادی ساخته شده و یکی دو ماه دیگر امکان دیدن آن برای همه فراهم می شود که همان وقت می توان در باب موضع گیری نهایی این فیلمساز در قبال مهاجرت حرف های آخر را زد، به این ترتیب با اکران "گذشته" یک بار دیگر فصل منتقدان سینمایی فرا خواهد رسید./ی2
- ۹۲/۰۲/۱۰