نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نمایشنامه خوانی "زمستان ۶۶"

پیشنهاد میدم این کارو بیاین ببینید

کار یکی از دوستان بنده ست و عواید این کار تماما صرف امور خیریه میشه

 

📍  تئاتر باران

📅  شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵

⏰  ۱۸:۰۰

⏳  ۱ ساعت و ۳۰ دقیقه

💳 بها: ۱۵,۰۰۰ تومان

نویسنده: محمد یعقوبی

کارگردان: جهانگیر داداش زاده

بازیگران: مهری آل آقا، دکتر محمد رضا وثوق، مهرنوش دارا، آزیتا ستوده، سجاد زنگنه، لیلا باغبان، آرمین اسحق محمدی

دستیاران: محمد مهدی معارفی و پریسا کاکاون

سرپرست گروه: مهدی مهران

آواز: علی پاسبان

آوا: رکسانا ربانی

آهنگساز، تار، تنبور، بزک: محمد جواد عبدالهادیان

گیتار: حسین توحیدی

عکاسان: درناز نیک نژاد، دلارام رازی، الهام خالقی

طراح پوستر و ساخت تیزر: احمد جاودان

مکان

نشانی: خیابان فلسطین، پایین تر از خیابان انقلاب، پلاک ۲۹۲ 

تلفن: ۶۶۱۷۶۸۲۵، ۶۶۱۷۶۸۱۲

  • ۰ نظر
  • ۱۳ اسفند ۹۵ ، ۱۱:۴۰
  • مجتبی قره باغی
آبغوره

پشت مبلمانمان

پشت پرده هایمان

پشت زندگی های به ظاهر مدرنمان

 

پشت این همه نور رامبراندی

پشت تابلوی ماهاتما گاندی

پشت لوسترهای پر نورمان

پشت ظاهری پر زرق و برق

پشت خانه ی فقیر بی آب و برق

در تراس سنتی یا مدرن خانه هایمان

 

سرکه هست

آبِ لیمو

آبِ غوره هست

پشت مبلمانمان

در تراس سنتی یا مدرن خانه هایمان

  • ۰ نظر
  • ۰۹ اسفند ۹۵ ، ۰۸:۳۸
  • مجتبی قره باغی
خبرنگار بی سواد و لاپوشانی آپارات

این مطلب کلا از زبان یکی از دوستان بنده است و بنده هیچ دخل و تصرفی در آن نداشته و ندارم.

همزمان با برگزاری جشنواره فجر در ایران سایت پوشش خبری این جشنواهر را بر عهده گرفت. سوالات چرند و اشتباه هم از بازیگران و عوامل فیلم ها زیاد پرسیده شد که خیلی از آنها مانند لیلا حاتمی با تعجب روبرو شد.
یکی از دوستان بنده چند روز پیش به من پیام داد که در این ویدئو صدای یکی از دوستان خبرنگارمان را شنیده که سوال عجیب از لیلا حاتمی پرسیده. بنابراین زیر این ویدئو کامنتی گذاشته و علت سوال را جویا شده است که هر بار کامنت وی توسط آپارات و برای حفظ آروی خبرنگار آپارات که از قضا از دوستان ماست پاک شده.
کامنت دوست بنده:
از خبرنگار عزیزی که از خانم حاتمی پرسیده" آیا مانیفست شما پس از دریافت جایره عوض خواهد شد؟" می پرسم که مانیفست یعنی چه؟
اصلا چرا باید یک بازیگر مانیفست داشته باشد؟ و حالا فرض بگیریم که خانم حاتمی مانیفستی هم دارد. چرا باید پس از دریافت سیمرغ مانیفستش عوض شود؟

آپارات محترم بنده اینجا سوالات دوستم را مطرح کردم. گرچه می دانم خبرنگار از سر بی اطلاعی و بی سوادی این سوال را کرده، اما چرا شما حاضر به کات زدن انتهای ویدئو نیستید و برای حفظ آبروی خبرنگارتان کامنت را پاک می کنید؟ لااقل صورت مساله را پاک کنید تا دیگران به شما نخندند.

مانیفست سندی است که یک حزب سیاسی منتشر می‌کند. در این سند برنامه‌ها و هدف‌هایی را که پس از در دست گرفتن قدرت باید دنبال کند مشخص می‌کند. مانیفست بیشتر توافقی میان گروه‌های درون حزبی را بیان می‌کند و به معنای یک برنامه توافق شده نیست. به عنوان نمونه می‌توان از مانیفست کمونیست نام برد.

البته در این میان میتوان مانیفست هنری هم داشت و ارائه داد. مانند مانفیست حاتمی کیا در آژانس شیشه ای که البته ارائه بیانیه از طرف اوست نه بازیگرش.

  • ۰ نظر
  • ۰۴ اسفند ۹۵ ، ۱۱:۰۳
  • مجتبی قره باغی
اعطای جایزه ژان رنوآر به کیارستمی آن هم پس از مرگ

در مراسم شصت و نهمین دوره جایزه انجمن نویسندگان امریکا جایزه ژان رنوار به عباس کیارستمى اهدا شد.این مراسم یک هفته پیش از اسکار برگزار مى شود و مراسم معتبرى درسطح رسانه ها و مدیا محسوب مى شود

ژان رنوآر خود یک هنرمندزاده است که در نوجوانی به واسطه فیلم های چارلی چاپلین به سینما علاقه مند و در آمریکا مشغول فیلم سازی می شود. 

اما امسال در این مراسم اتفاقی می افتد جالب توجه که نگاه ایران را به سوی خود جلب می کند. امسال جایزه ژان رنوآر را به مرحوم عباس کیارستمی اعطا می کنند و فرزندش احمد این جایزه را دریافت می کند. تا اینجا فکر می کردم فقط در ایران مرده پرستی و قدردانی از مرده ها مرسوم است. اما این جایزه نشان داد آمریکایی ها نیر دستی بر آتش این داستان دارند.
اما نکته بحث برانگیر این است که چرا باید شهره آغداشلو بازیگر ایرانی که نقشهای ضد ایرانی و اسلامی را بازی می کند این جایزه را به عباس کیارستمی آرتیست ایرانی که معتقد و مقید به خاک میهنش بود اعطا کند؟!

  • ۰ نظر
  • ۰۴ اسفند ۹۵ ، ۱۰:۱۹
  • مجتبی قره باغی
"روحانی تو رییس جمهور من نیستی"

چهار سال پیش در همین سایت با نام قبلی نقطه نظر نوشتم من قصد دارم به حسن روحانی رای بدهم. و نوشتم می خواهم به کسی رای بدهم که اگر روزی حق من را ادا نکرد به راحتی بتوانم اعلام نارضایتی کنم یا حتی ناسزا بارش کنم. گرچه خیلی عاقلانه به نظر نمی رسید این دلیل برای یک اشتباه بزرگ، ولی به هر حال او رای را می آورد چه من به او رای می دادم و چه رای نمی دادم.

امروز تقریبا چهارسال از ریاست جمهوری مردی می گذرد که قرار بود هر 100 روز یک بار آمار کارهایی را که انجام داده برای مردم و اهالی رسانه بازگو کند. یکبار این اتفاق افتاد و بعد از آن جز توهین و تمسخر مردم و رسانه چیز دیگری از این مرد نشنیدیم. از توافق هسته ای تا توقف تحریم ها که به ظاهر دو جانبه بود و در باطن تا اینجای کار فقط ایران پای تعهداتش ایستاده و نیروگاه هسته ای را تعطیل کرده و کدخدا هم اگر کاری کرده برای مردم ایران ملموس نبوده.

 

چهار سال گذشت و در طول آن فاز دوم یارانه ها ملقی گردید، زیرا روحانی با دوستانش به این نتیجه رسیدند که یارانه مردم را خرج دارو و درمان کنند، اما  اگر خدایی نکرده در آن محدوده گذرت بیفتد متوجه بی سامانی قیمت "مرض" می شوی.

چهار سال گذشت و وعده های فرهنگی محقق نشدند. چهار سال گذشت و ظاهرا رکود به پایینترین مقدار خود در آمار و ارقام رسید، اما در بازار که می چرخی و گیر خرید یک کیلو پرتقال هستی باید کیلویی 9 هزار تومان پول بپردازی البته اگر در جیبت پولی باشد.

خدانکند اجازه نشین باشی که بهای اجاره ها هم مانند بهای خرید خانه، متری شده. یعنی اگر بخواهی یک آپارتمان 70 متری اجازه کنی باید متری 1 میلیون تومان بپردازی بابت رهن. یعنی 70 میلیون تومان اجاره یک آپارتمان. آقای روحانی به خدا خیلی مچکریم.
لطفا از دست از خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بکشید که دیگر تاب فشار مدیون بودن به شما را نداریم.

آقای روحانی امروز بعد از گذشت چهار سال با همه مشقت هایی که تحملشان کردم می خواهم از قول خودم بگویم
روحانی تو دیگر رییس جمهور من نیستی.

"روحانی تو رییس جمهور من نیستی"


کلیپ زیر گویا است کامل

  • مجتبی قره باغی
مستند خانه سیاه است

این فیلم رو حتما ببینید
من دردم گرفت
خیلی خوب ساخته بود فروغ
کارش خوب بود
اون زمان یه همچین فیلمی از همه لحاظ خوب
چه موسیقی ای که نداشت و چه ساند افکت هایی که کار کرده بود و غیره...

  • مجتبی قره باغی
ایده از کجا میاد؟

ایده ها و جرقه های اولیه برای شروع نوشتن یا ساخت فیلماتون رو از کجا گیر میارید؟

راست و حسینی بخوام بگم من اکثر ایده هام رو از مطالعه کردن و یا صحبت با دوستام به دست میارم.
یه مواقعی هست که با تماشای یه تابلوی نقاشی یا چند فریم عکس از یه عکاس حتی غیر حرفه ای باعث میشه پرنده خیالت به پرواز در بیاد. موزیک هم یکی از منابع ایده های منه. هر موزیکی هم گوش می کنم نه اینکه بخوام بگم، نه آقا موزیک فقط سنتی و ازین اداهای سنتی بازی، بنده موزیک جاز و راک هم گوش می دم و کمک های زیادی برای دریافت ایده بهم کرده البته در وادی ساخت کلیپ
بنده شخصا یکی از ایده های ضد صهیونیستیم رو از آهنگی از شادمهر عقیلی و ابی گرفتم و اون کاری رو که اونها علیه ایران خونده بودن رو تبدیل به یه کار ضد اسراییلی کردم

از همه این حرفها بگذریم حالا باید برم سراغ چاه اسرارم
این چاه برای من خیلی عجیب و غریب ایده سازه
شاید آدم نباید راز و سر درونش رو به کسی بگه اما من  دارم می گم
و البته دلیل علمی هم داره که اونو چند خط پایین تر براتون نوشتم
"حمام"

 بقیه مطلب را در ادامه همراه با یکی از ویدئو های بنده که ایده اون رو از موزیک ابی و شادمهر گرفتم بخونید و ببینید

  • مجتبی قره باغی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات