نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «یادداشتی از مجتبی قره باغی» ثبت شده است

با ساول تماس بگیر - معرفی فیلم

سه چهار سال پیش به پیشنهاد یکی از دوستان تماشای سریال بریکینگ‌بد را شروع کردم.

یک سریال بسیار قوی از نظر فیلمنامه و در کل ساختار با حضور بازیگران قدرتمند. این سریال سراسر متشکل از خرده داستان و داستانک‌های مختلف است که اجازه استراحت به ذهن مخاطب را نمی‌دهد.

فکر می‌کنم چیزی حدود یک هفته برایش زمان گذاشتم که البته می‌شد با سرعت بیشتری هم تماشا کرد.

سال گذشته همان دوستم پیشنهاد یک سریال دیگر را داد که مثل همیشه در مقابل پیشنهاد امتناع کردم.

یکی دو ماه پیش پسرم اصرار پشت اصرار که فلان سریال را ببین. من فصل اول را دیده‌ام و تو هم ببین که با هم ادامه بدهیم.

بالاخره از خر شیطان پیاده شدم و پای سریال نشستم که دیدم مانند سریال قبلی از خودم تعصب بیجا و مقاومت بی‌جهت نشان داده‌ام.

سریال را ظرف حدود سه تا چهار روز در همین چند روز گذشته در بستر مریضی ساده سرماده‌خوردگی به تماشا نشستم. با ساول تماس بگیرید هر آنچه بریکینگ‌بد هست، بهتر و بهتر است.

یکی از شخصیت‌های تقریبا اصلی بریکینگ‌بد که به گفته خودش قرار نبوده بیش از یک سکانس در این پروژه حضور داشته باشد، در پروژه‌ی بتر کال تو ساول نقش اصلی فیلم را ایفا می‌کند. شخصیت‌های مهم اما دسته چندم و حاشیه‌ای موثر در روند داستان سریال بریکینگ‌بد که در همان فیلم از نظر مخاطب منفور جلوه کرده‌اند اینجا چنان پرداختی شده‌اند که هوش از سرتان می‌پراند.

قصدم در این یادداشت نقد و بررسی فنی سریال نیست و فقط دارم سعی میکنم مثل یک سینه‌فیلم از چیزی که با آن به وجد آمده‌ام برایتان بنویسم تا شاید شور تماشای آن در شما نیز برانگیخته شود.

سریال شامل ۵ فصل ۱۰ قسمتی و فصل آخر آن یعنی فصل ۶ آن ۱۳ قسمتی ارائه شده است. قطعا این سریال آمریکایی را از سایت‌های مجاز دانلود کنید تا با صحنه‌های نامناسب بالای هجده در کنار سایرین شگفت‌زده نشوید اما اگر تمایل دارید بدون سانسور ببینید حتما از سایت مای‌موویز کیفیت ۴۸۰ زیرنویس دانلود رایگان آن را دریافت کنید. البته نسخه دوبله هم در همین سایت موجود است که باید با تهیه اشتراک ویژه ارزان قیمت آن از آن استفاده کنید.

نسخه دوبله سایت‌های مجاز البته به شدت آزار دهنده است. چرا؟ چون در تمامی فصول و حتی در هر فصل دوبله‌ی شخصیت‌ها عوض می‌شود.

نسخه زیر نویس نیز شما را بخاطر توجه به متن ترجمه از تماشای نماها دور می‌کند اما چاره چیست؟!

یک نکته مهم باقی می‌ماند آن هم گرفتاریست؛ بعد از پایان سریال به شدت دچار دلتنگی شدم. برای شخصیت ساول (سال). اینکه مدتی با او زندگی کرده‌اید. با او جنگیده‌اید. با او تلاش کرده‌اید و موفق شده‌اید. شکست خورده‌اید و زنده مانده‌اید.

حالا من واقعا دلتنگ مانده‌ام و آرزو می‌کنم ای کاش این سریال ادامه پیدا می‌کرد و با آن زندگی نیز. حس تجربه زندگی آمریکاییست یا نه تلاش برای زندگی، من را چنان با ساول یا همان جمیز خودمان درگیر کرده که این روزها توان زندگی غیر از آن مدل برایم سخت است.

آرزوهایی که از کودکی در ذهن پرورانده‌ای و به آن‌ها نرسیده‌ای را دیگری زندگی می‌کند و تو آن را تماشا می‌کنی. همیشه به شدت علاقمند به تحصیل در رشته‌ی علوم انسانی بوده‌ام. رشته‌ی حقوق، علوم سیاسی، علوم اجتماعی، هنر و و و.

حالا ساول با همان علاقه‌ی من زندگی پیش روی خود را ساخته است و شاید به همین خاطر است که من اینقدر با آن همذات پنداری کرده‌ام.

و دیگر هیچ. ببینید حتما.

   

  • مجتبی قره باغی
یادداشتی بر فیلم سکوت " Silence "

"سکوت" خدا فیلمی است از مارتین اسکوسیزی کارگردان مطرح و به نام هالیوود. فیلمی که مصائب مسیح را اینبار با پدران مبلغ به ژاپن می برد و چالشی بزرگ میان مسیحیت و بودا خلق می کند.

رودریگرز و گاروپه دو کشیش پرتغالی قصد سفر به ژاپن را دارند تا به شایعاتی که درباره استادشان که سالهاست برای تبلیغ به ژاپن رفته و می گویند مرتد شده، پایان دهند.

فیلم در سیاهی با صدای جیرجیرک های جنگلی آغاز می شود و ناگهان با پدیدار شدن نام فیلم" سکوت"، مخاطب شوکه می شود و البته در ناخودآگاه ذهنش نیز کمی دلهره می افتد. بر خلاف فیلم های کلاسیک بدون "فید این" (عبور نرم از سیاهی به فیلم) با جامپ و پرش به داخل تصویر پرتاب می شویم. تصویری به شدت خشن از یک ژاپنی ایستاده در مه با چوب دستی و کلاه کشاورزان ژاپنی و دو سر بریده در کنارش.

اسکورسیزی به خوبی فضای وهم آلود و پرسش آمیز را با بخار و دود مانند فیلم های کوراساوا خلق کرده است.گویی ارواح فیلم رویاها در جنگل به تصاویر آغازین سکوت خواهند رسید.

 

راوی فیلم در آغاز، شخصی کشیش به نام فررا است که گمشده داستان می باشد و جستجو برای یافتن وی دستمایه اصلی فیلم گردیده.

در ادامه با صحنه ای مواجه می شویم که ظاهرا مارتین اسکورسیزی در آن قصد دارد معنایی را با نماد و نشانه بروز دهد. بعد از سماجت دو کشیش (رودریگرز و گاروپه) برای یافتن پدر فررا، نمایی به نمایش در می آید که با لنزی نزدیک به "فیش آی" تصویر برداری شده و جز حرکت غرب به شرق بازیگران درون نما که گویای  قصد سفرآنها  از اروپا به ژاپن است، معنایی دیگر برایش نمی توان یافت. نمایی خلاقانه  که با وجود تغییر شکل در ظاهر نما تغییر خاصی در بازیگران درون قاب ایجاد نمی کند. کشیشها روی پلکانی در حال پایین رفتن هستند اما هیچ حسی مبنی بر پایین رفتن آنها در مخاطب ایجاد نمی شود.

 

  • ۰ نظر
  • ۰۵ فروردين ۹۶ ، ۱۴:۳۰
  • مجتبی قره باغی
از حقیقت تا کذب

از حقیقت تا کذب

"کارگردان فیلم سعی در خرافی نشان دادن جامعه دارد. البته در برخی از صحنه ها عقده گشایی های کارگردان طوری به چشم می خورد که گویی تمام مشکلات را نشات گرفته از مذهب می داند.کنتراست شدید بین تفکرات نسل قدیم و نسل جدید، تضارب آراء، حتی در نوع نگاه به مذهب از دیگر زوایای دید کارگردان است."

تحلیلی بر فیلم دو فرشته

خلاصه داستان: در شهرستانی، پدری پس از کشتن پسرش به امامزاده ای می رود و تمامی شب را به راز و نیاز می گذراند ... در پاریس، پدری تز دکترای خود را درباره فرشتگان، جنس آنها و حضورشان در ادبیات قدیم ایران و غرب می نویسد ... در بیابانی، نوجوانی که از خانه گریخته با فرشته ای آشنا می شود و دنیایش دگرگون می شود ...

  • ۰ نظر
  • ۱۷ خرداد ۹۳ ، ۰۰:۲۰
  • مجتبی قره باغی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات