نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهادت» ثبت شده است

این فیلم کوتاه رو سر ساخت یه فیلم کوتاه دیگه برای دست گرمی ساختیم ;) - آرزوم بوده و هست که ای کاش در زمان شهید آوینی می بودم و در کنارش کار می کردم - "این فیلم مثلا یک فیلم غیر واقعیست!!!! "

ای کاش در زمان شهید آوینی می بودم و در کنارش کار می کردم

ای کاش در زمان شهید آوینی می بودم و در کنارش کار می کردم

ای کاش در زمان شهید آوینی می بودم و در کنارش کار می کردم

  • مجتبی قره باغی

مشروح سخنان دکتر روحانی در دیدار صمیمانه با جمع کثیری از پیشکسوتان جهاد و شهادت



دکتر حسن روحانی رییس جمهوری منتخب ملت ایران عصر امروز همزمان با هفتمین روز ماه مبارک رمضان با جمع کثیری از پیشکسوتان جهاد و شهادت دیدار کرد.

رییس جمهوری منتخب در این دیدار صمیمانه که جمع کثیری از فرماندهان ارشد دوران دفاع مقدس اعم از ارتش، سپاه پاسداران، نیروی انتظامی، مسئولان جهاد سازندگی و سایر نهادهای موثر آن دوران حضور داشتند، سخنرانی کرد.

این دیدار در چارچوب بیست و یکمین محفل انس پیشکسوتان جهاد و شهادت با هدف حفظ روحیه فداکاری و ایثارگری دوران دفاع مقدس و تجلیل از حماسه آفرینی های رزمندگان دفاع مقدس برگزار شد.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و صل الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین

با یاد امام عزیز که هرچه داریم از او داریم، یاد آن بزرگ مرد، آن کسی را که راه ایستادگی، استقامت، جوانمردی، خلوص به همه ما آموخت.

با یاد همه شهیدان آن عزیزانی که از فرودین سال 1342 تا 22 بهمن 57 و تا اولین روز دفاع مقدس 31 شهریور 1359 و تا آخرین روز ایستادگی در هشت سال دفاع مقدس یعنی 29 مرداد 1367 و تا امروز، همه شهیدان، همه آن هایی که به مقام قرب الهی دست یافتند، همه آن ها که بر ما سبقت جستند، همه آن هایی که محبوب یار شدند و به دیار ابدی شتافتند و نه بهشت که به فردوس اعلاء پیوستند، همه شهیدان، شهیدان رمضان، رمضان سال 61 و شهیدانی که گمنام به جبهه رفتند و گمنام در خاک خفتند.

  • مجتبی قره باغی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات