نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

غزل کوچه ها

شنبه, ۲۲ دی ۱۴۰۳، ۰۸:۰۰ ق.ظ

تقدیم به همسرم با عشق

بیا یک شب مهتابی مشترک از این عمر کوتاه را طولانی کنیم

بیا با هم از بین شبهای آراممان فقط یک شبش را طوفانی کنیم

بیا از میان تمامی آن کوچه ها همان کوچه ی عشق بازی هایمان

همان را که تاریک بود و کنج‌ و دنج تمام محله اش را چراغانی کنیم

بیا امنیت را بگیریم از کوچه ها شرارت کنیم با هم از نو از ابتدا

شرارت نه از آن کارهای وقیح ازین اطوارهای خیابانی کنیم

بیا با هم از آن مسیر محلی که بود عقب‌تر کمی قبل از کوچه ی عاشقی

همان باغچه ای را که یک گل نداشت به یک شاخه حتی گل افشانی کنیم

بیا دیگر الان که از دور صوت اذان می آید به گوش از سمت قبل از طلوع

تمامش کنیم این رویا را ولی همیشه همان سمت رویا‌ پرانی کنیم

مجتبی قره باغی (هاتف ری)

 
bayan tools مجتبی قره باغیکوچه ها (برای منای جان)

دانلود موزیک

نظرات (۱)

در این ناتمامیِ زندگی

تنها چیزی که منجی آدمی است

عشق است...

عشق تو به من عشق من به تو آرامش قلبم

پاسخ:
.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات