نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

جهت سفارش پایان نامه و تحقیق 
در قسمت نظرات پیام بکذارید
موضوعات:
داک: فایل تایپی ورد قابل ادیت
پی دی اف: فایل غیر قابل ادیت

قیمتها مناسب و فایل ها آماده ارسال می باشند
 
برخی از پایان نامه ها و تحقیقات دانشجویی


ترس کودکان با ترجمه 56 ص

علل مفاسد اجتماعی 26 ص

فرهنگ و شخصیت 43 ص به همراه پاورپوینت

مواد مخدر در جامعه چند مقاله جداگانه 73 ص

روان سالم 35 ص  

شیوه های فرزندپروری 35 ص  

99 گونه  از قرص های روان گردان اکستاسی - 36 ص

ابتذال فراگیر 35 ص

ابتذال فراگیر 42 ص

اجتماعی و فرهنگی 22ص

اثرات آرامش‌بخش موسیقی 11 ص

اختلالات رفتاری کودکان و نوجوانان 36 ص

اختلالات روحی در زنان شاغل 38 ص

اختلالات هویت جنسی 31 ص

ارزشیابی توصیفی 27 ص

ازدواج و طلاق  19 ص

استرس (کامل) 45 ص

اضطراب 38 ص

اضطراب و گام هایی جهت بالا بردن اعتماد به نفس 20 ص

اضطراب در کودکان و نوجوانان 21 ص

اعتماد به نفس 38 ص

اعتماد به نفس 46 ص

اعتیاد  جرم یا بیماری 56 ص

اعتیاد ، مسئله اجتماعی مهم در میان دانشجویان 17 ص

اعتیاد ایدز و هپاتیت در زندان 16 ص

افزایش سلامتی جسمانی و روانی دانش آموزان 19 ص

انحرافات اجتماعی جوانان 36 ص

انحرافات جنسی - علل و عوامل موثر در انحرافات جنسی و پیامدهای آن 16 ص

انواع پژوهش در پژوهش در عملیات  40 ص

انواع هوشها 25 ص

اهداف و اهمیت اجتماعی ورزش 61 ص

بررسی راهکارهای افزایش سرعت روان خوانی در فراگیران پایه ی اول ابتدایی در سال تحصیلی  88-87  - 40 ص

بررسی علل ناسازگاری دانش آموزان 46 ص

بررسی عشق در جامعه امروزی 85 ص

بزهکاری 49 ص

بزهکاری در کودکان 17 ص

لیست برخی دیگر از پایان نامه ها

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات