نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

پیر گرایی

پیر گرایی

يكشنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۴۱ ب.ظ

شنیدم که در بعضی ادارات برای اینکه بتوانند به پست مدیریتی برسند موهایشان را رنگ می کنند تا به سپیدی بزند و پیرتر دیده شوند. خود را افتاده حال نشان داده و صدای خود را آرام و آهسته می سازند. برخی افراد لایق و توانمند صرفا به این خاطر که چهره جوانی دارند رشد پیدا نمی کنند.

وااسفا! کجاست آن پیامبر اعظم که اسامه ها را فرمانده سپاه کند؟

کجاست آنکه به اسامه ها  شخصیت داده و زمینه را برای خدمت آنان مهیا می کند.  کاش در شورای عالی انقلاب فرهنگی، کاش در کابینه دولت، کاش در پست های مهم فرهنگی  می توانستیم یک چهره جوان مشاهده کنیم. 

پیرگرایی یک معظل در سیستم مدیریتی کشور ماست. تاریخ گواه آنست که همیشه جوانان مستعدی بوده اند که در میان پیران درخشیده اند،اگرچه همیشه نیروهای مخالف سنگ اندازی نمودند.

جوان گرایی باید تبدیل به یک ارزش شود. پیرگرایی و کنار گذاشتن افراد مستعد و کارا تنها به این دلیل که برای او زود است یا به اندازه کافی زمان و زحمت صرف نشده است نوعی تعصب جاهلی است. همان تعصبی که در سقیفه در برابر علی ایستاد که  علی جوان است و تجربه ندارد. تعصب در برابر جوان گرایی همان تعصبی است که در زمان ظهور در برابر حجت خدا می ایستد و می گوید چرا جوان است؟  وقتی به مدیران و مسئولان کشورهای غربی نظر می اندازیم و حضور افراد جوان را در پست های کلیدی می بینیم حسرت می خوریم که چرا پیرگرایی در ایران یک ارزش شده است؟

نظرات (۱)

  • مجتبی قره باغی
  • امروز جمعیت ایران 77 میلیون و فکر کنم 250هزار نفر شد، دقیقش رو یادم نیست و در لیست کشورهای رو به پیری جهان، رتبه چهارم رو داره
    فکر کنیم که روزی مدیران ما، دیگر پشتوانه های مشورتی ندارن
    چون هنوز مدیران پیر سر کار هستن و احتمالا فقط با مرگشون از پست مدیریت کنار میکشن، و اونروز مدیر بعدی که که مشغول کار میشه از تجربیات و مشورتهای مدیر قدیمی نمیتونه استفاده کنه

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    نوشتن‌گاه

    دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

    بایگانی
    آخرین نظرات