شهلای خیال
شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۰۳:۱۳ ق.ظ
شهلای خیال
گاهی خراب می شود حال من کمی
آنگه تویی که بر این درد مرهمی
بوی خوش از نفست تجویز کن برای من
تنها تویی که عطری و عطار عالمی
انگار شیوه دل بردنت طور دیگریست
در قصه لیلی و در واقع حاتمی
شهریست که شهره ی مردم در آن تویی
شهلا و شهره و حوّای آدمی
لبخند داری و آن قله گونه ات
حظ است و شادیِ بعد ماتمیِ
هم چهل را رها کنم هم چهار را
قول می دهم به شرف دیگر تو خاتمی
هم تو برای منی هم من برای تو
ای داد که بیخیالی و اما در خیالمی
زد مجتبی تفال حافظ به دیشبی
هاتف شدی و به استغفار شادمی
"هاتف ری(م.ق) - 1390/08/24"
- ۹۲/۰۱/۱۷