نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

اختلالات هویت جنسی

پنجشنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۸، ۰۵:۲۸ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم


گردآورنده و محقق: مجتبی قره باغی

(کپی با ذکر منبع بلامانع می باشد.

دانشجوی گرامی برای استفاده از این مقاله باید قسمتی ازمقاله را به روش علمی فک دهی با تفسیر خود در مقاله خودت به کار بگیری.)

تاریخچه: سرآغاز وجود هرکدام از ما هنگامی است که یک اسپرم یا یک اوول با یکدیگر در می آمیزند و هستی مارا به بار می نشانند (سیمونه).

با انتقال اسپرم توسط  پدر تاثیر مستقیم او در جنبه وراثتی به پایان رسیده و مادر تا 9 ماه دیگر رابطه ی فیزیکی و عاطفی اش را با کودک ادامه خواهد داد.3 ماه بعد از ازدواج اسپرم و اوول جنسیت فیزیولوژیک این موجود ناشناخته بیولوژیکی مشخص می شود و در ادامه بعد از او کاهش مسئولیت توسط ژن ها و هورمون ها تکامل جنسیت ( جنسیت فیزیکی, هویت جنسی, رفتار جنسی ) توسط شاخص های پررنگ تری چون عوامل روانی اجتماعی و فرهنگی ادامه پیدا می کند ( گولومبوک و همکاران ).

هویت جنسی یعنی قبول جنسیت فیزیولوژیکی خود توسط سیستم روانی فرد و نتیجتا همانند سازی صحیح در طول زندگی با همجنسان خود برای کسب رفتار متعارف جنسی در زندگی فردی و اجتماعی در این بین افرادی یافت می شوند که به علل مختلف از جمله پرورش نادرست توسط اطرافیان از جمله والدین و نتیجتا همانند سازی با جنس مخالف از همان سنین کودکی و به بعد به وضعیتی دچار می شوند که به درون فکنی رفتار جنسی مخالف, دیگر از جنس فیزیولوژیکی و به دنبال آن افکار و رفتارهای جنسی خود راضی نبوده و تنفر از خود دست به دامان روانپزشکان و پزشکی قانونی شده و اقدام به تغییر جنسیت می کنند که به این افراد اصطلاحا ( خواه جنسی ) می گویند.افراد مبتلا به این اختلال از زمان های قدیم در اجتماعات مختلف شناخته شده و شرح داده شده اند این افراد خود را متعلق به گروه جنسی مخالف می دانند و از وضعیت جنسی, بدنی خود ناراحت هستند و می گوشند با استفاده از هورمون ها و اعمال جراحی وضعیت خود را به وضعیت جنس مقابل نزدیک کنند.از ابتدای خلقت به دنبال ساده ترین موجودات چند سلولی و مانند ستارگان ریز دریایی و اسفنج ها و ... درخت زندگی شاخه های مختلفی به وجود می آورند.در ابتدای این مرحله هر سلولی سلول مشابه خود را به وجود می آورد.اما از این پس در پس آمیزش هر دو سلول سلول سومی متفاوت با آن پدیدار شد.پاره ای نگرش ها بر این باورند که دیگر خواری جنسیتا را به وجود آورد.بدین معنا که سلول ها یکدیگر را می خورند و ژن هایشان با هم در می آمیختند.گروهی از آنها با هم جفت و جور شده اند و تبادل ژنتیکی کرده اند و بدین ترتیب جنسیت فراگیر شد.در آمیختگی ژن ها با دو رشته زوجی صورت می گرفت و روند دوتایی داشت.محققان عقیده دارند که ترکیب سه رشته زوجی باهم سبب پیچیده تر شدن نظام جهان و در نتیجه فنا پذیر شدن زندگی انسان می شود ( سیمونه ).

اندیشمندان نیز در تاثیر عقاید بالا اعتقاد دارند که انسان در اصل موجودی دو جنسه است.(فروید) نیز به خصوص بر دو جنسی بودن میل همزمان به همجنسی و جنس مخالف مردان و زنان تاکید داشت.فیلسوفانی چون افلاطون بر دو جنسی بودن افراد در ابتدا تاکید داشته اند.(استود)

انسان از نظر فیزیولوژیک هورمون های هر دو جنسی در بدن خود داراست.از نظر روانی نیز ردپای خصوصیات دو جنسی را می توان در هر جنس یافت.روان شناس دیگری به نام (گوستاویونگ) نیز به وجود آمار روانی و فیزیولوژیک دو جنسی را در هر شخص به طور علمی تری توجیه کرده است.یونگ در نظریه ی مفاهیم کهن خود (انیما وانیموس) را مطرح می کند و می گوید : در اثر همزیستی مرد با خصوصیات زنانه در مرد و به علت زندگی با مرد صفات مردانه تشکیل می گردد.اینها باعث می شود یک جنس خصوصیات جنس دیگر را نشان دهد .

از مطالب بالا چنین استنباط می شود که جنسیت مطلق نیست و لااقل از نظر ترشحات داخلی مرد آمیخته بوده و در حقیقت نسبت به مرد,مرد تر است.(مارلو)

در قرن 19 شاهد تحول عظیم دیگری بودیم و آن وجود نارضایان جنسی بود.مردانی که به دنبال زندگی زنانه هستند و زنانی که می خواهند مثل مردان زندگی کنند از زمان های قدیم در اجتماعات مختلف شناخته شده و شرح داده شده اند.اولین بار شرح حال این موارد در ادبیات علمی آلمان در قرن 19 وارد شد.اولین گزارش علمی جراحی و تغییر جنسیت در سال 1931 بوسیله ی آبراهام جراح المانی به روئیت رسید.( بلاگلاس و همکاران)

این نا رضایان جنسی به گفته خودشان حتی در زمان کودکی هم احساس می کردند در بدن اشتباهی جا گرفته اند (ماسن و همکاران).طی تحقیق دیگری بلانکارد و همکاران در سال 1983 انجام دادن پایین بودن حس تهاجم در دو جنسه ها و تغییر جنسیت را ارائه دادند.هینگ و همکاران نیز در سال 1970 بر روی فاحشگی این افراد تحقیق کرده و وجود فاحشگی را در 9/16 درصد افراد مذکر را گزارش دادند.تحقیقی که در سال 1977 توسط توسی و همکاران انجام شده است وجود بیش از 50 درصد فاحشه های تمام وقت و حدود 20 درصد فاحشه های نیمه وقت را در این قشر گزارش داده اند.

طبق تحقیق دیکسن و همکاران در سال 1984 که به روی 479 مرد داوطلب تغییر جنسیت به عمل اورده است نشان دهنده ی وجود تمایلات خود کشی,  بیماری های روانی, قطع عضو, اعتیاد, فاحشگی, سابقه جنایی و ... در این افراد بوده است.(بلاگلاس و همکاران)

دکوپر و همکاران در سال 1995 تحقیقی بر روی تبدل خواهان هر دو جنس انجام دادند.در این بررسی نشان دادند که تبدل خواه های جنسی مرد به زن از نظر وضعیت اجتماعی و مشخصات فردی تفاوت های اساسی با تبدل خواه های زن به مرد دارند.

آنان همچنین در زمینه هویت جنسی تاریخچه رشد مراحل جنسی و میزان اختلالات شخصیتی منجر به تبدل خواهی جنسی متفاوت اند.در عین حال هر دو گروه از نظر کارکرد روانی آسیب دیده اند اما بیماران مرد به زن از این نظر دارای اختلال بیشتری هستند.

در تحقیق دیگری که در ایران در سال 1374 بر روی 57 بیمار صورت گرفت نتایج زیر به دست آمد:

آقای دکتر فریدون محرابی بین سال های 1368 تا 1374 طی بررسی بیش از 57 بیمار حاضر جهت تغییر جنسیت به نتایج فوق دست یافت :

بیشتر مراجعه کنندگان در گروه سنی 20 تا 30 سال جای داشته اند.بررسی وضعیت تحصیلی مراجه کنندگان نشان داد که بیشتر افراد مراجعه کننده را دیپلمه ها تشکیل می دهند.همچنین از نظر شغلی, کارمندان بیشتر مراجعه کنندگان را تشکیل می دهند.حدود 88 درصد این افراد هدف از مراجعه خود را دریافت برای تغییر جنسیت اعلام کردند.بررسی وضعیت بالینی مراجعه کنندگان نشان داد که تمایلات همجنس گرایانه در بیشتر از 84 درصد آنها به چشم می خورد.در بررسی وضعیت خانوادگی این افراد عدم تفاهم والدین و فقدان همجنسی را می توان به عنوان عوامل روانی و اجتماعی مشکل زای شایع در درون خانواده این بیماران تلقی کرد.

www.jomhouri.com

کمیته کشوری حمایت از بیماران اختلال هویتی ترا جنسیتی ایران در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی تشکیل شد.هدف این کمیته حمایت قانونی و شرعی از تراجنسیتی ها در ایران است.متغاضیان تغییر جنسیت جهت کسب اجازه ی قانونی برای عمل تغییر جنسیت می بایست گواهی پزشکی در تاییدیه پریشانی هویت جنسی خود را به این کمیته ارائه دهند.دستور صدور شناسنامه جدید به مراجع زیربط برای افراد واجد شرایط از جمله وظایف این کمیته است.این انجمن در تاریخ 25/9/1386 تحت شماره 21996 در اداره ی کل ثبت شرکت ها و مالکیت صنعتی سازمان ثبت اسناد و املاک کشور به ثبت رسید و در هیات مرکزی نظارت بر سازمان های مردم نهاد مستقر در وزارت کشور و وزارت بهداشت و درمان و چند وزارتخانه و سازمان های دولتی دیگر طرح و یا تاسیس و فعالیت این سازمان موافقت گردید.

www.wikipedia.org

اختلال هویت جنسی : بر اساس dsm-iv اختلال هویت جنسی به معنای : همانند سازی قوی و مستمر با جنس مقابل و ناراحتی مداوم شخص از جنسیت خود یا احساس نا متناسب بودن در نقش جنسی جنسیت خود است. ( ترانس سکو آلیسم , transsexualism  ) مبتلایان به این اختلال معمولا در کودکی نیز اختلال هویت جنسی نشان می داده اند.نسبت مبتلایان مرد به زن از 8 به 1 تا 2 به 1 است.در این اختلال وارونگی هویت جنسی یک فرد مذکر که از نظر تشریحی جسمی طبیعی دارد و خود نیز به طبیعی بودن آن واقف است خود را مونث می داند و به هر گونه تلاشی دست می زند تا جسم خود را بر طبق هویت جنسی خود تغییر دهد.برای مثال استفاده از آستروژن برای ایجاد شکل زنانه و بر عکس یک فرد مونث که از نظر تشریحی جسمی طبیعی دارد خود را مذکر می داند و سعی می کند به هر طریق ممکن هویت جنسی خود را تغییر دهد.متخصصین معتقدند ترانس سکسوالیسم حاصل عوامل ژنتیک  هورمونی یا مربوط به سلسله اعصاب مرکزی است.( اصول و متون مدد کاری, مریم حیدری)

طبق DSM-IV-TR افراد را نمی توان در صورتی که یک اختلال بین جنسی فیزیکی همزمان نظیر سندرم عدم حساسیت آندوژنی نسبی یا هیپرپلازی آدرنال مادرزادی دارند مبتلا به اختلال هویت جنسی شناخت.در عین حال تعیین گرایش جنسی ( SEXUAL-ORIENTATION ) را ضروری می شمارد.شخص مبتلا به اختلال هویت جنسی ممکن است به اعضای جنس مخالف, جنس خودی و یا هردو جنس گرایش و کشش داشته باشد و یا فاقد کشش جنسی نسبت به دیگران باشد.( کاپلان و سادوک, دکتر نصرت الله پور افکاری)

سیر و پیش آگهی : پیش آگهی اختلال هویت جنسی به سن شروع و شدت نشانه ها بستگی دارد.این اختلال در پسر بچه ها پیش از 4 سالگی شروع می شود و تعارض با همسالان در اوایل ورود به مدرسه یعنی حدود 7 یا 8 سالگی روی می دهد.ادا و اطوار های دخترانه ممکن است با افزایش سن کاهش یابد مخصوصا که این رفتارها با عدم قبول اطرافیان مواجه شود.سن شروع در دختر بچه ها نیز پایین است و اکثر آنها تا سن بلوغ رفتار پسرانه را ترک می کنند.برخی کودکان با این پیام مواجه می شوند که اگر هویت جنسی مقابل را داشتند از ارزش بیشتری برخوردار بودند.از کودکی به فرزند دختر تلقین می کنند که پرزور و قوی است و مادر در نقش یک زن افسرده و فاقد نقش مادری ظاهر می شود و پسربچه بدلیل ارائه رفتارهای زنان مورد تشویق قرار می گیرد.کودکان طرد شده و آزار دیده ممکن است بر اثر مرگ مادر یا غیبت طولانی او شروع شود.در چنین حالتی یک پسر بچه ممکن است از طریق همانند سازی کامل با مادر واکنش نشان دهد یعنی برای جایگزینی با روش خود تبدیل به مادر شود.نقش پدر نیز در سالهای اولیه مهم است و عدم حضور او بطور طبیعی به فرایند جدایی و فرد گرایی فرزند کمک می کند.(اصول مدد کاری)


با کمی تفکر در روند آسیب تبدل خواهان جنسی بزودی به این استنباط خواهیم رسید که اغلب این آسیب دیدگان را آسیب دیدگان بعد اجتماعی آن تشکیل داده که علت عمده آن عدم همانند سازی صحیح با همجنس خود است.این افراد با وجود اینکه می دانند به گروه جنس موافق خود تعلق دارند ولی خود را دارای تفاوت های محسوسی با آنها حس می کنند.بیشتر آنها پیش از بلوغ از وضعیت جنسیت خود متنفرند و آرزوی اصلی آنها پیوستن به گروه جنس مخالف است و این اشتغال خاطر دائمی کلیه فعالیتهای انان را تحت الشعاع قرار می دهد و محور اصلی جهان بینی انان می شود.(مهرابی).

WWW.jomhouri.com

ویژگی های اختلالات هویت جنسی : اختلال هویت جنسی حالتی است که به موجب آن بین جنسیت تعیین شده ی فرد و هویت جنسی او مغایرت وجود دارد.افراد مبتلا به اختلال های هویت جنسی هویت جنسی مخالف نیرومند و با ثباتی را تجربه می کنند که باعث می شود از هویت تعیین شده ی خود احساس ناراحتی و نامناسب بودن می کنند.افراد مبتلا به این اختلال شدیدا احساس پریشانی می کنند و معمولا در عملکرد اجتماعی شغلی و سایر زمینه های شخصی مشکلات سازگاری دارند.شاید اصطلاح نارضایتی جنسیتی ( transsexualism ) را شنیده باشید که به موجب آن فرد احساس می کند به جنس دیگر تعلق دارد.برخی افراد مبتلا به اختلال های هویت جنسی آرزو دارند به صورت اعضای جنس مخالف زندگی کنند و مطابق با آن عمل می کنند و لباس می پوشند.این افراد بر خلاف افراد مبتلا به یادگار پرستی همراه با مبدل پوشی از مبدل پوشی ارضای جنسی کسب نمی کند.دختری که به اختلال هویت جنسی مبتلاست قبول نمی کند از بدن یک دختر برخوردار است و اصرار می ورزد که آلت مردی را پرورش خواهد داد.او ممکن است این عدم پذیرش جنسیت زنانه را در رفتارهای گوناگون نشان دهد.مثلا : هنگام ادرار کردن بایستد و هر چیزی را که با رفتار یا پوشاک زنانه در ارتباط است رد کند.وقتی از این دختر خواسته می شود لباس جدیدی بپوشد عصبانی و آزرده می شود و شاید ترجیح دهد از موقعیت اجتماعی که در آنها طبق سنت باید لباس زنانه بر تن کند خودداری کند.همین طور پسری که به اختلال هویت جنسی مبتلاست شاید از پذیرفتن این واقعیت که او مرد و دارای آلت مردانه است نفرت داشته باشد و آلت خود را بین پاهایش فشار دهد تا باور کند اندامی از بدن او نیست او ممکن است از پوشیدن شلوار بیزار باشد و به جای آن لباس سنتی زنانه بپوشد. او به جای بازی هایی که بطور کلیشه ای پسرانه انگاشته می شود ترجیح می دهد با سایر کودکان مهمان بازی کند و بر اجرای نقش زن تاکید کند.این اختلال روانی عمیقی است.ناراحتی از جنسیت تعیین شده معمولا قبل از اینکه کودکانه مبتلا به اختلال هویت جنسی به چهار سالگی برسند مشهود است.

وقتی کودک مدرسه را آغاز می کند والدین بطور فزاینده ای از نحوه ای که فرزندانشان بصورت متفاوت با همسالان عمل می کند بسیار نگران می شوند.در خیلی از این کودکان رفتارهای آشکار جنس مخالف تا رسیدن آنها به نوجوانی کمتر مشهود است اما زمانی که فرد با احساس بی تناسبی مرد یا زن بودن همراه با خیال پردازی های مکرر یا رفتار مبدل پوشی دست و پنجه نرم می کند این اختلال ادامه دارد.

سرانجام بسیاری از افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی به علت زندانی که باید در آن زندگی کنند عمیقا احساس افسردگی می کنند.ممکن است آنها به صورت روز افزون منزوی شوند و فقط در فعالیتهایی شرکت کنند که جنسیت در آنها نقشی نداشته باشد.برخی مردان مبتلا به اختلال هویت جنسی به قدری از ویژگی های جنسی ظاهری خود ناراحت هستند که با مصرف هورمون ها به خود درمانی متوسل می شوند و یا در موارد شدید خود را اخته می کنند.این پریشانی به قدری عمیق است که برخی افراد در چرخه ی سوء مصرف مواد و اعتیاد گیر می کنند تا از این طریق آشوب هیجانی خود را تسکین بخشند.در صورتی که تلاش های آنها با شکست مواجه می شود و برخی دست به خودکشی می زنند.متغیر جهت گیری جنسی آگاهی یافتن از اختلالات هویت جنسی را دشوار می سازد.بین رفتار جنسی مخالف در کودکی و جهت گیری هم جنس گرای بعدی در مردان و زنان رابطه ی نیرومندی وجود دارد ( بیلی و کاکر 1995 ).

با این حال همه ی مردان و زنان هم جنس گرا در کودکیشان سابقه ی رفتار جنسی مخالف ندارند.رابطه ی اختلال هویت جنسی با جهت گیری جنسی در بزرگسالی زمانی بغرنج تر می شود که این موضوع مطرح شود که آیا فرد مبتلا به اختلال هویت جنسی جهت گیری همجنس گرا دارد یا دگر جنس گرا. ( آسیب شناسی روانی جلد دوم, عیسی سید محمدی )

ملاک های تشخیص DSM-IV-TR  اختلال هویت جنسی

الف-) همانند سازی قوی و مستمر با جنس مقابل ( نه فقط میل مربوط به هرگونه مزایای فرهنگی تصور جنسی مقابل بودن ) در کودکان ناچهار (یا بیشتر) از خصوصیات زیر تظاهر می کند :

1-میل مکررا ابراز شده برای بودن یا اصرار بر اینکه این دو متعلق به جنس مقابل است.

2-در پسرها: ترجیح دادن لباس دخترانه یا تقلید ظاهر دخترانه.

در دخترها: اصرار بر پوشیدن لباس های قالبی مردانه

3-ترجیح دادن مستمر و مبرم نقش های مقابل در بازی های وانمودی یا تخیلات مستمر جنس مقابل بودن

4-میل شدید به شرکت در بازی های کلیشه ای و تفریحات جنس مقابل

5-ترجیح دادن مبرم همبازی های جنس مقابل بودن.(در نوجوانان و بالغین اختلال با علائمی نظیر میل ابراز شده برای جنس مقابل بودن, جا زدن مکرر خود به جای جنس مقابل,میل برای مدارا شدن و زیستن به عنوان جنس مقابل یا اعتماد بر اینکه او احساسات و واکنش های تیپیک جنس مقابل را دارد)

ب-)  احساس ناراحتی مستمر با جنس خود یا احساس نا متناسب بودن در نقش جنسی خودی در کودکان با اختلال با هر یک از عوامل زیر تظاهر می کند:

در پسر ها قاطعیت بر اینکه بیضه ها چیزی نفرت آور هستند و یا از بین خواهند رفت و یا قاطعیت بر اینکه بهتر است شخص بیضه نداشته باشد.با بیزاری نسبت به بازی های خشن پسرانه و رد اسباب بازی ها و فعالیت های کلیشه ای پسرانه.

در دخترها امتناع از ادرار کردن در حالت نشسته یا قاطعیت مبنی بر اینکه تمایلی بر رشد پستان های خود یا شروع عادت ماهانه ندارد یا بیزاری بارز نسبت به لباس معمولی دخترانه.

در نوجوانان و بزرگسالان با اختلال با علائمی نظیر اشتغال ذهنی یا از بین بردن صفات اولیه و ثانویه جنسی(مثل درخواست تجویز هورمون ها و جراحی و یا سایر روش های تغییر فیزیکی مشخصات جنسی به منظور مشابهت با جنس مقابل) تظاهر می کند.

ج-) اختلال همزمان با یک اختلال فیزیکی دو جنسی بودن نیست.

د-) اختلال موجب ناراحتی قابل ملاحظه بالینی و تخریب در عملکرد اجتماعی یا شغلی با سایر زمینه های مهم می گردد.

-باید میان کسانی که اختلال هویت جنسی دارند با افرادی که دو جنسی هستند تمایز قائل شد.خیلی ها اختلال هویت جنسی را با دو جنسی اشتباه می گیرند.دو جنسی ها اعضای غیر طبیعی جنسی دارند و در نتیجه تمایز گذاشتن بین دو جنسی و تعیین مرد یا زن بودنشان مشکل است.در پزشکی قانونی اینها به صورت اختلال در رشد غدد بین بیضه ها و یا تخمدان ها شناسایی می شوند.در واقع اینها اختلال ناشی از کروموزوم دارند.اما در اختلال هویت جنسی افراد تمایل یا اصرار به تعلق داشتن به جنس مخالف متعلق باشد و 2-غیر کلامی- به این معنی که رفتاری انجام دهد که شبیه به رفتار جنس مخالف باشد.(هیچ ارتباطی میان افراد ترانس سکشوال و همجنس گرایان وجود ندارد)

WWW.iransalamat.com

علل بیماری اختلال هویت جنسی- در اکثر مواقع این بیماری حالت اولیه دارد.... یعنی عامل و علت بخصوصی برای این مسئله وجود ندارد و بیشتر به خاطر اختلال ژن می باشد که در موقع تشکیل نطفه ایجاد شده و بنا به مقتضیات بیماری بنا شده که بطور مثال از 3 سالگی بیماری شروع به ظاهر شدن می کند و هیچ ارتباطی به شرایط محیطی ندارد.گاهی حالات ثانویه دارد و علت روانپزشکی به خصوصی باعث بروز این مسئله شده است.بطور مثال ممکن است اختلال شخصیت فردی و افسردگی و یا اضطراب علت این مسئله باشد.تشخیص اولیه و ثانویه بودن بطور کلی در حیطه تخصصی روانپزشکی صورت می گیرد.زمینه اختلال روان وجود داشته و هیچ گونه اختلال جسمی عامل آن نمی شود در حقیقت بدون هیچ گونه قصد و غرض خواصی برای بدست آوردن منافع اجتماعی جنس مخالف,زن یا مرد مبتلا به این اختلال احساس می کنند و در نتیجه حس می کنند تناسبی میان مرد یا زن بودن نشان با تحلیل روانی و رفتاری آنها وجود ندارد                             .www.iransalamat.com

-تئوری های اجتماعی-فیزیکی و زیست شناختی نسبت به سایر تئوری ها بسیاری از انواع ناپایداری های احساسی و بیماری های مربوط به روانپزشکی را پوشش می دهند.در مباحث دنباله دار ((تعلیم و تعلم)) منشا تفاوت های جنسیت و بیماری های اختلال هویت جنسی انواع فراوان و متنوعی دارد.تمام این تئوری ها به طور مساوی توسط شواهد و مدارک اثبات شده اند و هر کدام شدیدا به وسیله ی تئوریست هایی حمایت می شوند که به دنبال حقیقت در میان بررسی های پیشرفت جنسیت نقش های جنسی و ((انحراف جنسی)) به عنوان آنچه که خلاف هنجار نامیده می شود از قبیل همجنس بازی ها و بیماری های هویت جنسی می گردند.برای بیان خلاصه ی آسیب شناسی بیماری های هویت جنسی باید تاکید کنیم که هیچ کدام از فاکتورهای تسریع کننده و اثر گذار و از قبیل زیست شناختی,اخلاق و اطوار شخصی,الگوهای تربیتی,خانوادگی,عدم همسانی و انعطاف پذیری قرهنگ کلیشه ای به تنهایی سبب اختلال در هویت جنسی نخواهد شد مگر اینکه بعضی از آنها در کنار یکدیگر قرار بگیرند.به عنوان مثال پسری که در دوره ی جنینی,ظواهرش زنانه است و خلق و خوی مطیع و رامی دارد و هیچ الگوی آلت تناسلی بالغ خاصی ندارد که نشانه ای از هویت جنسی اش باشد.هنگامی که مادرش به شکل خاصی با او برخورد کند تا خصوصیات زنانه هویت او گسترش یابد احتمال انواع انحراف افزایش می یابد.اگر پدر این پسر اورا طرد کند و یا آنها را ترک کرده باشد و یا به او توهین کند شانس زن شدن در آن پسر افزایش می یابد.طرد شدن و برچسب های توهین آمیز به او زدن پسر را به بد نامی می کشاند و اگر در نهایت بتواند به درستی درمان شود یا تغییر جنسیت دهد و سبک زندگی اش را به درستی هدایت کند احتمال زندگی برای او مهیاست.در نهایت هیچ کس نمی تواند عامل نهایی ای را تعیین کند که تئوری یبب شناسی اجتماعی-فیزیکی-زیست شناختی را در مورد ترانسکشوالیسم به عنوان یک بیماری شخصیتی بررسی نماید.

www.transsexuh.blogsky.com                                                                       

-افراد بدون درک هویت نمی توانند سلامت عقل خود را حفظ کنند و این تهدید انگیزش نیرومندی را برای افراد تامین می کند تا برای کسب هویت تقریبا دست به هر کاری بزنند(هورنای) (نظریه های شخصیت,یحیی سید محمدی).

درمان--- درمان اختلالات هویت جنسی مسئله پیچیده ای است و اگر هدف وارونه سازی اختلال باشد ندرتا موفقیت آمیز است.اکثر افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی عقاید و ارزش های ثابتی دارند و میلی به عوض کردن آنها ندارند و اگر هم وارد روند درمانی شوند غالبا به دلیل افسردگی و اضطرابی است که آن را نسبت به وضعیت خود نسبت می دهند.مسائل انتقال متقابل را در مانگران که بسیاری از آنها در کنار بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی احساس ناراحتی می کنند لازم است جدی بگیرند.

ریچارد گرین: یک طرح درمانی برای تشویق الگوهای رفتاری مقبول از نظر فرهنگی در پسر بچه ها تدوین کرده است.گرین از رابطه ی بازی یک-به-یک که در آن همتا یا شخص بالغ مدل رفتار مردانه است استفاده می کند.مشاوره با والدین همراه با ملاقات های گروهی با والدین کودکانی که مسئاله مشابهی دارند در این برنامه منظور شده است.تشویق شدن رفتار آتیپیک کودک توسط والدین (مثلا:لباس دخترانه پوشاندن به دختر بچه یا کوتاه نکردن موهای او ) در جریان درمان با والدینی که نمی دانند چگونه رفتار جنس مقابل را تشویق می کنند مورد بررسی قرار می گیرد.

درمان نوجوان ها به دیل همزمانی بحران های هویتی طبیعی و سردر گمی هویت جنسی دشوارتر است.کنش غایی شایع است و نوجوانان ندرتا انگیزه قوی برای تغییر دادن نقش کلیشه ای مربوط به جنس مقابل را دارند.بیماران بالغ برای یادگیری چگونگی مدارا با اختلال خود رو به روان درمانی      می آورند نه تغییر دادن آن.هدف ایجاد فردی با هویت جنسی مرسوم نیست.(کاپلان,سادوک)

متخصصان بالینی که با بزرگسالان مبتلا به اختلال هویت جنسی کار می کنند درمان را خیلی شبیه به درمان افرادی که از زندگیشان بسیار نا خشنود هستند اجرا می کنند.آنها به درمان جویان کمک می کنند از علت های پریشانی خود آگاه شوند و روی علت های احتمالی زیستی,روانشناختی و اجتماعی و فرهنگی تاکید می کنند.از همه مهمتر آنها به درمان جویان مبتلا به اختلال هویت جنسی کمک می کنند تا یاد بگیرند چگونه با این احساس ها و تجربیات به سر ببرند.

)آسیب شناسی روانی 2-یحیی سید محمدی)

  • روان درمانی--- روش مناسبی است اما گاهی در بعضی از افراد اشکالاتی نیز به وجود می آورند.به طور مثال: در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ممکن است سابقه ای از پارافیلیا یا انحراف علاقه جنسی ( به مواردی به جز انسان بالغ جنس مخالف مثلا به حیوان یا کودک ) یا اختلال عملکرد جنسی داشته باشد.برخی افراد به اختلالات هویت جنسی ثانویه مبتلا هستند و در سابقه بهداشت روانی آنان شدت و ضعف در اختلال عملکرد جنسی وجود دارد که روانپزشکان و روانکاوان عوارضی مانند افسردگی را در آنان شناسایی می کنند و با آموزش مهارت های مقابله ای سعی در رفع افسردگی برای درمان می کنند تا اختلال ثانویه جنسیشان برطرف شود.

  • رفتار درمانی---این روش برای درمان کودکان مبتلا به اختلال هویت جنسی اولیه مناسب است.این روش شامل تقویت رفتارهای خاص جنس دلخواه است بدون آن که رفتارهای غیر دلخواه و یا آزار دهنده تقویت شود بسیاری از این روش ها برای اصلاح الگوهای رفتار جنسی مطابق با جنسیت اصلی خود فرد (نه آنچه می خواهد باشد) بسیار موثر است اما انتقادهایی هم بر آن وارد می شود.یکی از موارد انتقاد این است که خواسته اصلی بیمار که علاقه به تعلق داشتن به جنس مخالف است تغییر نمی یابد بلکه رفتار او تا حدی کاهش می یابد.

روش های درمانی روانکاوی و روان پویایی--- که برای کودکان و نوجوانان مورد استفاده قرار می گیرد این روش بر تقویت و تثبیت نقش والدین در ارتباط با کودک و نوجوان تاکید می کند برای مثال برای پدر نقشی فعال تر در مقایسه با مادر در نظر می گیرند که البته با توجه به اختلال هویت جنسی فرزندانشان تصمیم گرفته می شود.مثلا پسری که می خواهد دختر باشد برای پدرش نقش فعال تر و برای دختری که می خواهد پسر باشد برای مادرش نقش مهم تری را در نظر     می گیرند و با والدین در این زمینه همکاری می کنند.www.iransalamat.com

جراحی تغییر جنسیت---درمان جراحی قطعی است که بازگشتی ندارد موازین دقیقی برای رعایت قبل از اقدام به جراحی معین گردیده است: شخص باید به مدت 3 ماه یا گاهی 1 سال در نقش جنس مقابل زندگی کرده باشد.برای بعضی از ترانس سکشوالها آزمون زندگی واقعی ممکن است عاملی برای تغییر دادن عقیده باشد.چون برقراری ارتباط با دوستان,همکاران,معشوق یا معشوقه در آن نقش دشوار می گردد باید درمان هورمونی انجام گرفته باشد یعنی در تغییر مرد به زن از استرادیول و پروژسترون و در تغییر زن به مرد از تسترون استفاده شده باشد.بعضی از ترانس سکشوال ها از تغییرات حاصل به وسیله این معالجات احساس رضایت نموده و فراتر نمی روند.حدود 50 درصد ترانس سکشوال ها که دارای ملاک های تشخیص فوق الذکر هستند تحت عمل جراحی برای تغییر جنس قرار می گیرند.مطالعات در مورد نتایج درمان بر حسب اینکه موفقیت چگونه تعیین و ارزیابی شود متغیر است.(مثلا موفقیت در رابطه جنسی,رضایت در مورد تصویر تن و نظایر آن) حدود 70 درصد مرد ها و 80 درصد زن هایی که تحت درمان با جراحی قرار می گیرند احساس رضایت می کنند.نتایج نا مطلوب با وجود بیماری روانی قبلی مربوط است.خود کشی در کسانی که تحت عمل جراحی قرار می گیرند برای تغییر جنسیت تا 2 درصد گزارش شده است.( کاپلان_سادوک )

میزان بهبودی زندگی این افراد به چند عامل بستگی دارد: 1-خشنودی در صورتی بیشتر است که انتقال از زن به مرد باشد نه از مرد به زن.پژوهشگران در مورد علت این تفاوت مطمئن نیستند اما این حالت را در نظر می گیرند که مردانی که زن می شوند وقتی با گرفتاری هایی که زنان در نتیجه ی نگرش های زن ستیزانه در جامعه تجربه می کنند مواجه می شوند تعجب می کنند.

2-کسانی که قبل از جراحی بهتر سازگار شده اند به احتمال بیشتری نتایج مثبتی را تجربه می کنند این مخصوصا در صورتی مصداق دارد که آنها بدون مشکل زیاد به عنوان فردی جنسیت تازه ای کسب کرده است پذیرفته می شود.

3-نیرومند سازی تعهد و همانند سازی فرد به عنوان عضوی از جنس مخالف قبل از عمل جراحی اهمیت دارد زیرا انگیزش و قاطعیت لازم را برای قرار گرفتن تحت عمل جراحی فراهم می آورد.

4-کیفیت خود عمل جراحی با سازگاری موفقیت آمیز ارتباط دارد.افرادی که تحت مراقبت جراحی با کیفیت عالی قرار می گیرند نتایج جراحی آنها از لحاظ کالبدی رضایت بخش است راحتتر می توانند با زندگی خود به عنوان اعضای جنس مخالف سازگار شوند.

-پیشرفت های صورت گرفته در تکنولوژی تولید مثل نیز افرادی را که تحت عمل جراحی تعیین مجدد جنسی قرا گرفته اند قادر می سازد صاحب فرزندانی شوند که از لحاظ زیستی به خودشان تعلق دارند.ذخیره کردن تخمک یا اسپرم قبل از درمان امکان پدر-مادری را فراهم می کند و این افراد را قادر می سازد توان تولید مثل خود را حفظ کنند.(آسیب شناسی روانی-جلد دوم)

درمان هورمونی-به جای جراحی هر دو جنس را می توان درمان کرد.مردهای بیولوژیک از استروژن و زن ها بیولوژیک از تسترون استفاده می کنند.بیمارانی که استروژن مصرف می کنند بر اساس احساس آرامش دفعات کمتر نعوظ و تظاهرات معدود تر انگیزه ی جنسی نسبت به قبل درمان با هورمون رضایت روانشناختی فوری گزارش می کنند سترونی تازه آنها موجب نگرانیشان نمی گردد.پس از چند ماه انحناهای بدن گود تر می گردد بزرگی محدود اما راضی کننده در پستان ها ظاهر می گردد و حجم بیضه ها کاهش می یابد.کیفیت صدا تغییر نمی یبد این بیماران نیاز دارند که از نظر فشار خون هیپرگدیسمی,اختلال کبدی و پدیده های ترومبو آمبولیک تحت مراقبت قرار می گیرند.زن هایی که آندروژن مصرف می کنند به سرعت متوجه افزایش انگیزه ی جنسی,بزرگ شدن و سوزش ناحیه ی کلیتوریس و پس از چند ماه قطع قاعدگی و خشونت صدای خود        می گردند.اگر اقدام به وزنه برداری شود به زودی افزایش حجم عضلات مشاهده می شود.بسته به نحوه ی توزیع قبلی موها بیماران ممکن است افزایش متوسط در مقدار و میزان زبری موهای صورت و بدن پیدا کنند.در بعضی طاسی ناحیه پیشانی پدید می آید.پدیده های ترمبو آمبولیک,اختلال کار کبد و افزایش کلسترول و تری گلیسیرید ها امکان پذیر است(کاپلان-سادوک) (خلاصه روانپزشکی جلد دوم).

تاریخچه کژکاری جنسی--- در متن بازنگری شده چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-IV-TR) اختلالات کنش جنسی به عنوان اختلالات محورها طبقه بندی می شمند.سندرم های فهرست شده با پاسخهای فیزیولیژیکی جنسی که به چهار مرحله تقسیم بندی می شوند مرتبط می گردد.ویژگی اساسی اختلالات کنش جنسی مهار شدن در یک یا چند مرحله است.از جمله اختلال در احساس ذهنی لذت یا میل و یا در کارکرد عینی هریک از این اختلال است ممکن است به تنهایی یا تواما دیده شوند.ممکن است در طول عمر دوام داشته یا اکتسابی باشند,منتشر یا موقعیتی نشی از عوامل روانشناختی یا فیزیولوژیکی با ترکیبی از هردو باشد.اگر قابل انتساب کامل به یک اختلال طبی عمومی,سوء مصرف مواد یا اثرات جانبی داروها باشند تشخیص اختلال کنش جنسی ناشی از اختلال طبی عمومی و یا سوء مصرف مواد گذاشته می شود.به استثنا احتمالی انزال زودرس اختلالات کنش جنسی ندرتا جدا از سایر سندروم های روانپزشکی هستند.اختلالات جنسی ممکن است موجب مسایل ارتباطی شده یا از آن ناشر شوند و بیماران بدون استثنا به عکس فزاینده از نارسایی و کمرویی در مورد کارکرد جنسی خود دچار می گردند.اختلالات جنسی غالبا با سایر اختلالات افسردگی,اختلالات اضطرابی,اختلالات شخصیت و اسکیزو فرنی توام می گردد.در بسیاری از موارد یک اختلال کنشی جنسی ممکن است همراه با یک اختلال روانی تشخیص داده شود.

در بعضی موارد این حالت یکی از علائم و نشانه های فراوان یک اختلال روانپزشکی است.در راهنمای تشخیص و آمارهای اختلالات روانی (DSM-IV-TR) اختلال کنش جنسی (SEXUAL DYSFUNCTION) آشفتگی در چرخه ی پاسخ جنسی یا درد در مقاربت جنسی تعریف شده است.اختلالات کنش جنسی ممکن است علامتی از مسائل بیولوژیک (بیو ژنیک) یا تعارض های درون روانی یا بین فردی (روانزا) یا ترکیبی از این عوامل باشند.عملکرد جنسی ممکن است تحت تاثیر منفی هر نوع استرس,اختلالات هیجانی یا نا آگاهی از عمل فیزیولوژی جنسی قرار گیرند.

اختلالات کنشی جنسی ممکن است تمام عمر وجود داشته یا پس از یک دوره عملکرد طبیعی پدید آید.اختلالات کنشی ممکن است منتشر یا موقعیتی باشد. یعنی محدود به شریک جنسی یا موقعیت خاص باشد. در بررسی هریک از این اختلالات باید پزشک وجود اختلال اکتسابی طبی یا مصرف مواد دارویی را که ممکن است نقش در پیدایش اختلال کنشی داشته باشد را رد نماید. (سادوک و کاپلان جلد دوم روانپزشکی)

نا بهنجاری اختلال با هویت جنسی تفاوت زیادی دارد زیرا نا بهنجاری جنسی جزو رفتارهای منحرف محسوب نمی شود و دیگران را قربانی نمی کند.طبق یافته های بدست آمده می توان به این موضوع توجه کرد که کثر کاری جنسی بر خلاف عقیده ی رایج شامل بزرگسالان مسن تر مبتلا به این اختلال نبوده بین احساس خوشبختی و و وجود کثر کاری جنسی روابط منفی وجود داشته و تعداد بسیار کمی افراد مبتلا به کثر کاری جنسی به دنبال کمک حرفه ای بوده اند.( 20% زنان و 10% مردان)                                                          ( آسیب شنسی روانی جلد دوم)

تعریف کثر کاری جنسی--- اصطلاح کثر کاری جنسی به نا هنجاری در پاسخ دهی و واکنش های جنسی فرد اشاره دارد (آسیب شناسی روانی جلد دوم)

به کلیه اختلالاتی که ناشی از مسائل بیولوژیک,تعارضات روانی,مشکلات روابط فی مابین ترکیبی از عوامل استرس زا و اختلالات هیجانی بتواند عملکرد جنسی فرد را تحت تاثیر قرار دهد نظیر اختلالات تحریک جنسی اختلال های میل جنسی(سرد مزاجی و نا توانی جنسی) کثر کاری جنسی می گویند. (اصول و فنون مدد کاری مریم حیدری)

سیر و پیش آگهی---عوامل گوناگونی با اختلال میل جنسی رابطه دارند.بیماران مبتلا به مسائل جنسی غالبا از مهار میل جنسی به گونه ای دفاعی برای محافظت خود در مقابل ترس های نا خودآگاهشان در مورد سکس استفاده می کنند.فروید پایین بودن میل جنسی را ناشی از مهار در مرحله رشد فالیک رشد روانی جنسی و حل نشدن تعارض های ادیپال می دانست بعضی مردها که در مرحله فالیک رشد دچار تثبیت شده اند و همین طور زنان نیز ممکن است از تعارض های رشدی حل نشده که انگیزش را مهار می کند در رنج باشند.فقدان میل جنسی ممکن است در عین حال حاصل از استرس,اضطراب یا افسردگی باشد.پرهیز از رابطه ی جنسی برای مدت طولانی ممکن است به فرو نشینی تکافه های جنسی منجر می شود. فقدان میل جنسی ممکن است تظاهر خصومت به شریک جنسی با نشانه روابط رو به تباهی باشد. (کاپلان-سادوک,جلد دوم خلاصه روانپزشکی)

ویژگی های اختلال کثر کاری جنسی---کثر کاری جنسی توسط فرد معمولا برچسب روابط صمیمی و تقریبا همیشه در بستر انتظارات و ارزش های فرهنگی در باره ی آنچه عملکرد جنسی بهنجار را تشکیل می دهد تعریف می شود.در کل نمی توان گفت چه نوع فعالیت جنسی ای درست است.آنچه را که یک نفر را کثر کاری می دانند بدون اینکه بدانند رفتارشان تا چه حد در دامنه رفتار بهنجار قرار دارد.

گاهی کثر کار جنسی علائم یا نشانه های مشکلاتی در زندگی فرد هستند که مستقیما به مسائل جنسی ربط ندارند.به عنوان مثال: کسی که از استرس های مربوط به شغل یا مسائل خانوادگی خیلی ناراحت است امکان دارد به مشکلات عملکرد جنسی مبتلا شود.گاهی افراد حتی از رابطه مشکل جنسی با استرس های دیگر زندگی آگاه هستند. از سوی دیگر بعضی از مشکلات جنسی با مسائلی در چهارچوب رابطه ای خاص در گذشته فرد ارتباط آشکاری دارند.متخصصان بالینی برای مشخص کردن ماهیت کثر کاری جنسی به چند تمایز اشاره دارند:  

1-آنها می پرسند آیا کثر کاری ناشی از عوامل جسمانی نظیر بیماری یا مصرف مواد است. انها همچنین کثر کاری جنسی دائمی و اکتسابی یا موقعیتی و فراگیر را متمایز می کند.کثر کاری دائمی از هنگام شروع غعالیت جنسی وجود داشته است.در حالی که کثر کاری اکتسابی بعد از یک دوره فعالیت طبیعی به وجود آمده است.کثر کاری موقعیتی فقط در اثر انواع خاص از تحریک جنسی ,موقعیتها,یا شریکان جنسی روی می دهد در حالی که کثر کاری های فراگیر محدودیت ندارند.

گرچه بحث ما به اختلالی در عملکرد دگر جنسی گرا مربوط می شود اما مردان و زنان همجنس گرا نیز می توانند به این اختلال ها مبتلا شوند.متخصصان بالینی تا امروز بر روی هر دو موضوع تمرکز داشته اند.

برای اگاهی از کثر کاری جنسی اشاره به عواملی که به فعالیت جنسی سالم کمک می کنند مفید واقع می شوند. مسترزو جانسون از پیش گامان در این مبحث هستند.پژوهش آنها وسیعا به اطلاع عموم رسید و به خیلی از افسانه های مربوط به مسائل جنسی پایان داد. برای مثال :

بررسی های مشاهده ای آنها در مورد زنان دلیل کم و بیش قاطعی ارائه داد مبنی بر اینکه بین ارگاسم های مهبل کیتوبریس تفاوت فیزیولوژیک ندارد.این یافته از کسانی که با اظهارات فروید   در باره ی اینکه این دو نوع ارگاسم تفاوت دارند مخالف بودند حمایت کرد.مرز بین تغییرات عادی در پاسخ دهی جنسی انسان و الگوی اختلال روانی که در کثر کاری روانی جنسی جلوه گر می شود کجاست؟ کثر کاری های جنسی نشانه های مستمر و مکرر دارند.

این مهم است که به خاطر داشته باشیم کثر کاری های جنسی می تواند مبنای جسمانی و روانی داشته باشند و اغلب بین عوامل جسمانی و روانی تعامل وجود دارد. خیلی از افراد مبتلا به کثر کاری ها و حتی برخی از متخصصان که آنها را درمان می کنند فورا نتیجه می گیرند که تمام مشکلات جنسی به علت عوامل هیجانی هستند. آنها از این موضوع غافل می شوند که مشکل جنسی می تواند با بیماری جسمانی,دارو,سلامت عمومی ارتباط داشته باشد برای مثال دیابت بیماری جسمانی است که میلیونها نفر را در جهان مبتلا می کنند و موجب کثر کاری جنسی مخصوصا مشکلات نفوذی در مردان می شود و نکته آخر در مورد ویژگی کسر کاری های جنسی این است که مشکلات جنسی می توانند کاملا به طور بی آزاری شروع شوند اما بعدا به علت نگرانی از این مشکل به مساله جدی تری تبدیل شوند.

هسترزو جانسون در اشاره به تجربه ای که طی آن فرد احساس می کند هنگام فعالیت جنسی بیش از حد خود آگاه است طوری که انگار عملکرد خود را هنگام آمیزش جنسی ارزیابی و کنترل می کنند. اصطلاح نظاره گری (specta toring) را به کار برده اند.

( آسیب شناسی روانی- جلد دوم)

وجود میل جنسی تابع چند عامل است: انگیزه زیست شناختی, احترام به توس کافی, توانایی قبول خود به عنوان یک فرد با تمایلات جنسی, تجربه ی خوب قبلی با سکس, قابل وصول بودن یار جنسی مناسب و روابط خوب در زمینه های غیر جنسی با او آسیب یا فقدان هر یک ازاین عوامل ممکن است موجب کاهش میل جنسی شود.

-ویژگی تشخیص---در تشخیص گذاری پزشک باید سن,سلامت کلی و استرس های زندگی بیمار را ارزیابی نماید.باید مشخص شود که قبل از شروع اختلال علاقه جنسی در چه سطحی بوده است نیاز به تماس و ارضاء جنسی در افراد مختلف و در زمان به زمانی دیگر در هر فرد فرق می کند.

-اختلال میل جنسی کم کار--- اختلالات میل جنسی (sexual desire disorders) به دو طبقه دسته بندی می شوند: اختلال میل جنسی کم کار ( hypoactive sexual desire disorder ) که مشخصه اش با کمبود یا فقدان تصورات جنسی و میل به فعالیت جنسی و اختلال انزجار جنسی که در ادامه بیشتر در مورد آن صحبت خواهیم کرد. حالت اول شایع تر از حالت دوم است. اما میزان بروز هر دو اختلال نا معلوم است تخمین زده می شود که 20 درصد کل جمعیت مبتلا به اختلال کمبود میل جنسی هستند. (کاپلان-سادوک-خلاصه روانپزشکی ج دوم)

مرد مبتلا به اختلال میل جنسی کم کار به طرز غیر عادی, علاقه کمی به فعالیت جنسی دارد چنین فردی نه در جستجوی روابط جنسی است و نه آنها را تصور می کند و نه اینکه دوست دارد زندگی جنسی فعالی داشته باشد. پریشانی مرتبط با این اختلال معمولا در حیطه ی روابط صمیمی است که امکان دارد ادامه دادن آن را دشوار کند. این اختلال در برخی افراد در کلیه حالت های بالقوه جنسی مورد دارد,در حالی که در دیگران موقعیتی است و فقط در چهارچوب رابطه ی خاصی روی می دهد به احتمال زیاد افراد در نتیجه ی سایر مشکلات روانی,نظیر افسردگی, آسیب جنسی قبلی تصویر برخی ناگوار یا عزت نفس پایین,خصومت میان فردی, یا کشمکش های قدرت در رابطه به این اختلال دچار می شوند.این اختلال در برخی موارد,در ارتباط با کژ کاری جنسی از پیش موجود ایجاد می شود. برای مثال: برای مردی که کنترل انزال ندارد ندارد ممکن است به علت شرمندگی و نگرانی از این مشکل علاقه ی خود را به آمیزش جنسی از دست بدهد. افراد مبتلا به شکل های دائمی اختلال میل جنسی کم کار, از آغاز بلوغ هیچ علاقه ای به مسائل جنسی ندارند.البته چنین مواردی در مقایسه با افرادی که در بزرگسالی بعد از یک دوره استرس یا مشکلات میان فردی دچار این اختلال می شوند, کمتر شایع است.                   ( آسیب شناسی روانی جلد دوم)

از عوامل میل جنسی کم در مردان طی تحقیقاتی که در سالهای گذشته در آمریکا صورت گرفته می توان به این موارد اشاره نمود: کم شدن تستوسترون ( هورمون مردانه ), اضطراب و استرس, خواب نا کافی, مسائل حل نشده روابط تمایل به کنترل و یا تنبیه همسر, درگیری ها و اختلاف نظر جنسی با همسر, عصبانیت, سابقه قبلی از سوء استفاده جنسی, زیاد کار کردن, مصرف زیاد الکل, یائسگی مردان, بیماری های قلبی و دیابت, پارکینسون, بیماری های دستگاه غدد و مغز و اعصاب, کم کاری تیروئید, افسردگی, دغدغه ها و نگرانی های خانوادگی, کم خونی, آرتریت مفاصل و درد مزمن, مصرف دارو های ضد افسردگی, مصرف دارو های خواب آور, داروهای ضد فشار خون, مصرف مواد مخدر مثل هروئین و کوکائین و ماری جوانا, خیانت در روابط زناشویی.

(www.forum.iransalamat.com)

ویژگی های تشخیصی

  • ملاک های تشخیصی (DSM-IV-TR) برای اختلال میل جنسی کم کار:

الف- کمبود ( یا فقدان ) مستمر یا تکراری تخیلات جنسی و میل برای فعالیت جنسی, قضاوت در مورد فقدان یا کمود توسط متخصصین و با در نظر گرفتن عوامل موثر بر عملکرد جنسی مثل : سن و زمینه زندگی شخصی به عمل می آید.

ب- اختلال باعث ناراحتی قابل ملاحظه یا مشکلات بین فردی می گردد.

ج- یک اختلال دیگر محورها ( غیر از اختلال کنشی جنسی دیگر ) نظیر اختلال افسردگی اساسی توضیح بهتری برای آن نبوده و مساله ناشی از تاثیر فیزیولوژیک یک ماده ( مثل : داروهای مورد مصرف یا نسخه شده ) با یک اختلال طبی کلی نمی باشد.

ویژگی های تشخیصی در منبعی دیگر به قرار زیر می باشد :

افراد مبتلا به این اختلال با در نظر گرفتن عواملی چون سن و شرایط زندگی که بر عملکرد جنسی تاثیر می گذارند نه در مورد فعالیت جنسی به طور مستمر یا مکرر کمبود خیال پردازی و میل جنسی دارند.

این اختلال موجب پریشانی یا مشکلات میان فردی قابل ملاحظه ای می شود.

این اختلال با اختلالی دیگر, بیماری جسمانی, یامصرف مواد توجیه نمی شود.

این اختلال می تواند دائمی یا اکتسابی, فراگیر یا موقعیتی یا ناشی از عوامل روانی یا آمیزه ای از عوامل روانی و جسمانی باشد. ( آسیب شناسی روانی-جلد دوم )

اختلال بیماری جنسی:

اختلال بیماری جنسی ( sexual aversion disorder ) با بیزاری فعال و اجتناب از تماس تناسلی باشد یک جنسی مشخص می شود که پریشانی شخصی یا مشکلاتی میان فرد به بار می آورد چنین فردی ممکن است به مسائل جنسی علاقه داشته باشد و از خیال پردازی های جنسی لذت ببرد اما از فکر این که با کسی فعالیت جنسی داشته باشد منزجر است. این واکنش در برخی افراد فراگیر است و آنها از کلیه ی رفتارهای صمیمانه جنسی  از جمله بغل کدن و بوسیدن بیزارند.

در برخی دیگر این بیزاری به جنبه های خاصی از مسائل جنسی میان فردی مانند دخول مهبلی با بوی اندام تناسلی محدود می شود. واکنش ها از اضطراب ملایم تا حملات وحشت زدگی نوسان دارند.افراد مبتلا به اختلال بیزاری جنسی از انزجاری که نسبت به رفتار جنسی احساس می کنند ناراحت هستند و احساس می کنند تنها و نسبت به برقرار کردن روابط صمیمانه مقاوم هستند. اگر آنها از قبل رابطه ی نزدیکی برقرار کرده باشند به علت واکنش آشفته ای که به تصور آمیزش جنسی نشان می دهند معمولا با همسر خود اختلاف پیدا می کنند. هسترزو جانسون چهار علت را برای این اختلال مشخص کرده اند.

1- نگرش های شدیدا منفی والدین در مورد مسائل جنسی

2- سابقه ی آسیب جنسی مانند تجاوز جنسی یا زنا با محارم

3- وارد کردن فشار جنسی مداوم توسط همسر در رابطه ی دراز مدت

4- سر در گمی هویت جنسی در مردان در حالت عادی فرد فقط سالی یک یا دوبار فعالیت جنسی دارد که این می تواند در رابطه ی تک همسری بلند مدت مایه ی نگرانی باشد.

ملاک های تشخیص :

( DSM-IV-TR ( شامل موارد زیر می باشند :

الف- نفرت شدید مستمر یا تکرار شونده و اجتناب از تمام ( یا تقریبا تمام ) انواع تماس جنسی تناسلی با شریک جنسی

ب- اختلال موجب ناراحتی قابل ملاحظه ای یا مشکلات میان فردی می گردد.

ج- یک اختلال دیگر محور I ( غیر از اختلال کنشی جنسی دیگر ) توضیح بهتری برای آن نمی باشد.

-سایر ملاک های تشخیص اشاره دارد به:

افراد مبتلا به این اختلال از تماس تناسلی با شریک جنسی بیزاری شدید و مکرر دارند و از آ« اجتناب می ورزند

این اختلال پریشانی یا مشکلات میان فردی قابل ملاحظه ای به بار می آورد.

این اختلال با اختلال دیگر توجیه نمی شود.

این اختلال می تواند دائمی یا اکتسابی فراگیر یا موقعیتی و ناشی از عوامل روانی یا آمیزه ای از عوامل روانی و جسمانی باشد. ( sexual arousal disorder)

اختلال انگیختگی جنسی در زن :

اختلال انگیختگی جنسی نوعی انحراف پزشکی است که می تواند هر زمان از چرخه به وقوع بپیوندد که این امر ( تمایل, بر انگیختگی, اورگاسم, بازگشتن به مرحله اولیه ) جنسی می تواند رضایت جنسی مطلوب در حین فعالیت جنسی را کاهش دهد. فردی که دچار یک چنین اختلالی باشد به برقراری رابطه جنسی تمایل دارد. اما مشکلاتی را در زمینه ی برقراری رابطه ی جنسی برقرار می کند و متاسفانه در تحریک شدن برای ادامه کار دچار مشکل می شود. این اختلال به عنوان تمایل پایین در خانمها و سستی در آقایان نام گرفته بود.

اما این روزها با پیشرفت علم این مشکل را به این صورت مورد بررسی قرار نمی دهند. اکنون ضعف جنسی به عنوان عدم قابلیت نفوذ شناخته شده و سرد فراجی در حال حاضر به عنوان مشکل در   زمینه ی بر انگیختگی و اشتیاق و اضطراب معنا پیدا می کند. در خانم خا این اختلال همراه با کاهش میزان ترشح مایع روان کننده برای ادامه ی نزدیکی می باشد. ( www.pezeshkan.org)

این بیماری می تواند از آغاز و یا پس از تجربه ی دوره ای معین در فرد ایجاد شود. ممکن است به مرور زمان بر شدت آن افزوده شود و یا ممکن است بطور ناگهانی ایجاد شده و خود را به صورت ضعف کلی یا جزیی جنسی نشان دهد. دلایل بیماری می تواند عوامل مختلف جسمی روانی و یا هردو باشد.فاکتورهای احساسی برون فردی ( مشکلات زنا شویی, عدم وجود اعتماد میان دو طرف ) و یا درون فردی ( مانند افسردگی, احساس ترس و گناه یا احساس آسیب های جنسی در گذشته و ...) باشد.

دلایل جسمانی هم می تواند شامل مواردی از قبیل مصرف مواد مخدر ( مانند الکل, نیکوتین, نارکتین, قرص های روان گردان ) و داروهای ضد افسردگی , آنتی هیستامین و سایر داروها باشد. جراحی عروق, وجود مشکل در سیستم تنفسی, اختلال غدد مترحشه مانند تیروئید و غدد فوق کلیوی, اختلالات عصبی که به دلیل آسیب های گذشته ایجاد شده باشند ( آسیب های ستون مهره ها و نخاع ) و بیماری هایی نظیر دیابت, تصلب بافت ها و گاهی سفلیس و کمبود هورمون هایی مانند تسترون و آندوژن از جمله سایر دلایل بروز این بیماری قلمداد می شوند.

ضعف دائمی جنسی می تواند آستانه ای برای بروز بیماری های دیگر نظیر افسردگی باشند.همچنین مشکلاتی را بین زوجین به وجود آورده  و سبب جدایی آنها هم می شود.

( www.parsianstor.ir )

   شیوع اختلال انگیختگی جنسی در زن ها معمولا دست کم گرفته می شود. زنانی که اختلال کنش     مرحله تحریک دارند معمولا دچار اختلال ارگاسمی نیز هستند. در بسیاری از زن ها اختلال مرحله انگیختگی یا دیسپارونی یا فقدان میل جنسی مربوط است. مطالعات فیزیولوژیک اختلال کنشی حاکی است که یک الگوی هورمونی ممکن است د ربروز اختلال واکنش جنسی در زن ها از نظر میل و انگیزش موثر باشد.

مسترزو جانسون زن های طبیعی از نظر واکنش جنسی را نزذیک به عادت ماهانه متمایل تر از سایر مواقع تشخیص داده اند.بعضی از زن ها بلافاصله در روزهای بعد از قاعدگی یا زمان تخمک گذاری حداکثر تحریک جنسی را احساس می کنند. تغییرات سطح تستروژن, استروژن, پرولاکتین, تیروکسین در اختلال تحریک زن ها دخیل شمرده شده اند. داروهای که خواص آنتی هیستامین و آنتی کوینرژیک دارند می توانند از لیز شدگی مهبل بکاهند. قرائنی وجود دارد که زن های مبتلا به اختلال کنشی از پاسخ های فیزیولوژیکی بدن خود آگاهی اندکی دارند و گرما و احساس کمتری در اعضای تناسلی خود تجربه می کنند.

( کاپلان-سادوک, خلاصه روانپزشکی, جلد دوم )

با این حال میل به فعالیت جنس همچنان وجود دارد و برخی زنان مبتلا به اختلال انگیختگی جنسی, مخصوصا زمانی که کلیتوریس آنها عمیقا تحریک شود مثلا : لرزانه(ویبراتور), می تواند ارگاسم داشته باشد. اما هنگام آمیزش جنسی عادی بدن آنها بدون واکنش می شود و واکنش فیزیولوژیکی طبیعی را تجربه نمی کنند. در نتیجه دخول آلت مردی ممکن است ناراحتی زیاد و احتمالا درد شود. ( آسیب شناسی روانی)

علائم تشخیص :

ملاک های تشخیص DSM-IV-TR

الف- ناتوانی مستمر یا عود کننده برای کسب یا حفظ واکنش لیز شدن-تورم انگیزش جنسی تاتکفیل فعالیت جنسی

ب- اختلال موجب ناراحتی قابل ملاحظه و مشکلات بین فردی می گردد.

ج- یک اختلال دیگر محور I  ( به جز اختلال کنشی جنسی دیگر ) توضیح بهتری برای این اختلال کنشی جنسی نبوده و مساله ناشی از تاثیر فیزیولوژیک مستقیم یک ماده ( مثل داروهای مورد سوء مصرف یا نسخه شده ) و یک اختلال طبی و در منبعی دیگر به صورت زیر این علائم ذکر شده است :

زنان مبتلا به این اختلال به طور مکرر یا مداوم قادر نیستند از طریق فعالیت جنسی یا به هنگام این فعالیت به لیز شدن و تورم کافی مهبل برسند یا آن را حفظ کنند.

این اختلال پرشانی یا مشکل میان فردی زیادی به بار می آورد.

این اختلال با اختلال دیگر, بیماری جسمانی, یا مصرف مواد بهتر توجیه نمی شود.

این اختلال می تواند دائمی یا اکتسابی یا موقعیتی یا ناشی از عوامل روانی یا ترکیب عوامل روانی جسمانی باشد. ( آسیب شناسی روانی-جلد دوم )

اختلال نعوظی در مرد :

( male erectile disorder ) اختلال نعوظی مرد اختلال کنشی نعوظی ( erectie dysfunction ) یا ناتوانی ( impotence ) نیز خوانده می شود. در ناتوانی سراسری مرد هرگز نعوظ کافی برای دخول در مهبل را نداشته است. در ناتوانی اکتسابی مرد زمانی دخول موفق داشته است اما بعد دچار ناتوانی گردیده است. در ناتوانی موقتی مرد در موارد خاص قادر به رابطه ی جنسی بوده است اما در موارد دیگر ناتوان است. مثلا : ممکن است مردی در رابطه اش با روسپی کاملا موفق بوده اما در مقابل زن خود دچار ناتوانی است. ناتوانی اکتسابی در 10 تا 20 درصد تمام مردها گزارش شده است. فروید آن را شکایت شایعی در بیماران خود اعلام نمود. بیش از 50 درصد مردهایی که برای اختلال جنسی مراجعه می کنند شکایت همشان ناتوانی است. ناتوانی سراسر عمر اختلال نادری است و در کمتر از 1 درصد مردهایی زیر 35 ساله مشاهده می شود. اما میزان بروز با سن بالا می رود. در 8 درصد جمعیت جوان گزارش شده است. کینسی (Kinsey) گزارش نمود که 75 درصد مردها در 80 سالگی دچار ناتوانی هستند. هسترزو جانسون ترس از ناتوانی را در تمام مردهای بالای 40 سال گزارش نموده اند که به عقیده ی محققین انعکاس از ترس از فقدان قدرت مردانگی با پیشرفت سن است. معهذا ناتوانی پدیده ای نیست که لزوما با بالا رفتن سن رابطه داشته باشد. فراهم بودن شریک جنسی با تو دوام توانایی جنسی رابطه دارد.

چنانچه سابقه فعالیت جنسی ثابت و فقدان بیماری عروقی, علت ناتوانی جنسی ممکن است عضوی, روانی, یا ترکیبی از علائم هردو باشد. اما در جوان ها و میان سالها علت قالبا روانشناختی است. گرفتن سابقه ی خوب در تعیین علت ناتوانی اولیه اهمیت اساسی دارد. اگر مردی اظهار می کن که گاه گاهی بدون هدف مقاربت نعوظ پیدا می کند یا نعوظ صبحگاهی دارد یا با استمنا یا با یاران غیر معمول جنسی نعوظ کامل پیدا می کند می توان علل عضوی را در مورد ناتوانی او قابل اغماض تلقی نموده و از انجام روش های تشخیصی پرهزینه خود داری نمود. اختلال نعوظ مرد که از اختلال طبی عمومی یا مواد فارماکولوژیک ناشی شده است ذیلا مورد بحث قرار خواهد گرفت. (کاپلان سادوک-خلاصه روانپزشکی جلد دوم )

در واقع اختلال نعوظ در مرد عبارتست از ناکامی محدود یا کامل و مکرر در رسیدن به نعوظ یا حفظ کردنآن در مدت فعالیت جنسی که باعث می شود مرد احساس پریشانی کند یا در روابط صمیمی و میان فردی خود دچار مشکل شود.

( قبلا به این اختلال اصطلاح ناتوانی جنسی اطلاق و استفاده می شد اما اکنون این اصطلاح نامناسب محسوب می شود زیرا به نقصی در شخصیت فرد دلالت می کند ) مردان مبتلا به اختلال نعوظ مانند زنانی که دچار اختلال انگیختگی جنسی می شوند به مسائل جنسی علاقه دارند. برخی مردان می توانند با آلت تناسلی شل و آویخته انزال کنند اما میزان لذت آنها در مقایسه با زمانی که به نعوظ رسیده باشند کمتر است. از آنجایی که مشکل نعوظ مردان مبتلا به این اختلال موجب پریشانی هیجانی و شرمندگی شود ممکن است کلا از آمیزش جنسی با همسر خودداری کنند.

برخی مردان از همان آغاز مواجه جنسی دچار این مشکل می شوند. مردان دیگر می توانند به نعوظ برسند اما وقتی می خواهند اقدام به دخول کنند یا لحظه ای بعد از آن نعوظ را از دست می دهند. آنچه جالب و از لحاظ پزشکی مهم است این واقعیت می باشد که مردان مبتلا به این اختلال معمولا موقع استمنا مشکل نعوظ ندارند. ( آسیب شناسی روانی جلد دوم )

فروید نوعی ناتوانی جنسی شرح داده است که از عدم توافق احساس محبت یا احساس میل جنسی نسبت به همان زن ناشی می شود. چنین مردهایی فقط قادرند با زن هایی آمیزش جنسی موفق برقرار کنند که آنها ا پست می پندارند. سایر عواملی که در بروز ناتوانی ممکن است سهیم باشند مشتعلند بر سوپرایگو سخت گیر و کیفر دهنده, ناتوانی برای اعتماد, احساس بی کفایتی یا احساس نا مطلوب بودن به عنوان شریک جنسی, ممکن است شخی نتواند به علت ترس, اضطراب, خشم یا مهار های اخلاقی تکانه های جنسی خود را نشان دهند. در یک رابطه ی مستمر, ناتوانی ممکن است بازتاب مشکلات بین طرفین باشد. به خصوص اگر مرد نتواند نیازها یا خشم خود را به طریق مستقیم و سازنده ابراز کند. به علاوه ی دوره های ناتوانی جنسی ماهیت تقویت کننده دارند و مرد هر بار قبل از تماس جنسی دچار اضطراب فزاینده می گردد.

( کاپلان سادوک- خلاصه روانپزشکی جلد دوم )

در بین سنین 70 تا 40 سالگی در 52% افراد به درجات مختلف اختلال نعوظ وجود دارد. 17% این موارد خفیف 25% متوسط و 10% دیگر شدید است. با افزایش سن به خصوص موارد متوسط و شدید 2-3 برابر شایعتر می شود.

از این عوامل مستعد کننده می توان به دیابت قندی, بیماری قلبی, فشار خون بالا و کمبود HDL مرتبط با چربی خون اشاره کرد. عوامل روانی یا پسیکولوژیک ( نظیر افسردگی و خشم و .... ) نیز در اختلال عملکرد جنسی موثرند. انواع دیگر اختلال عملکرد جنسی که بسار شایع هستند شامل 28% انزال زودرس, 16% فقدان تمایل جنسی, 17% اضطراب در هنگام نزدیکی می باشند.

پاتوژنر :

در نعوظ عوامل روانی, عصبی, هورمونی, شریانی وریدی, و سیفوزوئیدی دخالت دارند مواردی که بیش از یک عامل دارند و یا آنکه علل آنها بطور دقیق مشخص نمی باشد تحت عنوان عل دیگر بحث شده اند.

اختلالات روانی :

تئوری های اولیه اختلال نعوظ را به اضطراب ربط می دهند. در دهه ی 1950 اعتقاد بر این بود که علت 90% موارد اختلال نعوظ پسیکولوژیک است. امروزه با پیشرفت روش های تشخیص مشخص شده است که علت بیش از 50% ناتوانی های جنسی ارگانیک است و این درصد در سنین بالاتر بیشتر است. پاتوژنی ناتوانی جنسی با منشا روانی ناشناخته است. فعالیت بیش از حد سمپاتیک و مهار آزاد شدن نوروترانسمیترزها از فرضیه های مطرح شده هستند.

اختلالات عصبی :

ناتوانی جنسی به علت اختلالات نعوظ ممکن است ناشی از بیماری مغزی طناب نخاعی اعصاب کارونوس و پودنرال و ... پایانه های انتهایی اعصاب و گیرنده ها باشد. حدود 95% بیماران با ضایعه کامل نرون محرکه فوقانی توانایی نعوظ دارند ولی فقط 25% بیماران با ضایعه نرون محرکه تحتانی دارای نعوظ می باشند.

در 90% ضایعات ناکامل نعوظ حفظ می شود. بیماری های اختلال عملکرد مغز.... مثل سرطان های صرع حوادث عروق مغزی پارکینسون آلزایمر اغلب باعث کاهش میل جنسی می شود. اختلال نعوظ در این موارددیده نمی شود. اختلال های طناب نخاعی ( مانند: اسپانیا بی مایدا, فتق دیسک, سید نگومیلی, تومور طناب نخاعی, تابس دورسالیس, بیماری ام اس) راههای آوران و یا وایران را درگیر می کند. اختلال اعصاب کاورنو و پودنه ال ( آسیب مستقیم به اعصاب در تروما جراحی رادیکال پروستاتکتولی و یا جراحی راکتوم) راههای ارتباطی را قطع می کنند. نوروپاتی محیطی آنچه که در دیابت قندی اکسیم فرنی و یا کمبود ویتامین دیده می شود به پایانه های عصبی آسیب وارد کرده و باعث کاهش ناقلین شیمیایی می شود.

اختلالات هورمونی :

دیابت قندی شایعترین بیماری هورمونی است که با اختلال نعوظ همراه است. ناتوانی جنسی در دیابت عمدتا به علت عروقی, عصبی و روانی است. کم کاری غدد جنسی بر اثر سرطان های غده های مغزی درما با استروژن یا ترکیبات ضد آندروژن و برداشتن بیضه ها (ارکیکتومی) برای سرطان پروستات ممکن است میل جنسی و نعوظ های شبانه را مهار کند. ناتوانی جنسی متعاقب پرولاکتین بالا ( مهار تمایلات جنسی ) پرکاری تیروئید و کم کاری تیروئید سندروم کوشینگ و بیماری آدیسون ایجاد می شود.

اختلالات شریانی :

هنگامی که آلت تناسلی در حالت شل می باشد کمترین مقدار خون که فقط جهت رفع نیازهای متابولیک  است وارد جسم غاری می شود و سطح گازهای خون در جسم غاری مشابه به سطح آنها در خون وریدی است. پس از تحریک جنسی به طور ناگهانی مقدار زیادی خون شریانی وارد آرترپولهای متسع می شود تا تمام سیستم سینوزوئیدی را باز کند و تعادل جدیدی در فشار ( حدود 100 میلی لیتر جیوه ) برقرار نماید.

( نعوظ کامل ) در همین زمان برای حفظ نعوظ فقط مقادیر آستانه ای جریان خون وارد جسم غاری می شود و آن را ترک می کنند . تنگ شدن مجرای شریانی بعلت سخت شدن مجرای شریان منجر به افت شریان در شریان های کاورنوس و کاهش جریان خون شریانی می شود که قادر است فقط بخشی از سیستم سینوزوئیدال را پر نماید و این فشار در جدار سینوزوئید ها جهت مسدود کردن ورید ها کافی نیست این نارسایی شریانی منجر به نعوظ ناقص یا عدم توانایی در حفظ نعوظ اولیه می شود.

( www.vatandar.com )

ملاک های تشخیص :

ملاک های تشخیص DSM-IV-TR برای اختلال نعوظ در مرد:

الف- ناتوانی مستمر یا تکرار شونده برای کسب یا حفظ نعوظ کافی تا تکمیل فعالیت جنسی

ب- اختلال باعث ناراحتی قابل ملاحظه و مشکلات بین فرد می گردد.

ج- اختلال دیگر محور I ( به جز اختلال کنشی جنسی دیگر ) توضیح بهتری برای اختلال کنشی نعوظ نبوده و مساله ناشی از تاثیر فیزیولوژیک مستقیم یک ماده ( مثل داروهای مورد سوء مصرف یا نسخه شده ) و یا یک اختلال طبی کلی نمی باشد.

درمنبعی دیگر به ویژگی های تشخیص زیر اشاره شده است :

مردان مبتلا به این اختلال به طور مستمر یا مکرر به ناتوانی در رسیدن به نعوظ کافی یا حفظ کردن آن تا پایان فعالیت جنسی دچار می شوند.

این اختلال با اختلال دیگر, بیماری جسمانی یا مصرف مواد بهتر توجیه نمی شود.

این اختلال می تواند دائمی یا اکتسابی, فراگیر یا موقعیتی و ناشی از عوامل روانی یا آینده ای از عوامل روانی و جسمانی باشد.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات