- ۰ نظر
- ۱۸ مرداد ۹۲ ، ۰۴:۲۳
امشب به مناسبت عید سعید فطر به برنامه ای دعوت شدم که تا آخرین لحظه ورودم به اونجا فکر میکردم که به کنسرت دعوت شدم اما بعد از گذشت مدت زمان کوتاهی متوجه شدم که پا در مجلس "پِلِی بَک کنون" گذاشتم، با حضور هنرمندان زیر زمینی و غیر زیرزمینی، حتی برخی هنرمندان روی زمینی تلویزیونی هم حضور داشتند.
از حسن جوهرچی گرفته تا اون بازیگر دسته چندم سریالهای 90 قسمتی تلویزیون.
برنامه با اجرای پارودی هنرمندی شروع شد که صدای دیگر خواننده ها رو تقلید می کرد و بعد از اون صدای فرزاد فرزین باعث شد تا جیغ و هورای حضار سالن رو منفجر کنه.
سمیر زند هم با سه اجرا و خالی کردن جای "حبیب" سن رو به سایر هنرمندان سپرد و در آخر کسی که باعث شد تا حضار این شب رو به خاطره هاشون بسپرن روی صحنه اومد و از دوست خوبش کاوه آفاق که در سالن حضور داشت تشکر کرد.
عماد طالب زاده که، علت ماندنش در ایران رو مادرش می دونست از اون تشکر کرد و بعد از چند اجرای پلی بک به اجرای زنده و بداهه سرود "ای ایران" پرداخت،مردم هم با اون همراهی کردن و برنامه به پایان رسید.
بگذریم از این که در این برنامه خانومها بالاجبار سعی در حفظ شئونات داشتند و تمام سعی خودشون رو برای تکون نخوردن کردن، برخی هم بودن که روی صندلی هاشون به انجام حرکات موزون پرداختن و این ماه پر برکت رو مزین به رقص و آواز نمودن.
البته مجری برنامه و یکی از خوانندگان هم از خداوند متعال درخواست کردند که ان شاءالله طاعات و عبادات حضار در این ماه پر برکت مورد قبولش قرار بگیره، ان شاءالله.
ما که بخیل نیستیم و ادعایی هم نداریم ولی ان شاءالله خدا با ندیده گرفتن امشب شاید بپذیره، بالاخره خداست دیگه،رحمانه و رحیم.
اینم یه تیکه ویدئو که با خشم و برخورد مسئولین برگزاری مراسم مواجه شد.
برای تماشای ویدئوی با کیفیت اون رو از لینک زیر دانلود کنید.
تهیه کننده برنامه: صادق سلیمی و...
"در پناه حق"
در کتاب عهد عتیق درباره این داستان آمده است: «شاه ایران زمین که در پایان جشن ۱۸۰ روزه از باده نوشی بدمست شده بود، در هنگام بدمستی، شهبانو "وشتی" را میطلبد تا او را به اغیار بنمایاند. ملکه از این دستور گستاخانه شاه سر باز میزند و شاه خشمگین، او را از شهبانویی ساقط میکند و او را به دست جلاد می سپارد.
یهودیان که در سراسر ایران، نفوذ فراوان داشتند، جسارتشان به جایی رسیده بود که از دادن مالیات و خراج استنکاف میکردند و این استنکاف موجب شده بود که «هامان» صدراعظم خشایارشاه علیه آنان بشورد و آنان را در تنگنا قرار دهد و یا حتی دستور قتل برخی از آنان را صادر کند، البته یهودیان در برخی کتابهای خود میگویند: "مردخای" که پیشوای دینی یهودیان در عصر خشایارشاه بوده، وقتی حاضر به تعظیم در مقابل هامان نمیشود، او و اتباعش مورد غضبهامان قرار گرفته و تهدید به مرگ میشوند.
یهودیان که به صورت غیررسمی در دربار شاه نفوذ داشتند، چاره میاندیشند و از این فرصت استفاده کرده و دخترکی یهودی به نام «اِستِر» را به عنوان ملکه و شهبانوی کشور به پادشاه معرفی میکنند و به او نیز توصیه می کنند که یهودی بودن خود را پنهان کند.
استر، دخترک یهودی که با پنهان کردن هویت یهودی اش، به دربار خشایارشاه راه یافت و مقدمات کشتار ایرانیان را فراهم کرد
کافه ای برای بچه حزب اللهی ها
اما مکانی که بچه حزب اللهیهای مدرن و تحصیل کرده دور هم جمع شوند و در کنار خلوت کردن و اوقات فراغت از کتاب و محیط فرهنگی بهره برند، وجود نداشت تا اینکه در نیمه دوم سال گذشته «کافه کراسه» در نزدیکی دانشگاه تهران پا به عرصه فرهنگی گذاشت. |
به گزارش شیعه آنلاین به نقل از فارس، ساختن پاتوق و مکانی برای جمع شدن و گپ و گفت زدن در مورد مسائل سیاسی و فرهنگی و… از مواردی بود که پس از انقلاب مشروطه در ایران راه افتاد. این مکانها که به سرعت به کافه شهرت پیدا کردند از همان بدو ورود رنگ و بوی روشنفکری و غربی به خود گرفتند و مکانی برای سرو نوشیدنیها و غذاهای غربی شدند. مهمترین آنها هم «کافه نادری» بود که چند سال پیش بساط آن برچیده شد.
این روند همچنان ادامه داشت و بعد از انقلاب نیز با توجه به مقتضیات انقلاب، توجه چندانی به ساخت مکانهایی برای حضور جوانان فرهیخته و تحصیل کرده مذهبی نشد. ایجاد فضایی برای گعدهگیری قشر تحصیل کرده جوانان حزباللهی، از نیازهایی بود که خلاء آن در سالهای اخیر بسیار احساس میشد.
کافه حزب اللهیها از گذشته تا امروز/ موقعیت سوقالجیشی «کافهکراسه»
سابق بر این روال بر این بود که بچه حزب اللهیها از هر قشر و طبقهای در مساجد و یا اماکن مذهبی دور هم جمع میشدند و در مورد مسائل مختلف به بحث و گفتگو میپرداختند و در این میان دغدغههای خود را مطرح میکردند. اما مکانی که بچه حزب اللهیهای مدرن و تحصیل کرده دور هم جمع شوند و در کنار خلوت کردن و اوقات فراغت از کتاب و محیط فرهنگی بهره برند، وجود نداشت تا اینکه در نیمه دوم سال گذشته «کافه کراسه» در نزدیکی دانشگاه تهران پا به عرصه فرهنگی گذاشت.
«کافه کراسه» به لحاظ موقعیت در جایگاه سوقالجیشی خاصی قرار گرفته. در اطراف دانشگاه تهران و شاید دقیقتر از میدان فردوسی گرفته تا حوالی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، کافی نتها و کافی شاپهای فراوان و مدرنی با نامهای گوناگون دیده میشوند. در این کافی شاپها در کنار خدماتی چون فروش قهوه و دیگر نوشیدنیهای گرم و سرد، افرادی هم حضور دارند که به فالگیری، پیشگویی و کفخوانی مشغول هستند. پخش موسیقی غربی، دود غلیظ ناشی از استعمال دخانیات و عدم رعایت شئونات اسلامی مانع از حضور جوانان مذهبی در این اماکن میشد. از این رو ایجاد مکانی برای جمع شدن جوانان مذهبی در کنار این کافی شاپها اما فارغ از هیاهوی آنها شدیدا احساس میشد.
قطعه ۲۶ ردیف عشق مقدس/ عکس و مطلب : حسین قدیانی
… نه! منظورم شیخ حسن روحانی نیست، که او را بیش از رای مردم، تفرق اصول گرایان متفرق، رئیس جمهور کرد. هی… واقعا هـــ حیف ــی…
القصه، منظورم از «آقای رئیس جمهور» نام فیلمی توقیفی از ابالقاسم طالبی است که ۳ سال پیش سی دی آن را از خود کارگردان هدیه گرفتم، اما با توجه به حرف های طالبی درباره فیلم، ترجیح دادم «آقای رئیس جمهور» را بگذارم به وقتش ببینم… یعنی همین امشب! مابین تنفیذ و تحلیف…
اگر قانونی نشد، سی دی این فیلم را قاچاقی تهیه کنید و ببینید… گناهش گردن من!!
این اثر یا بهتر بگویم این «روضه» دقیقا وصف حال این شب های ماست… این «شب های بی وطن»… که مجبوریم به شیخ حسن روحانی بگوییم «آقای رئیس جمهور»!
راستی، آقای رئیس جمهور! فقط در یک قلم مراقب باش «زنگنه» اعتدال کابینه ات را زیر «منگنه» قرار ندهد…
عجبا، یاللعجبا! با همه فرزند شهیدی ام، با این همه «نه ده»، دیروز بعد از ۱۵ سال کار، تازه خواستم در یک اداره استخدام شوم، پرس و جو کردند که قوم و خویشی حتی از وابستگان دور، مقیم خارج دارم یا نه؟!
جناب شیخ حسن! باور کن یک پای اعتدال و هر دو پای عدالت می لنگد وقتی شما «آقای رئیس جمهور» هستی و فرزندانت مقیم خارجه اند!! عاجزانه خواهش می کنم شما برای ما از نبود آزادی و این جور نبودها صحبت نکن که فقط می خندیم!!
آقای روحانی! حالا ما به احترام روزگار و حرمت بلند آموزگار، یک سری حرف ها را نمی زنیم، شما هم لااقل به پاس شعارتان یعنی اعتدال، حد قیل و قال نگه دارید.
شما دیروز در حسینیه امام خمینی در مذمت دروغ حرف زدی… می دانی دروغ یعنی چه؟! دروغ یعنی اینکه قبل از انتخابات، ادعا کنید؛ «۱۰۰ روزه اقتصاد کشور را تا حدودی سامان می دهم» خرتان که از پل انتخابات رد شد، مدعی شوید؛ «سامان دهی نسبی اقتصاد کشور، بیش از ۷۰۰ روز زمان می برد»!!
البته ما نیز مثل رهبرمان می دانیم که برای اصلاح نواقص باید صبر کرد و به دولت مهلت داد، اما بر شما فرض است که در مقام عمل با دروغ مرزبندی داشته باشید… به حرف باشد من هم بلدم دروغگو را دشمن خدا بدانم…
جناب شیخ حسن! شما کدام تندروی و افراط و احیانا نفی هولوکاست را داشتید که به محض آمدن تان تحریم تشدید شد؟؟!! این همه ناجوانمردانه، چماق تحریم را سر سیاست خارجی احمدی نژاد و تندروی جلیلی و بلکه مقاومت اصل نظام کوفتید؛ اینک بفرمایید از جنابعالی کدام خبط و خطا سر زده که اوباما با تمدید و تحریم به استقبال تان آمده؟؟!! پس کمی هوشیار باشید و این بدیهی ترین نکته ممکن را بفهمید که عداوت دشمن با ما ریشه در خون سرخ ۳۰۰ هزار شهید مظلوم دارد… و البته خیال تان تخت! «آقای رئیس جمهور» خواه شما باشی، خواه هر کس دیگری، ما از زیر تابوت شهدای سرافرازمان هرگز شانه خالی نمی کنیم، و هرگز با دشمن، سازش نمی کنیم. ما بر این باوریم که «لبخند به دشمن» اتفاقا ممد تحریم است، اما آنچه کمر کاخ سفید را می شکند، «مقاومت علیه دشمن» است و لاغیر. ما مفهوم رعنای مقاومت را از این یا آن رئیس جمهور به ارث نبرده ایم که با آمدن یا رفتن شان، درجه ایستادگی ما کم و زیاد شود. اگر هدف دشمن از ازدیاد تحریم، تسلیم کردن ماست، فاش می گوییم که فرزندان علقمه ایم… و مقاومت را، پاره کردن امان نامه را از علمدار کربلا به ارث برده ایم. «عباس مقاومت» در ردیف اصول لایتغیر ملت نستوه ماست. ملتی که خون سیدالشهدا را بارها و بارها تعبیر کرده است، هرگز دست به تغییر «ابالفضل علمدار، خامنه ای نگه دار» نمی زند.
آقای روحانی! آنچه شما باید تغییرش دهی، معایب دولت های قبلی است؛ مقاومت، ایثار، شجاعت، جانبازی، شهادت و پایمردی… در یک کلام، عباس بن علی (ع) مهم ترین محاسن ماست که شما خود نیز بدان واقفی ان شاء الله.
¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤
خوب یا بد، این روزها من یکی که با شنیدن نام «آقای رئیس جمهور» فقط و فقط یاد یک فیلم می افتم… آری، فیلم ابالقاسم طالبی از واقعیتی که اصول گرایان اکران کردند، جذاب تر، محبوب تر و عاشقانه تر است…
این متن مختصر را با احترام و اعتدال تقدیم می کنم به مسعودخان بهنود، بلکه بداند زیباتر از قلم زیبا، نفروختن آن به بی بی سی است. قلم من تا وقتی تعریف بچه بسیجی ها را پشت خود دارد، حتی به اعتراف چون شمایی نیاز ندارد. البته من خیلی به گروه پایداری نقد دارم؛ با این همه حتی یک تار از محاسن کج فهم ترین عضو این گروه را به کل دنیای آشفته شما و الباقی دوستان این سو و آن سوی آب تان نمی دهم…
اسطوره های آفرینش در ایران
مقدمه
بی شک سنگ نگاره های ایران نشان از تاریخی دور و دراز در این سرزمین دارند. نشان هایی از حیوانات، انسان ها ، گیاهان و زندگی . همه و همه را می توان بر روی سنگ نگاره ها یافت و می توان ساعت ها بر روی آن ها مطالعه کرد و از طرق گوناگون به بررسی آن ها پرداخت. اما شاید نماد شناسی سنگ نگاره ها یکی از بهترین راه ها برای یافتن زبانی مشترک بین ما و کسانی که این نگاره ها را بر روی سنگ ها آفریده اند باشد. با نگاهی اجمالی بر نگارهها می توان به سرعت یافت که نقش بز بیشترین نقش موجود بر روی این نگاره هاست.در مورد چرایی نقش بستن بز بر روی این سنگ نگاره ها تاکنون به صورت خلاصه به مواردی اشاره کرده اند ، مهم ترین و معروف ترین آن ها اشاره ای است به داستان آفرینش انسان ، داستان روییدن گیاهی با دو برگ ( احتمالا ریواس) از نطفه ی کیومرث و هنگامی به صورت انسانی در دو جنس ( مشیه و مشیانه) در آمد.بز کوهی در این داستان حیوانی است که از مشیه و مشیانه محافظت می کند و آن دو از شیر آن می نوشند. به همین دلیل فرض شده است که بز نشان باروری و رویش است .
نکته ی جالب اینجاست ، نقوش بز کوهی همواره در کنار سرچشمه های آب پیدا می شوند. فرقی نمی کند در کجای ایران به دنبال سنگ نگاره ها بگردید. در هر حال سرچشمه ی رود ها بهترین یاری دهنده برای پیدا کردن نگاره هاست.[1] آب نیز خود شروع رویش و باروری است ، آب زهدان همه ی عالم است ، بی دلیل نیست که الهه ی آب آناهید است .دوشیزه ای برومند، زیبا و ... (هیلنز- جان ، شناخت اساطیر ایران، ترجمه ی ژاله آموزگار – احمد تفضلی ، نشر چشمه 1386، ص 38)
پس نقوش بز مسلما به آب و سرچشمههای آن و باروری مرتبط بوده اند. با کمی مطالعه ی سنگ نگاره ها می توان به این امر رسید که عموما سنگ نگاره های اولیه و قدیمی تر تنها به نقش بز محدود می شده اند و در مناطقی که بعدا و در دوره های متاخر تر طرح هایی بر روی سنگ نگاره ها اضافه شده (به مانند تیمره ی خمین) نقوش دیگر مانند انسان و شتر و حتی نوشته هایی به زبان عربی نیز می توان پیدا کرد. (در محوطه ی بزرگ سنگ نگاره های تیمره در خمین چند کتیبه به زبان عربی وجود دارد.)
با توجه به حروف شبه عیلامی که در بسیاری مناطق بر روی سنگ نگاره دیده میشود قدمت نگاره ها به دوران قبل از آریایی شدن ایران باز میگردد.بسیار پیش تر از زمانی که اسطوره ی آفرینش کیومرث توسط اورمزد بیان شود. ناگفته پیداست که اسطوره های آفرینش توسط اورمزد بیشتر در دوره ی ساسانیان بسط داده شده و رواج یافته (هرچند که بسیار قدیمی تر می نمایند) و در دوره های قبل تر از جمله هخامنشیان نشانی از اسطوره هایی که به گونه ای به دین زرتشت منتهی شوند یافت نمی شود. (به عنوان مثال در هیچ نوشته ی هخامنشی نامی از زرتشت نیامده است) در قبل از ساسانیان به راحتی می توان نشان میترایسم را پیدا کرد. هرچند با فرض این که کسانی که نگاره ها را خلق کرده اند از اسطوره ی کیومرث و ماجرای مشیه و مشیانه هم آگاهی داشته باشند، چرا بایستی نقش بز را به عنوان نماد سرچشمه های آب در همه جا رسم کنند ؟ شاید رسم کردن نقش گاوی که به همراه کیومرث بوده محتمل تر بوده است! (گاوی سفید همچون ماه ، که پس از پیروزی اهریمن از اندام های او 55 نوع غله و 12 نوع گیاه دارویی بر زمین رویید و نطفه ی او به ماه رسید و حیوانات مختلف را به وجود آورد.)
نکته ی جالب تر نقش زایندگی آب است ، آب همواره نشان زایندگی بوده است.سرچشمه ی زایندگی نیز مادینه است ، مادینه ای مقدس ، همواره در بسیاری از دین ها و اسطوره ها سرچشمه ی زندگی و باروری به صورت موجودی مادینه تصور می شده است. (به دو کتاب ارزشمند امان الله قرشی به نام های " ایران نامک" و " آب و کوه در اساطیر هند و ایرانی " مراجعه کنید.)
پیشگفتار
پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات را می توان یکی از دستاوردهای بشر دانست که در صورت استفاده صحیح از آن می تواند جامعه را به آرمان شهر(مدینه فاضله) نزدیک کند. هدف این نوشتار تبیین پدیده اثر اینترنت بر جوامع بشری از جمله بر فعالیتهای علمی و پژوهشی، ارتباطات زیر بنایی، دنیای نوجوانان، مسائل فرهنگی جامعه و رابطه اسلام و اینترنت می باشد. به منظور فرهنگ سازی و کنترل چالشها، باید در سه راستای زیر بصورت همزمان برنامه ریزی نمود. بعد شخصی شامل برنامه ریزی آموزش مهارتهای رایانه، افزایش دانش اطلاعاتی، آموزش زبان انگلیسی و..... ، بعد خانوادگی شامل برنامه ریزی آموزش راههای کنترل فرزندان، پیشگیری از اعتیاد به اینترنت، هویت سازی، افزایش اعتماد به نفس و.....، و در بعد اجتماعی برنامه ریزی فعالیت هایی از قبیل تنظیم قوانین و مقررات دنیای مجازی، کاهش هزینهها، سهولت دسترسی به ابزار مدنظر می باشد.
مقدمه
بسیاری از متخصصان و صاحبنظران حوزههای علوم مختلف اینترنت را شبکهی جهانی شبکهها تعریف کردهاند. شبکهی که امکان ارتباط با یکدیگر و دسترسی به منابع اطلاعاتی را در سطح جهانی فراهم میکند. پژوهشگران و نویسندگان زیادی معتقد به تاثیر بالقوه و واقعی شبکههای الکترونیکی بر جنبههای مختلف رفتار و کردار انسان عصر حاضر میباشند[1].
اگرچه ممکن است درباره ماهیت جامعه، رسانه های ارتباطی و فن آوری، عقاید بسیار متفاوتی داشته باشیم، اما طولی نخواهد کشید که بسیاری از ما بپذیریم که رسانه های ارتباطی، از جمله جنبه های رایج زندگی روزانه نوین ما هستند.