نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کاری از مجتبی قره باغی» ثبت شده است

روایت صوتی شهدای کربلا و یاران امام حسین ع

کاری از مجتبی قره باغی

روایت، صداگذاری و میکس : مجتبی قره باغی

با تشکر از:

میلاد جلیل زاده و یه بنده خدایی که برای این کار زحمت کشیدن

توضیحات :
1- برای دانلود و گوش دادن به اصوات کافیست روی اسامی کلیک کنید

2- روایت ها به ترتیب حروف الف با میباشند.

3- در لینکی که به آن هدایت میشوید 2 حالت وجود دارد . دریافت - نمایش با کیفیت بالا - همچنین در همان صفحه  یک پلیر به طور خودکار  اصوات را با کیفیت معمولی پخش می کند.

4- استفاده از اصوات در سایتها و نرم افزارهای مختلف با ذکر منبع و تهیه کننده بلامانع و شرعا حلال است.


لطفا پس از دانلود و استفاده از تولیدات بنده از سایت
به نیت بنده و در جهت گشایش در امور زندگی هر از گاهی صلواتی قرائت کنید.


شهدا و یاران امام حسین ع در کربلا:

1-  ابوالشعثا کندی

2-  ابوبکر ابن علی

3-  ابوبکر بن حسن

4-  ابوثمامه عمرو الساعدی

5-  ادهم بن امیه

6-  اسلم بن عمرو

7-  ام وهب نمریه

8-  امر بن خالد اسدی

9-  امر بن قرضه

10- انس بن حارث اسدی

  • مجتبی قره باغی


دانلود فیلم

مرگ آگاهی از نکاتیست که سیدناالشهید آوینی نسبت به آن نگاهی خاص دارد.

همه «فانی» اند اما مرگ صفت انسانی است. با یاد مرگ آنچه در درون انسان پنهان است، آشکار می شود. نام «کیومرث» یعنی «آدم» ادیان ایران باستان، نیز مفهوم «زنده ی میرا» که ترکیب گئو و مرت و مرتن است، به نحوه اجمال متذکر مرگ و مرگبار بودن زندگی انسانی است. در زبان پهلوی کیومرث، Gayomart و در زبان اوستایی Gayo maretan است.

  • ۱ نظر
  • ۰۷ خرداد ۹۳ ، ۲۲:۴۵
  • مجتبی قره باغی

نمایش و هنر تعزیه در ایران

مستند نمایش و هنر تعزیه در ایران کاری از مجتبی قره باغی این مستند نریشن محور، درباره ی هنر تعزیه در ایران است و به قدمت، نحوه اجرا و فرم تعزیه در کشور می پردازد.





نویسنده و کارگردان:
مجتبی قره باغی
تصویر بردار:
مجتبی قره باغی
علی صفری
گروه تحقیق:
مصطفی قره باغی
مجتبی قره باغی
منا حاج محمدرضا تهرانی
عکاس:
منا حاج محمدرضا تهرانی
دستیار تدوین:
حورا قره باغی

  • ۰ نظر
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۳:۴۷
  • مجتبی قره باغی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات