نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

چراش رو نمیدونم ولی میکنن این کارو! (و معرفی کتاب)

سلام

به نام خدایی که از بدو شکل گیری ما تو رحم مادر حواسش بهمون هست

گفتم؛ چراش رو نمیدونم ولی میکنن این کارو!

نشستی بی خبر از همه جا سرت به زندگی گرمه هی به مشکلاتی میخوری

البته مشکلات جزئی. بی خبر ازینکه یکی یا یه عده ای که باهات حال نمیکنن دارن جادو جنبل میکنن تا زندگیت رو به هم بریزن

یا بالاخره یه زحمی بهت بزنن. یه عده میرن پیش این رمال ها و یه پولی میدن و از این وردهای شیطانی به اسم دعا میگیرن و شروع میکنن در شب فلان خوندن و فوت کردن از دور به تو یا از همین دست کارهای خنده دار و مسخره. اما مهم اینه که دارن این کارو میکنن و تو نمیدونی!

البته کسانی که اهل نماز هستن یه سپر ایمنی در مقابل دارن ولی این سپر جلوی زیر آب زنی ها و تهمت ها و غیبت ها رو هم میگیره آیا؟

خیلی وقته خوابهای خاصی می بینم

خوابهایی که برای تعبیرش به صورت دقیق پیگیری نمیکنم که در شب فلان و ساعت بهمان بوده یا در اول ماه و آخر برج و...

اما همین که شب ها سنگین نمیخوابم و سعی میکنم زود بخوابم و سحرخیزم و نمازهام رو نمیذارم از اول وقت بگذره کمی روی خواب هام حساسیت به خرج میدم و یه پیگیری ساده در سایتهای تعبیر خواب میکنم، البته با دادن صدقه هم سعی می کنم دفع بلا کنم.

حقیقتا قبلا خیلی بها به این چیز ها نمی دادم، نه اینکه بگم الان بهای چندانی میدم نه! ولی واقعیتش ذهنم رو درگیر میکنه.

نماز اول وقت خودش یه فایروال حرفه ای در مقابل دشمنی های انسان ها و اجنه است. اما در کنارش مثل بنزین سوپر و اوکتان، باید یه سری تقویتی ها رو هم به کار ببری، مثلا خوندن معوذتین در نمازهای ادا و یا در زمان های غیر نماز و هر زمانی که وقت داشتی، به نیت دور شدن از بلایا.

دعاهای زیادی نقل شدن که به نظرم خود کلام خدا موثرتر از هر تجویز دیگه ایه که قال و منقوله...

فیلم ها و سریال های زیادی ساخته شدن چه خارجی چه ایرانی؛ در خصوص همین شرارت هایی که بر علیه آدمها انجام میشه و بیشتر اینها از ذهن مریض یک نویسنده نبوده و یه مصداق بارز و واقعی داشته که اون رو به فیلم مبدل کردن.

خیلی دوست دارم تصورات خودم رو در این زمینه و موکلین و فرشته ها و مامورینی که در خدمت خدا و در کنار انسان هستن بنویسم اما چون تخصصی ندارم بیشتر شبیه یه داستان و فیلم نامه میشه تا ارائه ای با آگاهی از این مطلب.

اما در جاهایی خوندم که اون کسانی که جلوی اشرار و شرارت هاشون (جن و انس) رو می گیرن همین مامورین وظیفه ی خدا هستن که در کنار ما در حال انجام فعالیت های روزمره شون هستن. مثل کسانی که گزارش کارهای روز مارو از قبیل نماز، حق الناس و فلان و بهمان به خدا میرسونن.

برخی از اونها وظیفه شون حفظ ما در مقابل خطرات و شرارت ها است.

خواب های چند وقت اخیر من، باعث شدن تا در مورد چشم زخم و دشمنی از سوی دشمنانی که در خواب های من به انحاء مختلف و ظواهر گوناگون ظهور  می کنن و به من هشدار داده می شن جستجویی کنم که چطور ایمن بمونم در مقابلشون و با پناه بردن به برخی سوره های خاص مثل معوذتین از شر اونها خلاص بشم.

فکر نکنید این دشمن ها خیلی دورنااااا!!!!  نه ممکنه همین دوست و همکار همیشگتون باشن که مثلا بعضی از بهترین ساعات روزتون و خوشگذرونی هاتون رو با اونها هستید. اما اونها اون چیزی که فکر میکنید نیستن و به خاطر عقده های فروخوردشون در زندگی از شما متنفرن اما اون رو بروز نمیدن.

قبلا هم یه مطلب درباره خودم و حس حسادت نوشته بودم. برخی از ما آدمها به خاطر ساده بودنمون به لحاظ احلاقی و دور بودن از این مسایل، با این رفتارها آشنا نیستیم و فقط یه چیزی از معلم ها و روحانیت پای منبر ها شنیدیم و اصلا برامون عینیت پیدا نکرده. و علت اینه که یکی همیشه هوامون رو داشته اما هر چی به برخی موفقیت ها و خوشبختی ها تو زندگی نزدیکتر می شی این دشمنی هاو دشمن ها بیشتر و بیشتر میشن.

برای همین میگن هیچ وقت تو چشم نیا، مراقب باش چیزی که داری رو به رخ نکشی حتی ناخواسته، چون اون چیزی که داری واقعا هیچی به حساب نمیاد در مقابل چیزهایی که تو این دنیا هست و دیگران دارن اما، داشته ی تو، تو چشم اونی که کنارته میاد و وای اگر اون شخص حسادت کنه...

کاری میخوای بکنی داد نزن، جار نزن! چون کارو شروع نکرده از بنیان و ریشه میزننش فقط با چشم زخم و ورد و حسادت...

تمام این مطالبی که نوشتم به نظر املی و دور از عقل و علم و ناسازگار با قرن زیست ما میاد اما چه بخوای باور کنی و چه نخوای این ها وجود دارن و اتفاق میفتن. همون هایی که این حرفها رو املی و دور از علم میدونن، به خیال خودشون اینهارو طی یک دگردیسی علمیش کردن و با موج و ارتعاش و مغز و فلان دارن همین تعابیر رو به کار میبرن و البته دکون دستگاه خودشون رو هم راه انداختن.

خسته شدم دیگه ! ؛ بریم یه کتاب خوب معرفی کنم بهتون.

کتاب، هنر همیشه بر حق بودن

(38 راه برای پیروزی در هنگامی که شکست خورده اید)

گرامی؛ این کتاب رو معرفی کردم تا بعد از مطالعه طرفت رو بشناسی و بدونی چطوری در مقابل آدم های پست فطرت باید حواست رو جمع کنی که داره در اوج بی شرافتی تو رو اذیت میکنه یا نه؛ و الا قصدم این نیست که از این نکات برای همون رفتار شنیع بر علیه دیگران ازش استفاده کنی.

کتابی که نکات خوبی بهت آموزش میده برای مباحثه و مجادله.




نقل قول
- "آگاهی از مغالطات و تسلط بر فریبکاری‌ها همیشه با هدف کلاه‌برداری یا غلبه بر دیگران از موضع غیرعقلانی و غیرمنطقی و با هدف زورگویی صورت نمی‌گیرد؛ بلکه بسیاری از اوقات برای پیروزی در مباحثه با دیگران و دفاع و حمایت از موضعمان به‌خصوص در مواقعی که حق با ماست و استدلال قوی در دست نداریم، نیازمند آگاهی از این روش‌های فریبکارانه هستیم. آرتور شوپنهاور در کتاب هنر همیشه بر حق بودن تلاش کرده به شکلی ساده و مختصر انواع عام مغالطات و تکنیک‌های جدل را توضیح دهد و در جاهایی که نیاز بوده نمونه‌ها و مثال‌هایی از دنیای حقیقی برای مخاطب ارائه دهد." (به نقل از حسین قربانی در سایتش)


به نقل از فیدیبو؛

نقد و بررسی کتاب هنر همیشه بر حق بودن

افراد در اثبات ادعاهای خود به دو گروه تقسیم می‌شوند؛ گروهی همیشه دوست دارند حق با آن‌ها باشد و در هر مجادله‌ای پیروز شوند اما بعضی از افراد با وجود آگاهی به نادرست بودن و ناحق بودن خود، به دنبال توجیه رفتار و افکار اشتباهشان هستند. آن‌ها حتی خوب می‌دانند چه‌طور همه‌چیز را به نفع خود تمام کنند و در بحث‌ و مجادله‎ی کلامی با طرف مقابل پیروز شوند.

آرتور شوپنهاور در کتاب هنر همیشه برحق بودن روش‌هایی را ارائه می‌کند که می‌توان  با استفاده از آن‌ها در بحث پیروز شد یا دست کم این گروه از افراد حق به جانب را شناخت.

درباره کتاب هنر همیشه بر حق بودن

هنر همیشه بر حق بودن:38 راه برای پیروزی در هنگامی که شکست خورده‌اید نوشته‌ی فیلسوف معروف آلمانی آرتور شوپنهاور است. این کتاب را نشر ققنوس با ترجمه‌ی عرفان ثابتی در 136 صفحه منتشر کرده است. ژانر این کتاب را می‌توان در دسته‌ی کتاب‌های فلسفی و روانشناسی قرار داد.

شوپنهاور 145 سال پیش درگذشت و رساله‌ی عجیب او هنر همیشه بر حق بودن در طول عمر او به طور کامل منتشر نشد. این کتاب بر اساس نسخه ویرایش شده‌ای است که در سال 1896 منتشر شده است. شوپنهاور در کتاب هنر همیشه بر حق بودن، 38 اقدام متفاوت را برای برنده شدن در بحث و مجادله ارایه می‌کند. راه‌کارهایی که صرف نظر از اینکه حقیقت چیست، برای پیروزی در بحث و جدل لفظی، کاربردی‌اند.

کتاب هنر همیشه بر حق بودن تنها برای پیروزی ما نیست بلکه به ما کمک می‌کند تا نسبت به افرادی که همیشه حق به جانب هستند یا دست کم تلاش می‌کنند خود را بر حق جلوه دهند واکنش مناسبی داشته باشیم و آفات بحث و جدل را بشناسیم یا در صورت لزوم خودمان از مطالب کتاب استفاده کنیم.

سی ‌و‌ هشت  اقدام بر حق بودن، نکته‌هایی نه استدلالی؛ بلکه نکاتی جدال‌بر انگیزند که ما در زندگی روزمره، بین گروه زیادی از افراد جامعه -حتی بین اعضای خانواده - بارهاو بارها مشاهده کرده‌ایم. در کتاب هنر همیشه بر حق بودن، شوپنهاور به خواننده‌ی خود با لحنی طعنه‌آمیز و طنز‌آلود علاوه بر ارایه مواردی برای پیروزی، برای غلبه بر رقیب همهشدارهای لازم را  ارایه می‌کند.

خلاصه کتاب هنر همیشه بر حق بودن

کتاب هنر همیشه بر حق بودن، بیست‌و‌دو  فصل دارد که شامل سی‌وهشت ترفند برای فارغ شدن بر رقیب در مجادلات لفظی است.

شوپنهاور علاوه بر راه‌کارها، مثال و چگونگی به کارگیری روش‌ها را هم به‌طور خلاصه به خواننده می‌آموزد. از جمله ترفند‌هایی که شوپنهاور به‌طور کنایه‌آمیز در این جستار ارائه می‌کند، عبارتند از: «دستت را رو نکن»، «با سوال پیچ کردن اقرار بگیر»، «سوال های انحرافی مطرح کن»، «به رغم شکست، مدعی پیروزی شو»،«حرفش را قطع کن، توی حرفش بدو، بحث را منحرف کن»،  «با استدلالی به بدی استدلال خودش با او مقابله کن»، «او را وادار به اغراق کن»، «اراده از عقل و هوش موثرتر است»، «به بحث جنبه شخصی بده، توهین و بددهنی کن».

فلسفه شوپنهاور در کتاب هنر همیشه بر حق بودن

شوپنهاور به تکلف‌گویی و استفاده از زبان پیچیده‌ برای بیان فلسفه اعتقادی ندارد و حتی آن را رد می‌کند. زبان شوپنهاور در کتاب هنر همیشه بر حق بودن روان و ساده است. او مطالب خود را به صریح‌ترین و شیواترین روش ممکن برای درک بهتر خواننده منتقل می‌کند.

شوپنهاور در مقاله‌ی هنر همیشه بر حق بودن نقش کلیشه‌ای یک سوفسطایی را  به دست می‌گیرد. سوفسطایی نوعی مکتب فکری در یونان باستان بود که افرادی که مهارت بالایی در علوم مختلف وقت داشتند را برای مقابله با هر ادعایی استخدام می‌کردند تا در مباحثات و منظرات پیروز شوند. در آن زمان دولتمردان و سیاستمداران شهرهای یونان تنها در صورتی می‌توانستند به شهرت برسند که توانایی سخنوری ماهرانه را داشته باشند.

سوفسطائیان مدعی بودند که توانایی آموزش و پرورش مقامات کشوری را در سخنوری و متقاعد کردن مردم  دارند اما این موضوع باعث شد تا به تدریج سیاسیون و دولتمردان از این فن برای عادلانه جلوه دادن امور غیر عادلانه استفاده کنند و همین امر باعث شد تا حدود زیادی اذهان مردم نسبت به دولتمردان تغییر کند و موجب بدنامی سوفسطائیان شود.

در مقدمه‌ی کتاب هنر همیشه بر حق بودن آمده است: «سقراط و افلاطون نسبت به سوفسطائیان دیدگاهی منفی داشتند و آنها را افرادی می‌دانستند که در قبال دریافت اجرت و بی‌توجه به حقیقت و عدالت به دیگران می‌آموختند چگونه هر ناراستی را راست و هر راستی را ناراست جلوه دهند. بنابراین آنها از سفسطه به این معنا نفرت داشتند. چرا که خواهان دستیابی به خیر و حقیقت بودند».

اگرچه شوپنهاور از این فلسفه‌ی «کانت» که «دانش ما از جهان، محدود به دانش ظاهر است تا خود واقعیت»؛ پیروی می‌کرد  اما برخلاف «کانت» معتقد بود که ما می‌توانیم سرنخ‌هایی از واقعیت را از دانش خودمان کشف کنیم. استدلال شوپنهاور این بود که واقعیت نهایی پشت ظاهر همان چیزی است که ما آن را به عنوان «اراده» می‌شناسیم و هر زمان که ما عملی را داوطلبانه انجام دهیم، این اراده در ما تجلی پیدا می‌کند.

هم در طبیعت انسان و هم در دنیای واقعی، اراده‌ی انسان خودمحور، مخرب و غیرقابل اجتناب  است. بنابراین، شوپنهاور معتقد بود انسان ویژگی‌های بی‌ارزشی هم دارد. یکی از ویژگی‌های بارز انسان لجاجت اوست. افراد نمی‌توانند تحمل کنند که به نظر در حال شکست خوردن باشند، آن‌هم زمانی که حس می‌کنند احمق‌تر از حریف خود به نظر می‌آیند. به همین دلیل تنها منافع و پیروزی خود را مهم می‌دانند نه واقعیت.

 شوپنهاور معتقد است که انسان با اندیشه می‌تواند پی به حقیقتی ببرد که برایش سودمندتر است اما با جهل خود همواره اصرار دارد که حق با اوست. شوپنهاور در پاسخ به این موضوع که چرا انسان در بحث و جدل‌ تنها به دنبال پیروزی است و به حقیقت اعتنا نمی‌کنند، می‌گوید که انسان به سادگی به حقیقت بی‌اعتنایی می‌کند و این «دنائت فطری طبیعت بشری است». افراد دوست دارند همیشه در بحث برنده باشند به همین دلیل از هر دری می‌کوشند تا با حرف و سخن ثابت کنند که حق با آن‌هاست و از حرف خود کوتاه نمی‌آیند حتی اگر با استدلال متوجه شوند که حق با آن‌ها نیست باز هم سستی عقل و سرسختی اراده‌ به شکل متقابل از یکدیگر حمایت می‌کنند. در نهایت فرد در یک جدل مناقشه‌آمیز به هیچ‌وجه عقب‌نشینی نمی‌کند.

درباره شوپنهاور؛ فیلسوف بزرگ آلمانی

آرتور شوپنهاور در 22 فوریه 1788 در لهستان متولد شد. او یکی از فیلسوفان بزرگ و بانفوذ آلمانی بود که در زمینه‌ی اخلاق، هنر، روانشناسی مدرن و ادبیات معاصر فعالیت‌های فکری مهمی انجام داد. «نیچه» فیلسوف معروف درباره‌ی شوپنهاور گفت: «هیچ چیز متفکرین آلمان را به اندازه‌ی عدم شباهتی که میان «شوپنهاور» و آنان بود، رنج نداد».

فلسفه شوپنهاور آگاه کردن مردم به واقعیت‌ها و پدیده‎هایی است که در برابر دید همه قرار دارد اما کسی به آن توجه نمی‌کند. شوپنهاور به روح و ماده اعتقاد ندارد و تنها موجودیت جهان نقطه‌ی اندیشه‌ی اوست.

شوپنهاور از فیلسوفان بزرگانی همچون«کانت» و«افلاطون» در زندگی خود الهام گرفت و مهم‌ترین اثر خود «جهان همچون اراده و تصویر» را که اثری بزرگ در تاریخ فلسفه محسوب می‌شود را در سال 1818 میلادی منتشر کرد. این کتاب در سال 1844 بازبینی و تکمیل شد.

از شوپنهاور کتاب‌های «جهان همچون اراده و تصویر»، «در باب حکمت زندگی»، «در باب طبیعت انسان»، «متعقات و ملحقات»، «هنر ادبیات»، «دو مسئله‌ی بنیادین اخلاق»، «اخلاق، قانون و سیاست»،«ریشه چهارگان اصل دلیل کافی»، «جهان و تاملات فیلسوف» و «زندگی اینجوریست» تا به امروز ترجمه و منتشر شده است.

همچنین نشر مرکز  به تازگی چهار کتاب از آرتور شوپنهاور با عناوین «هنر رفتار با زنان»، «هنر رنجاندن»، «هنر خودشناسی» و «هنر خوشبختی» با ترجمه‌ی«علی عبداللهی» منتشر کرده است.

نسخه‌ی pdf کتاب «درباب حکمت زندگی» با ترجمه‌ی «محمد مبشری» و کتاب الکترونیکی  هنر همیشه بر حق بودن ترجمه‌ عرفان ثابتی  برای خرید و دانلود در همین صفحه در دسترس است. همچنین کتاب صوتی هنر همیشه بر حق بودن در سایت فیدیبو قابل خرید اینترنتی و دانلود است.

اگر علاقه‌مندید تا بیش‌تر درباره‌ی تفکر و فلسفه‌ی آرتور شوپنهاور فیلسوف بزرگ آلمانی می‌توانید کتاب «آرتور شوپنهاور» نوشته‌ی «جولیان یانگ» با ترجمه‌ی «حسن امیری آرا» را در سایت فیدیبو دانلود و مطالعه کنید. 

کتاب « درمان شوپنهاور» نوشته‌ی اروین یالوم هم اثری است که به زبان ساده مسائل علمی، فلسفی و روان‌شناختی را تفسیر می‌کند. نمایشنامه‌ی «سوار بر سورتمه‌ی آرتور شوپنهاور» نوشته‌ی «یاسمینا رضا» نویسنده‌ی فرانسوی است که توسط انتشارات عطائی منتشر شده است. این کتاب مستقیما به آرتور شوپنهاور مرتبط نیست اما دیدگاهی فلسفی و نقدی تلخ از جامعه و شهروندان دوران پسامدرن دارد.  فیدیبو همچنین این دو کتاب را برای علاقه‌مندان به ادبیات و فلسفه در سایت و اپلیکیشن قرار داده است.

درباره عرفان ثابتی؛ مترجم هنر همیشه بر حق بودن

عرفان ثابتی مترجم و پژوهشگر ایرانی مقیم لندن است. او در دانشگاه لنکستر فعالیت می‌کند و در حوزه‌ی جامعه‌شناسی دین، فلسفه و ادیان ترجمه و تحقیق انجام می‌دهد. از ترجمه‌های عرفان ثابتی در سایت فیدیبو کتاب‌های «هنر همیشه بر حق بودن» اثر «آرتور شوپنهاور»، کتاب «انسان و خدا، یا معنای زندگی» اثر «لوک فری»، کتاب الکترونیک و صوتی «تسلی‌بخش‌های فلسفه» اثر «آلن دو باتن»، کتاب صوتی و الکترونیک «عشق سیال» اثر «زیگمونت باومن»، کتاب «آمریکا» اثر ژان بودریار، کتاب «تاملات» اثر «مارکوس اورلیوس»، کتاب «چرندیات پست‌مدرن» اثر «آلن سوکال» قابل خرید و دانلود هستند.

در بخش‌هایی از کتاب هنر همیشه بر حق بودن می‌خوانیم

 «هنر مجادله عبارت است از هنر مباحثه به گونه‌‏ای که شخص، فارغ از درستی یا نادرستی موضعش، از آن عقب‌‏نشینی نکند. ممکن است به‏‌طور عینی حق با کسی باشد، ولی با این وجود، از دید ناظران، و گاهی از نظر خودش، شکست بخورد.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات