نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

صحبت از رفتن مکن دیشب دلم اقا گرفت

پنجشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۵، ۰۱:۲۴ ق.ظ

غزلی در رابطه با حرف دل جانبازی که به حضرت اقا گفت، دیگه حرف از رفتن نزنید دیشب قلبم گرفت...
🌹🌹❤️❤️🌹🌹
.
صحبت از رفتن مکن، دیشب دلم آقا گرفت
شورش احساس، دیشب در دلم بالا گرفت

جان زتن تا نیمه بیرون شد مگویید از فراق
کین فراق این خانه وصل تو با من را گرفت

چون حسین بن علی در خیمه تاسوعا سخن
گفتی اما ای علی دیشب دل عاشورا گرفت

در مدینه، شام، کوچه، کوفه، در کرب و بلا
بعد صدها سال در تهران دلِ زهرا گرفت

گفته بودی لعنت و اُف نیست جایز، یاعلی
جوش امد خون هاتف، لعن دشمن پا گرفت
"هاتف ری - مجتبی قره باغی"

  • مجتبی قره باغی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات