نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

ما ازین خانواده هایبم

جمعه, ۱۹ دی ۱۳۹۳، ۰۹:۴۸ ب.ظ

"نقد درون گفتمانی"

می خوام ازین به بعد سالی یه بار به مناسبت میلاد یکی از ائمه یا هر عید اسلامی ای که هست، مثلا عید قربان، یه جشن خونگی راه بندازم

تو خونه ی خودم

نه تو حسینیه محله ها

مجددا عرض می کنم موکدا"in my HOME"

چهارتا نذرم تنگش میزنم که هر وقتم خواستم نتونم از برگزاریش منصرف بشم

هر چی رفیق و فامیل مایه دارم دارم از نقاط مختلف شهر و کشور دعوت میکنم بیان تو جشن شرکت کنن

بخورن و بریزن و پشانن و بزنن و بکوبن

بابا جشنه ه ه ه ه ه

به هر حال نذره دیگه

لطفا گیر الکی هم ندین

نذر مایه داری و خرج مایه داریه

گور بابای فقرا و همسایه های "شب گرسنه سر بر بالین نهاده"

کلاس مارو بچسب که کلی ادم مبان مولودیو جشن میگیریم

بعدا هم تو دهنا میفته که اره خونه فلانی سالی یه بار جشنه

اونم چه جشنی

یه مولودیه که توش حاجت میگیری

والااااا

همینی که هست

ما ازین خوانواده هاییم

نظرات (۱)

خیلی باحاله و البته  پر خرج خدا می رسونه انشالله

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات