1- افتخار به خانه داری و مادری
2- میل شدید به فرزند بطوریکه بعضی از این خانمها آرزو و ایده آلشان داشتن 6 فرزند است.
3- سادگی و توجه به آسایش کودکان
در جلسات هفتگی توجه بسیاری به فرزندان می شود بطور مثال آنها آزادند بدوند شلوغ کنند و هر بازی که می خواهند انجام دهند و خانه میزبان را بهم بریزند. معمولا میزبان دارای زندگی ساده ای است و خانه طوری چیده شده است که بچه ها احساس راحتی کنند. چون همه بچه دار هستند کسی ناراحت نمی شود چون هفته دیگر نوبت کس دیگری است که خانه اش بهم ریخته شود. بجه ها گاه دعوا می کنند و همدیگر را کتک می زنند. نکته خیلی جالب این است که مادرها اصلا ناراحت نمی شوند و با این قضیه کنار آمدند و کتک خوردن بچه شان باعث نمی شود که دفعه دیگر از آمدن خود داری کنند. البته بچه ها را کنترل می کنند تا حداقل تنش بوجود بیاید.
4- این گروه معمولا مبل و مان بسیار ساده و معمولا قدیمی دارند و بیشترین هزینه ها را برای تحصیل و تفریح کودکانشان انجام می دهند.
5- تاکید زیاد بر اراستگی و اطاعت از شوهر دارند.
6- معتقدند آمدن فرزند بعدی به تربیت فرزند قبلی کمک بسیاری می کند.
7- اکثریت سه فرزند دارند و بسیار مشتاق برای فرزند آوری در آینده.
8-مباحث روانشناسی ، سیاسی و حتی ترفندهایی از خانه داری و بجه داری در لابه لای احادیث بیان می شود.
9- به هیچ عنوان فرزندان مانع کسب فضل و معرفت برای مادران نمی شوند. جلسه در میان سر و صدای فرزندان بر گزار می شود و گاه بخاطر گریه یا جیغ بجه ای قطع می شود . اما همچنان این جلسات ادامه دارد ....
خوش به حال این جمع که هرلحظه شون واقعا عبادته!...
پ.ن:
جسارتم را ببخشید، اما دو نکته را تذکر میدهم:
1- غبطه.
2- اگر فونت همه متن یکی و یک اندازه باشد، بهتر است گمانم...
یا حق.
به روی چشم