فعل ها را برچین
پنجشنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۴۸ ق.ظ
راه راه راه و همچنان راه ...
کاش روزی راه تنها رفتن نباشد ... مقصدی هم در کار ...
اما چه کنیم که روزهای ما راه های تکراری بی مقصد شده اند ...
بی هیجان زندگی بخش ... خوف بر می دارد مرا ... این زندگی این جریان توهم بارا ین بی معنایی که آنرا روزمرگی می خواند مرا به کام به خود می کشد ...
چاهی بس عمق که خروج از آن راه را طولانی تر ...
و توان در من بی اراده ....
سامان ضباغی
- ۹۲/۰۵/۰۳