نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

۱۶۰ مطلب با موضوع «هنر» ثبت شده است

سینمای ایران و کارگردانی بانوان

"میلاد جلیل زاده"


چه فرقی می کند که کارگردان زن باشد یا مرد؟






شاید این سوالی باشد که اساسا طرح بحثی که پیش رو داریم را بی‌فایده به نظر برساند و باید از پاسخ به همین پرسش آغاز کرد.

زن‌ها از گذشته‌های دور به این سو کمتر در عرصه‌های اجتماعی فعال بوده‌اند و در مرحله‌ی اول پرداختن به موضوع کارگردان‌های زن از این منظر جالب است که تعداد استعدادهایی‌ که در محک فعالیت هنری قرار می گیرند با حضور خانم ها دو برابر خواهد شد و بدین ترتیب کمیت آثار عالی هم دو برابر بالا خواهد رفت.

اما در مرحله‌ی دوم جذابیت و اهمیت این بحث از جهت ارتقای کیفی آثار سینمایی در صورت حضور کارگردانان زن است چون هیچ گاه یک مرد نخواهد توانست دنیا را از دریچه‌ی یک زن ببیند و فیلمی با کیفیت‌های زنانه بسازد.

در ادبیات فمنیست‌ها، زن قرار نبود زن باشد، او نباید زنانه دوست داشته باشد نباید مادر باشد و در یک کلام باید تبدیل به یک مرد شود از طرف دیگر مردها هم اکثر اوقاتی که با موضع‌گیری مثبت سراغ زن‌ها می‌رفتند تنها قرار بود از چهره‌ای مظلوم و ضعیف دفاع کنند اما تنها خود رن‌ها هستند که می‌توانند چهره‌ای زنانه را به نمایش بگذارند و از دریچه‌ی خودشان به دنیا نگاه کنند.

روی همین حساب یک بررسی اجمالی از کارگردانان زن در سینمای ایران به مناسبت روز زن خالی از فایده نمی‌نماید.

شاخص ترین کارگردان زن در سینمای ایران "رخشان بنی‌اعتماد" است فیلم‌های این کارگردان غیر از وجوه زنانه نکات قابل توجهی از جنبه های اجتماعی را نیز در خود جای داده است "پوران درخشنده‌" هم از فیلم‌سازان با سابقه‌ی زن در سینمای ماست که فیلم‌های او برجنبه‌های به امروز با سه فیلم آوانگار‌ در صحنه‌ی کارگردانی هم ظاهر شده "مونا‌ زندی‌" هم یکی از کارگردان‌های اجتماعی سینمای ایران است که علاوه بر فعالیت در زمینه ی فیلمسازی جزو عکاسان اجتماعی، هنری شاخص در ایران است.

غیر از این‌ها لازم است از "مرضیه‌ی برومند‌" هم نام ببریم که اثری مثل مدرسه‌ی موش‌ها را ساخت البته خانم "برومند " را بیشتر در کسوت یک کارگردان تلویزیونی دیده‌ایم و موفقیت‌های پرشمار ایشان در جعبه ی جادو اتفاق افتاد.

دو کارگردان زن هم جدید‌ا به جمع فیلمسازان سینمایی ایران پیوسته‌اند در سالی که گذشت "مانلی‌ شجاعی فر‌" که قبلا فیلمبردار بود با  فیلم "میگرن‌" و "نگار آذربایجانی‌" با "آینه‌های رو‌به‌رو" بر پرده ی سینماهای کشور ظاهر شدند امروز غیر از هنرپیشه‌های زن که نیمی از بازیگران ایرانی را شامل می شوند در عرصه های دیگر هم تعداد زیادی از عوامل سینمای ایران را خانم‌ها تشکیل می دهند که فعالیت بسیاری از آنها به سمت کارگردان شدن پیش می‌رود.

امیدواریم در آینده خانم ها سهم بیشتری از فیلمسازی در سینمای ایران را به خود اختصاص دهند./ی2

"به نقل از باشگاه خبرنگاران"

  • ۰ نظر
  • ۱۸ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۰:۳۷
  • مجتبی قره باغی

فارسی وانیسم‌ و شیرینی خیانت در اثری از "فرهادی‌" درجه دو

"میلاد جلیل زاده"

"رویا" یک معلم خانگی پیانو و همسرش "علی‌" (حسین پاکدل‌) دندانپزشکی 50 ساله است، "رویا‌" با "پرهام معینی‌" نامزد این دختر جوان که "نسیم‌" نام دارد تماس گرفته و از رابطه‌ی همسرش با او مطلع می شود.


کاجها


باشگاه خبرنگاران؛ "رویا" (مهناز‌ افشار‌) یک معلم خانگی پیانو و همسرش "علی‌" (حسین پاکدل‌) دندانپزشکی 50 ساله است بعد از مسافرت "علی‌" به خارج از کشور یکی از شاگردان جوان "رویا‌" هم ناپدید می‌شود، "رویا‌" با "پرهام" یعنی نامزد این دختر جوان که "نسیم‌" نام دارد تماس گرفته و از رابطه‌ی همسرش با او مطلع می شود.

خود او هم بعد اطلاع یافتن از این ماجرا با پسر مجردی‌ به نام "نریمان‌" (صابر ابر) رابطه برقرار می‌کند و بعد از بازگشت "علی‌" از سفر به او می گوید که دوباره توانسته حسی را که طی چهارده سال زندگی مشترک در خود خفه کرده بود دوباره زنده کند.(برف روی کاج ها)

  • ۰ نظر
  • ۱۸ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۰:۳۲
  • مجتبی قره باغی

آخرین موضع گیری فرهادی درباره مهاجرت

میلاد جلیل زاده

 

گذشته را باید در پیوند با دو فیلم قبلی فرهادی بررسی کرد و مبنای این سه گانه انگاری نگاه به مسئله مهاجرت است.

باشگاه خبرنگاران- گذشته را باید در پیوند با دو فیلم قبلی فرهادی بررسی کرد و مبنای این سه گانه انگاری نگاه به مسئله مهاجرت است.

مهاجرت درونمایه و تم اصلی بسیاری از آثار سینمایی ایران به پیش از انقلاب و چه بعد از آن بوده و به طور کلی می توان آثار مربوط به این زمینه را به سه دسته تقسیم کرد.

1- آثاری که در آن ها یک نفر ایرانی خارج نشین برای ملاقات با میهن و هم میهنانش به ایران برگشته و سودای مهاجرت را در سر شخصیت های داستان می اندازد و یا اینکه پیام آوری از فرهنگ غرب برای آنان می شود.

2- آثاری که در آن ها عده ای قرار است از کشور خارج شوند و داستان فیلم شرح تلاش آن ها برای رفتن است.

3- آثاری که در خارج از کشور به وضعیت ایرانی های مهاجر می پردازد.

به عبارتی خلاصه تر در یک نوع از این قصه ها کسی به ایران می آید و بقیه را برای رفتن هوایی می کند در نوع دوم کسی می خواهد از ایران برود و در نوع سوم وضعیت کسی که از ایران رفته را می بینیم، (در باره الی) از نوع اول این قصه ها بود یعنی پسری که از آلمان به این جا آمده بود، می خواست یک دختر ایرانی را بعد از ازدواج با خودش به خارج از کشور ببرد و قرمان آن قصه در  حقیقت دختری بود که وسوسه رفتن در سرش افتاد یعنی الی. (جدایی نادر از سیمین) جزو نوع دوم به حساب می آمد یعنی زنی ایرانی قصد داشت به خارج از کشور برود که ... اما فیلم (گذشته) که آخرین اثر فرهادی است از نوع سوم به حساب می آید یعنی به وضعیت یک ایرانی می پردازد که به خارج از کشور مهاجرت کرد.

  • ۰ نظر
  • ۱۰ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۰:۵۱
  • مجتبی قره باغی

چند سوال بی پاسخ از "بهمن فرمان آرا" و البته از یک بانک

 میلاد جلیل زاده


"فرمان آرا" حالا در اثرش یک روشنفکر خفقان زده منزوی شده را نشان می دهد که نمادی از خودش به حساب می آید و ما می خواهیم از ایشان بپرسیم که چه کسی شما را منزوی کرده؟ مردم؟دولت؟ و یا خودتان؟!

باشگاه خبرنگاران- قبل از انقلاب "بهمن فرمان ‌آرا" را بیشتر به عنوان تهیه کننده می‌شناختند و تهیه کنندگی در سینمایی از آن جنس، شغل چندان شریفی به حساب نمی آمد. البته او اثری مثل "در امتداد شب" را هم تهیه کنندگی کرد که سوژه بحث خیلی از منتقدان شد و خودش در مقام کارگردان فیلمی به نام "شازده احتجاب" را ساخت که از کارهای تأثیرگذار بر جریان موج نوی سینمای ایران بود.

با حدوث انقلاب اسلامی و نمودار شدن تغییر ذائقه سینمایی مردم، چیزی از جریان موسوم به فیلم فارسی باقی نماند و از سینمای رژیم سابق تنها جریان موج نو بود که به این سوی انقلاب هم راه یافت. شاید "فرمان آرا" هم از آن جهت که تا حدودی جزو این جریان بود توانست حتی بعد از انقلاب هم به فعالیتش ادامه دهد و گرنه به عنوان یک تهیه کننده فیلم فارسی هیچ جایگاهی در دوره جدید نمی یافت.

بعد از انقلاب با فرمان آرا برخورد بدی نشد و حتی با این که این فیلمساز نسبت بسیار نزدیکی با خانواده پهلوی داشت (همسر اشرف پهلوی خواهر دو قلوی محمدرضا شاه)، نه تنها بعد انقلاب به زندگی طبیعی‌اش در ایران ادامه داد بلکه توانست حرفه فیلمسازی را هم پیگیری کند.

آنچه در ادامه می خوانید درباره آخرین فیلم "بهمن فرمان آرا" یعنی "خاک آشنا"‌است اما به اصرار خود ایشان قبل از بررسی این فیلم مجبور شدیم کمی درباره مسایل شخصی شان هم صحبت کنیم چون "فرمان آرا" فیلمسازی است که آثارش را شدیدا به خودش ربط می دهد و بقیه هم برایش این کار را می کنند.

او مرتب اسم "ژاله" را در هر فیلم می برد که معلوم نیست بر چه کسی دلالت می کند و مرتب در هر فیلم نمادی از شخصیت خودش را بین کاراکترهای اثر جای می دهد.

"فرمان آرا" حالا در اثرش یک روشنفکر خفقان زده منزوی شده را نشان می دهد که نمادی از خودش به حساب می آید و ما می خواهیم از ایشان بپرسیم که چه کسی شما را منزوی کرده؟ مردم؟دولت؟ و یا خودتان؟! و در ضمن می خواهیم بپرسیم که چه کسی گفته شما می توانید در جایگاه عقل کل به نصیحت-بخوانید تحقیر- جوان ها بپردازید؟ و از همه این ها گذشته من شخصا به هیچ وجه نمی فهمم چرا BBC این قدر شما را دوست دارد و مثلا سراغ مهرجویی، تقوایی، کیمیایی، بنی اعتماد، کیارستمی و ... نمی رود؟

و سوال آخر من خیلی سخت تر جواب خواهد گرفت به خاطر اینکه در مورد (سرمایه گذاری مالی) سر هر کسی کلاه برود سر بانک ها کلاه نمی رود اما چرا بانک اقتصاد نوین حاضر شد روی یک فیلم نق نقوی بی رمق سرمایه گذاری کند که نه تنها مخاطب داخلی نپسندید بلکه جشنواره های رنگ به رنگ فرنگ هم حاضر نشدند حتی یک حبه تمشک طلایی به آن بدهند؟ /ص

  • ۰ نظر
  • ۱۰ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۰:۴۸
  • مجتبی قره باغی

Saeed Biabanaki

سرزمین بی حساب و بی کتاب از هر نظر

در شگفتم مرکز آمار می خواهد چه کار ....؟

  • ۰ نظر
  • ۰۸ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۳:۰۳
  • مجتبی قره باغی

Mahdi Moghimi EsfandAbadi


سه ماهی کوچولو

با سلام خدمت دوستان و هنرمندان عزیز

اجرای هنرمندان و نویسندگان و خبرنگاران نمایش سه ماهی کوچولو روز دوشنبه9 اردیبهشت 1392 ساعت 19.30 در تالار هنر تهران می باشد. لذا از کلیه هنرمندان دعوت می شود که از این نمایش دیدن فرمایید.



  • ۰ نظر
  • ۰۸ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۳:۰۱
  • مجتبی قره باغی


آرمیتا همیشه پری ...



  • ۰ نظر
  • ۰۸ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۲:۳۸
  • مجتبی قره باغی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات