نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

۶۱۸ مطلب توسط «مجتبی قره باغی» ثبت شده است

امرور صبح هنرمند فقید و پیشکسوت

پدربزرگ مهربان

صداپیشه خاطره انگیز

مرتضی احمدی در سن نود سالگی به رحمت خدا رفت

خدایش بیامرزد

  • مجتبی قره باغی

دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد
یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد

یا بخت من طریق مروت فروگذاشت
یا او به شاهراه طریقت گذر نکرد

گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم
چون سخت بود در دل سنگش اثر نکرد

شوخی مکن که مرغ دل بی‌قرار من
سودای دام عاشقی از سر به درنکرد

هر کس که دید روی تو بوسید چشم من
کاری که کرد دیده من بی نظر نکرد

من ایستاده تا کنمش جان فدا چو شمع
او خود گذر به ما چو نسیم سحر نکرد

  • مجتبی قره باغی

داریوش ارجمند امروز خبر فوت برادرش انوشیروان و پدر برزو ارجمند را منتشر کرد

به نقل از خبرگزاری باشگاه خبرنگاران جوان وی در اثر سکته قلبی به رحمت خدا رفته است.

انوشیروان ارجمند در سریال مختارنامه

  • مجتبی قره باغی

ویدئویی بسیار جالب از آذر خرم درباره ماهواره
از دست ندید
این نوع نگاه اینبار از درون جامعه ی به ظاهر روشن فکر تراوش کرده
کاری از:

آذر خرم

  • مجتبی قره باغی

همیشه با خودم فکر می کردم که اگر بخوام از یه سری موزیکایی که بهشون علاقه دارم تو کاری استفاده کنم اصلا پیش میاد که این اتفاق بیفته یا نه!!؟؟
یه مدت کوتاهیه دارم یه شیطنتهایی تو کارم می کنم
گه گاه لازمه بیننده خوب خروجی کارمو نگاه کنه
برخی مواقع در فرم شیطونی می کنم
بعضی اوقات هم تو محتوا
بعضی وقتها هم در هردوش
حالااااا به هر حال از کارهام لذت ببرید حتی با اینکه گزارش خبری هستن
چون سعی کردم با حرکتهایی که می زنم بیننده از کار خوشش بیاد  :دی  ;)  :v

  • مجتبی قره باغی

نریشن و تدوین: مجتبی قره باغی


  • مجتبی قره باغی

سلفی یه عده خبرنگار بیکار در مراسمی که یه سردار درش خارج از حوصله حرف می زنه.

  • مجتبی قره باغی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات