نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

راه راه راه و همچنان راه ...

کاش روزی راه تنها رفتن نباشد ... مقصدی هم در کار ...

اما چه کنیم که روزهای ما راه های تکراری بی مقصد شده اند ...

بی هیجان زندگی بخش ... خوف بر می دارد مرا ... این زندگی این جریان توهم بارا ین بی معنایی که آنرا روزمرگی می خواند مرا به کام به خود می کشد ...

چاهی بس عمق که خروج از آن راه را طولانی تر ...

و توان در من بی اراده ....

سامان ضباغی

  • ۰ نظر
  • ۰۳ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۴۸
  • مجتبی قره باغی
ب/ سید حسن نصرالله:مقاومت به عنوان خاری در چشم صهیونیست ها باقی خواهد ماند/از اقدام اتحادیه اروپا علیه حزب الله غافلگیر نشدیم.
  • ۰ نظر
  • ۰۳ مرداد ۹۲ ، ۰۹:۱۷
  • مجتبی قره باغی

اینجام شما بنویسید
ما هم با نام خودتون میریم رو وبلاگ ;)
عکس، فیلم، داستان و غیره
لطفا رعایت کنید دیگه ;))))

  • ۲ نظر
  • ۰۳ مرداد ۹۲ ، ۰۲:۱۵
  • مجتبی قره باغی
باشگاه خ/جلسه تقدیر از رییس جمهور و همکاران دولت که قرار بود روز جمعه در سالن اجلاس سران برگزار شود؛به دستور دکتر احمدی نژاد لغو شد/رییس جمهور دستور داد هزینه این مراسم صرف مستمندان و ایتام شود.
  • ۰ نظر
  • ۰۳ مرداد ۹۲ ، ۰۱:۰۴
  • مجتبی قره باغی
باشگاه خبرنگاران/فایننشال تایمز اذعان کرد:جنگ اقتصادی علیه ایران کارساز نیست/بهایی که دولت های غربی بابت تحریم علیه ایران می پردازند بسیار سنگین تر از منافع استراتژیک آنها است.
  • ۰ نظر
  • ۰۱ مرداد ۹۲ ، ۰۱:۲۰
  • مجتبی قره باغی
سخنگوی وزارت خارجه در گفتگو با باشگاه خبرنگاران:در مراسم تحلیف رییـس جمهور منتخب،برای اولین بار از تمامی کشورها بجز آمریکا دعوت شده است.
  • ۰ نظر
  • ۰۱ مرداد ۹۲ ، ۰۰:۵۴
  • مجتبی قره باغی
باشگاه خبرنگاران/سخنگوی دستگاه قضا:سایت مثقال اخبار را در مورد قیمت طلا و ارز مطرح می کرد و در آن زمان از سوی سازمان های ذیربط یکی از عوامل افزایش قیمت ها، همین سایت مشخص شد.
  • مجتبی قره باغی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات