نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

زندگی و همزیستی با بیماران خاص

و نشر اولین کتاب با مشارکت من به عنوان ویراستار توسط یکی از همکاران قدیمی

و بزودی ان شالله نشر دو کتاب دیگر در حوزه پژوهش هنر و حوزه داستان کوتاه به قلم بنده

پدیدآور نویسنده : طاهریان ، پریسا - ویراستار : قره‌باغی ، مجتبی
ناشر هفتان
تلفن ۶۶۹۷۴۷۳۵
شابک ۹۷۸-۶۲۲-۵۸۰۱-۱۳-۴
تاریخ نشر ۱۴۰۳۰۴۱۳
قیمت ۲,۸۰۰,۰۰۰
کد دیویی ۶۱۶.۰۰۱۹
زبان کتاب فارسی
محل نشر تهران - تهران
توضیحات جلد - ۱۶۴ صفحه - تالیف
  • ۱ نظر
  • ۱۵ مرداد ۰۳ ، ۲۳:۲۵
  • مجتبی قره باغی

و دوباره یک پنج تیر داغی دیگر، یک مهر داغتر بر پیکر این جسم ناتوان کوبید و من را سریعتر از قبل به سوی انتها هدایت کرد. تابلوهای راهنمای آبی و سبز رنگ اتوبان زندگی مسیر را و طول مسیر را مدام به من یاداوری می‌کنند. حالا که دیگر علاقه ای به سرعت ندارم این مسیر سرعت را می‌پسندد.

ما نخوردیم ز دست احدی نان بجز خان علی

این روز نحس فقط با عید غدیر از نحسی اش کم خواهد و بلکم میمون و مبارک

  • مجتبی قره باغی
گروه هنری فیلمسازی صامت فیلم

سلام

اگر علاقمند به یادگیری بخش های مختلف هنرهای نمایشی، مانند فیلمسازی، کارگردانی، نویسندگی، بازیگری، تدوین، عکاسی و فیلمبرداری هستید کلاسهای آموزشی گروه هنری صامت فیلم بدردتون میخوره.

از ویژگی‌های این کلاسها استفاده از شما در پروژه های پیش روی دفتر هست که میتونید در اونها شرکت کنید.

بعنوان مثال اگر در کلاسهای تصویر برداری شرکت کنید میتونید کنار گروه تصویر برداری در پروژه تولید فیلم هم باشید و روزمه کسب کنید.

برای اطلاع از نحوه شرکت و ثبت نام در کلاسها میتونید با تلگرام شماره ۰۹۱۰۲۰۴۶۳۱۲ در ارتباط باشید.

  • ۱ نظر
  • ۳۱ خرداد ۰۳ ، ۱۳:۳۱
  • مجتبی قره باغی
اجاره پلاتو

دفتر جدید تولید فیلم راه اندازی شد. دو تا اتاق کوچولوی پلاتو تمرین هم داره با یه کافه کوچولوی نقلی. اما دوست داشتنی ترین چیزش بنظرم تراسشه که با اینکه یه کولر گنده وسطش قوز کرده اما شبهای خیلی قشنگی داره.

پلاتو فردین و پلاتو کیارستمی در مجموعه هنری و تولید فیلم صامت فیلم

خیابان ۱۶ آذر

پلاتو کیارستمی

پلاتو فردین

  • ۲ نظر
  • ۲۷ خرداد ۰۳ ، ۱۷:۵۲
  • مجتبی قره باغی
مردد

ده سال پیش، یکی دو سال پیاپی در کنکور ارشد شرکت کردم و با اینکه رتبه بدی نداشتم اما یکبار با انتخاب اشتباه و عدم توجه به تکمیل ظرفیت رشته سینما دانشگاه تهران رو از دست دادم یکبار هم رشته بیخودی رو انتخاب کردم و انصراف دادم. به خاطر معدل و روزمه کاریم همون ایام میتونستم دانشگاه آزاد رو بدون کنکور برم که خب شهریه گرون دانشگاه منصرفم کرد که ای کاش منصرف نمیشدم چون همون موقع هم خیلی نبود و من خساست کردم و شاید البته خساست نه، رسیدگی به امور خانواده ارجحیت داشت برام.

حالا پس از ده سال به پیشنهاد یک دوست با هم شرکت کردیم و البته اون روز امتحان نیومد و من تنها در کنکور شرکت کردم. هیچ فرصت مطالعاتی کافی در اختیار نداشتم. نه منابع رو داشتم و هم به خاطر نبود زمان کافی برای مطالعه رغبتی برای خوندن.

بنابراین با هر چه در چنته داشتم رفتم و شرکت کردم و مطمئن بودم که قبول نخواهم شد.

دقیقا هم همینطور شد و سه ضریب اول که رشته های مهم و مورد علاقم هستن از جمله ادبیات نمایشی، کارگردانی نمایش، سینما و تهیه کنندگی سینما رو در دانشگاه های سراسری و دولتی از دست دادم (البته برای دانشگاه هایی مثل سوره و آزاد و غیر انتفاعی مجاز شدم اما هزینه هاش خیلی زیاد شده و قطعا ده سال دیگه خواهم گفت که هزینه هاش خیلی نبود و ای کاش ادامه میدادم ). اما ماجرا به اینجا ختم نشد و ضریب چهارم و رشته ای که نسبتش بهش تقریبا خنثی هستم رو برای دانشگاه تهران و تربیت مدرس مجاز شدم.

بازیگری؛

تنها دلیلی که میتونم برم و در رشته بازیگری تحصیلات تکمیلیم رو انجام بدم علت قدیمی ذهنیمه که به عنوان یه کارگردان بدونم از بازیگرم چی باید بخوام وگرنه به واقع علاقه ای به این رشته ندارم.

گرچه اگر هم انتخاب رشته کنم با وجود نفراتی که رتبشون بهتر از منه و شاید تجربه بازیگری داشته باشن احتمال پذیرش هم برام کمتر میشه اما مرددم که انجامش بدم یا نه!

نظرات و پیشنهاداتتون رو برام بفرستید با این احتساب که فقط برای خودم میخوام بخونم و اونهارو منتشر نمیکنم.  . ..

.

  • ۰ نظر
  • ۱۲ خرداد ۰۳ ، ۱۶:۱۷
  • مجتبی قره باغی
منای جان

(عکس تزئینی)

تولد مشترکمون مبارک منایِ جان
بیست سال با هم بودن مبارک هر دومون
همینجا برای همه آرزوی خوشبختی میکنم


پیش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود

مهرورزی تو با ما شهره آفاق بود
یاد باد آن صحبت شب‌ها که با نوشین لبان
بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود

دانلود موزیک

  • ۳ نظر
  • ۰۹ خرداد ۰۳ ، ۱۴:۴۲
  • مجتبی قره باغی

این پست حاوی کلماتیست احتمالا از نظر برخی بی ادبی. لطفا یا نخوانید یا اگر خواندید کامنت فلان ندهید که خود خدای وعظم.

زندگی تخمی تر از این حرف‌هاست که حتی برایش کلید اسکیپ و اند آف دیس گیم طراحی کنند که هر جا که دلت خواست قبل از اینکه گیم آور شوی خودت بازی را تمام کنی و نه حتی ری استارت کنی برای شروعی دیگر. نه؛ فقط پایان!


دانلود موزیک

  • ۱ نظر
  • ۰۷ خرداد ۰۳ ، ۰۵:۰۷
  • مجتبی قره باغی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات