نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «میدان قزوین» ثبت شده است

اتاق فرار چیست و چرا باید برای یک بار هم شده بازی کنیم؟

Want create site? Find Free WordPress Themes and plugins.

مدتی است که آوازه بازی اتاق فرار در میان طرفداران ماجراجویی و سرگرمی‌های نامتعارف پیچیده‌ است. اما برای کسانی که با این وادی غریبه اند ممکن است این سوال پیش بیاید که اتاق فرار چیست و چگونه کار می‌کند؟

اتاق فرار در واقع برخلاف همه بازی‌های کامپیوتری که با الهام از دنیای واقعی طراحی شده اند از بازی‌های کامپیوتری الهام گرفته شده است. اولین طراحان این بازی متفکران حوزه آموزش کشورهای آسیای شرقی بوده اند. آنها بر این باورند که فعالیت بدنی و فکری توام می‌تواند رشد و پویایی افراد برای استفاده از خلاقیت و همیاری را بالا ببرد. پس از مدتی اتاق فرار در امریکا و اروپا نیز همه گیر شد و در حال حاضر در ایران نیز توسط تیم‌های مختلف ارائه می‌شود.

اولین مجموعه فرار در سال ۲۰۰۷ در کیوتو ژاپن توسط شرکت SCRAP با یک اتاق برای یک گروه ۶ نفره افتتاح شد. در سال ۲۰۱۲ جهش قابل توجهی در تعداد اتاق‌های فرار پدیدار گشت و مجموعه‌های بسیاری در آسیای شرقی و سپس در اروپا با مرکزیت مجارستان آغاز به کار کردند و بعد از آن تا پایان سال ۲۰۱۳ این روند رو به رشد در آمریکا، استرالیا و کانادا ادامه پیدا کرد. علاوه بر کمپانیSCRAP شرکت‌های Parapark در بوداپست، Hinthunt در لندن از مجموعه‌های قدیمی و موفق در زمینه طراحی اتاق‌های فرار هستند. ۵۶ درصد از مجموعه‌های فرار توسط افرادی که این بازی را در مجموعه‌های دیگر تجربه کرده بودند، طراحی و راه اندازی می‌شود. تا بهار سال ۲۰۱۵، بالغ بر ۱۱۳۶ مجموعه مشتمل از ۲۵۹۵ اتاقِ فرار مجزا در بیش از ۶۰ کشور دنیا مشغول به کار بوده‌اند.

فیلم تبلیغ بازی


ادامه مطلب در ادامه . . .



  • مجتبی قره باغی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات