نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

۲۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مجتبی قره باغی» ثبت شده است

حضور پر شور مردم در روز قدس

تدوین و کپشن گرافیک: مجتبی قره باغی

تصویر و گزارش: مجتبی قره باغی - علی خانی

1)


2)

  • ۲ نظر
  • ۰۴ مرداد ۹۳ ، ۱۷:۲۵
  • مجتبی قره باغی

مراسم تشییع شهدای گمنام نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران

تدوین: مجتبی قره باغی

تصور: مجتبی قره باغی- نوید قانع

  • مجتبی قره باغی

فیلم کوتاه "A Letter to Humans" بسیار زیبا و تاثیر گذار در باره مردم بی پناه و مظلوم فلسطین

کاری از sara khalaf & sari silwa

  • مجتبی قره باغی

کشتار کودکان مظلوم و معصوم در غزه

50مگابایت اف ال وی 50mb flv

  • مجتبی قره باغی

  • مجتبی قره باغی

چند سال پیش یک گرفتاری خیلی سختی برام پیش اومد. نذر کردم که اگر امام زمان عج عنایت کنه و بلا رو دفع کنه دعای « اللهم اعرفنی...» را همیشه در قنوت نمازم بخونم. می دونستم که خوندن این دعا یکی از وظایف منتظران اوست و بشدت سفارش شده. بلطف امام زمان گرفتاریم حل شد و من از آن روز در قنوت نمازم این دعا رو می خونم  .

به شما عزیزان هم توصیه می کنم که  اگر درگیر مسئله ای هستید با این عهد خودتون رو در معرض خیرها و نیکی ها قرار بدید. 

اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف نبیک.

اللّهم عرفنی نبیک فانک ان لم تعرفنی نبیک لم اعرف حجتک.

اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرّفنی حجتک ضللت عن دینی؛

پروردگارا! خود را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناسانی، نمیتوانم پیغمبرت را بشناسم.

پروردگارا! پیغمبرت را به من بشناسان که اگر پیغمبرت را به من نشناسانی، نمیتوانم حجت تو را بشناسم.

پروردگارا! حجت خود را به من بشناسان، که اگر حجت خود را به من نشناسانی، دین خود را از دست میدهم، و گمراه خواهم شد".

  • منصوره اولیایی

میلاد مبارک امام حسن مجتبی ع را به امام زمان عج

و تمامی شیعیان جهان تبریک عرض می نماییم

  • مجتبی قره باغی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات