نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علی چیت سازیان» ثبت شده است

مهتاب و مین و من - بخش دوم

به خاطر ایام دفاع مقدس به ذهنم رسید بد نیست که بخشی از کتاب خاطرات علی خوش‌لفط با نام وقتی مهتاب گم شد رو پادکست صوتیش کنم. اگر حس میکنید صدا مناسب نیست بذارید پای نداشتن امکانات لازم و مناسب مثل وویس رکورد و اتاق نریشن و استودیوی عایق و استفاده از موبایل و پتو برای عایق کردن محیط.

تو این قسمت هر کاری کردم نتونستم با لهجه همدانی حرف بزنم.

 
bayan tools مجتبی قره باغیوقتی مهتاب گم شد
بخش دوم

دانلود موزیک

  • مجتبی قره باغی
مهتاب برای ما پیداست

وقتی مهتاب گم شد

سلام؛

کتاب وقتی مهتاب گم شد، سرگذشت خواندنی از ورود یه بچه ی شر همدانی به نام جمشید به جبهه است که خیلی با اسم خودش حال نمیکنه و خودش اسمش رو به علی تغییر میده.

علی خوش لفظ که البته تو جبهه با نام خانوادگیش خیلی فامیلی های دیگه براش ساختن و به همه ی اونها معروف بود. (خوش زخم، خوش معنا و به تعبیر مقام معظم رهبری خوش خواب)

علی آقا مجروح جنگی بود و چند سال پیش، بعد از دوره های مختلف شیمی درمانی تحمل سالها درد و رنج مجروحیت به فیض شهادت نائل شد و به خیل دوستان شهیدش، حبیب مظاهری، علی چیت سازیان، مصیب مجیدی، متوسلیان و ... پیوست.

این کتاب رو توصیه می کنم بخونید چون حس های جالبی از یه پسر 15 16 ساله رو بهتون نشون میده که برای رفتن به جنگ و از بچه های اطلاعات عملیات شدن تا تحرکات گمنامی در خطوط جنگ چه ها نکرده. جنگ از نگاه ایشون فقط امداد غیبی و پیروزی نیست. واکس زدن و مهربونی صرف نیست.

کتک ها و فحش هایی که از راننده و برخی همرزمها خورده و شنیده و البته موجباتش رو خودش با تمام بچگیش باعث شده بسیار جذاب و دوست داشتنیه.

از نکات جالبی که من در خوندن این کتاب های اخیر که بهتون معرفی کردم  بهش رسیدم اینه که ناخودآگاه متوجه شدم افتادم تو کتاب برو بچه های همدان.

جذابتر اینه که با یه سری قطعات پازل وبرو هستید و سعی میکنید پازل رو بچینید. به یه حالت کشف معما در کتاب های مختلف بر میخورید. اسامی و خاطرات رو طوری باهاش روبرو می شید که از یه نگاه دیگه یا از نگاه یه فرد دیگه هم، اونهارو مطالعه می کنید و آدمها رو میشناسید.

اینکه اصالت مکانی آدم، دهاتی باشه اما تمام افتخارش هم همین باشه که نزدیک ده آبا و اجدادیت این همه سلحشور و رزمنده و فرمانده ی بی کله زندگی می کردن؛ دوست داشتنیه. یعنی هم شهریهات اینان در حقیقت. البته نباید اینطور گفت چون تمام این رزمنده های افتخار آفرین از سرتاسر ایران برای ایران رفتن و جنگیدن.

برای تماشای ویدئوی خاطرات شهید در دیدار رهبری کلیک کنید

روی عکس کلیک کنید

  • ۰ نظر
  • ۳۰ مرداد ۰۱ ، ۱۰:۲۳
  • مجتبی قره باغی
گلستان یازدهم عاشقانه ای زنانه

کتاب گلستان یازدهم در سبک عاشقانه است و صد البته زنانه. اگر فیلم بود یک درام عاشقانه خانوادگی بود. کتابی از خاطرات عاشقانه که این کتاب را بیشتر زانه کرده است. یک سوم ابتدایی کتاب تمام تلاشش رو‌ کرده خواننده رو مجبور کنه دست از مطالعه بکشه و خسته به سراغ کتاب دیگه ای بره. اما ارام ارام پررنگ شدن قهرمان اصلی که البته در این کتاب به شخصیت مکمل تبدیل شده و قهرمان داستان همسر شهید تبدل شدن، باعث میشه از دست کشیدن از مطالعه صرف نظر کنی و ادامه بدی و این هم مرهون ورود نویسنده به خاطرات خصوصی شخصیت هاست. کتاب گاها شما رو یاد فیلم ویلایی ها میندازه. مختطب توقع کسب اطلاعات خاصی از خود شهید نداشته باشه.

اگر فکر میکنید قراره با مطالعه این خاطرات با شخصیت مبارز شهید علی چیت سازیان آشنا بشید باید بگم که اینطور نیست و این کتاب بیشتر داره از سختی ها و مرارت های یک همسر شهید حرف میزنه.

کتاب بخش های خسته کننده زیادی داره که ممکنه شما رو از پا بندازه. اما وقتی نقش شهید توی قصه گویی پررنگ تر میشه دوست دارید به مطالعه ادامه بدید. پس پیشنهاد میکنم این کتاب رو حتما بخونید.

  • ۰ نظر
  • ۱۹ مرداد ۰۱ ، ۱۹:۵۵
  • مجتبی قره باغی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات