نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ساپورت را به خانه ببرید» ثبت شده است

آنچه انسان را ازحیوان جدا می کند تعقل است، درک است. انسان می تواند از آنچه خداوند در اختیارش گذاشته و آن را عقل می نامد استفاده کند و الا باقی اعضاء و جوارح انسان ها از نگاه آناتومیک چه تفاوتی با حیوانات و پستانداران دارند؟!! به عنوان مثال، الاغ ، گاو، شیر یا اسب، همان اعضاء ظاهری و باطنی را دارند که انسان دارد.

البته انسان با توجه به وجود عقل و نوع استفاده اش از آن، برخی اعضای خود را عورت نامگذاری کرده و آن را به خاطر وجود شرم و حیا از نگاه دیگران می پوشاند.برخی از اندامها را که عورت نیستند به خاطر زیبایی و فرم خاصی که دارندو باعث جذب نرها می شوند می پوشاند.

اما حیوانات اینطور نیستند. اسب با وجود اعضای عریان و نداشتن قوه تعقل، این بدن اندامی را به جنس نر ارائه می کندو به خاطر وجود غریزه به عمل جفت گیری مشغول می شود؛ در هر جا و در هر زمان.

اما انسان !!...

آیا انسان هم اینگونه است؟

اگر انسانها و موکدا بانوان این اندام را نپوشانند بلکه آن را تزیئن کرده و به نمایش بگذارند چه اتفاقی می افتد؟ اگر جنس نر این اندام را ببیند و نتواند از قوه تصمیم گیری و تعقل خود به طور صحیح استفاده کند چه می شود؟

قوه حیوانی انسان در صدر قرار گرفته و عقل زایل می شود، نتیجتا رفتاری حیوانی صورت می گیرد.

سوال و نکته ای که به هیچ عنوان قابل اغماض نیست اینست:

آیا خانم ها از روی عمد لباسهای اندام نما تن می کنند؟ یا از روی نادانی، چشم و هم چشمی و رقابت با دیگر خانمها از لباسهای این چنینی مانند ساپورت یا جوراب شلواری های ضخیم آن هم در خیابان استفاده می کنند.

  

خانم هایی که از نگاه های مریض مردها خود را فراری می دهند و گاها به خاطر این نگاه ها، مردها را به صفت هیزی ملقب می کنند، چگونه با این قضیه کنار می آیند که اندامشان را در معرض دید جنس مخالف قرار دهند!

اگر رویکرد و تفکرات دینی و مذهبی را از جنس نر بگیریم و به آنها نیز اجازه بدهیم با همان آزادی ای که زنها در جامعه دارند وارد میدان شوند چه خواهد شد؟

امروز زنهای ساپورت پوش جز اینکه آزادای های معمولی مردان را در خیابان ها مورد تعرض قرار داده اند علتی شده اند برای توجیه نگاه های مردان،نزد خود. علتی شده اند برای توجیه کردن تجاوزات خیابانی و زورگیریهای جنسی در تاریکی های شهر.

ساپورت معضلی است که می توان آن را در نگاه های ساده انگارانه زنان جامعه یافت. معضلی که گاه مانند یک ویروس به خانم های باحجاب نیز منتقل می شود. ویروسی خطرناک و کشنده.

ویروسی که عوارضی چون مرگ حیاء در زنان و مردان و هیزی در مردان را دارد و در آخر منجر به وقوع جنایاتی چون تجاوزهای خانمان سوز  و بنیان کن خانواده می شود. ویروسی که نرم عمل می کند و آرام آرام جان جامعه را می ستاند.

  

چشم ها نیز با این معضل هیچگاه کنار نخواهند آمد و تاب تحمل این عرضه ها را نخواهند داشت.

تحقیقات و تفحصات درباره علت برخی جنایات و تعرضات، مبین این دقیق اند که فرد متعرض، در لحظه مواجهه با برخی پوشش های نامناسب نتوانسته است تصمیم صحیح را اتخاذ کرده و از کنار این بدن نمایی بگذرد و متاسفانه تجاوز صورت گرفته است.

خانم ها ی گرامی جامعه ی من؛

لطفا، لطفا، لطفا...

ساپورتهایتان را به خانه ببرید، خانه ی امن جایی است که می توانید خود را برای امینتان عرضه کنید. در خانه خطری شما را تهدید نمی کند. به آزادی مردها تجاوز نکنید، تجاوز شما به آزادی مردها در جامعه باعث تجاوز مردها به جسم شماست. عقلانیت را از مردها نگیرید و آنها را به جنس نر مبدل نکنید.

ساپورت را به خانه ببرید.

مجتبی قره باغی/

  • مجتبی قره باغی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات