نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تیر» ثبت شده است

و دوباره یک پنج تیر داغی دیگر، یک مهر داغتر بر پیکر این جسم ناتوان کوبید و من را سریعتر از قبل به سوی انتها هدایت کرد. تابلوهای راهنمای آبی و سبز رنگ اتوبان زندگی مسیر را و طول مسیر را مدام به من یاداوری می‌کنند. حالا که دیگر علاقه ای به سرعت ندارم این مسیر سرعت را می‌پسندد.

ما نخوردیم ز دست احدی نان بجز خان علی

این روز نحس فقط با عید غدیر از نحسی اش کم خواهد و بلکم میمون و مبارک

  • مجتبی قره باغی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی