نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

آموزش تدوین فیلم

سه شنبه, ۶ شهریور ۱۴۰۳، ۱۲:۴۵ ق.ظ

سلام دوباره

امروز با تجربه ساخت و تولید و تدوین بیش از ۳۵ فیلم مستند و داستانی در آموزشگاه آزاد سینمایی «ه.آ.ه» و موسسه فیلم و سریال صامت فیلم، در رشته‌های تدوین و کارگردانی فیلمی‌های داستانی و مستند اعم از کوتاه و بلند و تله و سینمایی تدریس می‌کنم.

اگر تمایل به اموزش تدوین بصورت فشرده و اشنایی با نرم افزار پریمیر دارید و دوست دارید ورود کنید به حوزه فیلم و تصویر و صدا، یکی از بهترین گزینه‌های روی میز براتون تدوینگر شدنه.

آموزش فیلمسازی و کارگردانی و آموزش تدوین دو شاخه‌ایه که فعلا در حال آموزش هستیم. اگر علاقه به بازیگری، تصویربرداری و سایر شاخه های سینما دارید هم میتونیم با اساتید برجسته ای با ما همکاری میکنن شما رو آموزش بدیم.

اگر تمایل به شرکت در کلاسها دارید با شماره ۰۹۱۰۲۰۴۶۳۱۲ در تلگرام یا سروش ارتباط برقرار کنید، پیامک بدید و یا تماس بگیرید.

فیلم کوتاه کیومرث

فیلم مستند گرگها

فیلم مستند در عمق ناکامی

مستند تحریم و ترور

برنامه تلویزیونی نقد نگاتیو

مستند تروریسم از آمریکا تا داعش

مستند تشنگی فرهنگی

مستند تمدن غرب

مستند جهل و تعصب

مستند حج خونین

مستند حریم حرم

مستند حوالی فتنه

مستند خاکستر جهل

مستند در عمق ناکامی

مستند در عمق ناکامی

مستند روایت پایداری

مستند رویایی از جنس خاکستر

فیلم داستانی زمزمه

فیلم داستانی سکوت

مستند سید بلوچستان

فیلم کوتاه 2:26 دقیقه

فیلم داستانی طلو

مستند فرهنگ تشنگی

فیلم داستانی قاعده

مستند قدرت اراده

فیلم داستانی منفذ

مستند میم مثل فتنه

مستند نمایش و هنر تعزیه در ایران

مستند ورای بهشت

مستند وضعیت قرمز

مستند ژاله خونین

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی