نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

فیلم علف - Grass Film

چهارشنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۱، ۱۱:۳۲ ب.ظ

علف - Grass

فیلم عَلَف (به انگلیسی: Grass: A Nation's Battle for Life، به معنی: علف: نبرد یک ملت برای زندگی) یک فیلم صامت سیاه‌سفید محصول ۱۹۲۵ (۱۳۰۴) آمریکا و از نخستین فیلم‌های مردم‌نگارانه معروف است.

کارگردان این فیلم مریان سی. کوپر است. در این فیلم، شاهد کوچ طایفه بامدی از عشایر بختیاری هستیم که از گذرگاههای سخت‌گذر می‌گذرد تا از سردسیر، برای دستیابی به چراگاه به گرمسیر برود. کوپر در این سفر شیفته ودلسپرده بختیاری گردید واین علاقه ودلبستگی را در جای جای کتاب علف انعکاس یافته است.

 

در قسمت ادامه ی مطلب، ادامه ی مقاله، همچنین زندگی نامه ی کارگردان فیلم را بخوانید

علف - Grass

فیلم عَلَف (به انگلیسی: Grass: A Nation's Battle for Life، به معنی: علف: نبرد یک ملت برای زندگی) یک فیلم صامت سیاه‌سفید محصول ۱۹۲۵ (۱۳۰۴) آمریکا و از نخستین فیلم‌های مردم‌نگارانه معروف است.

کارگردان این فیلم مریان سی. کوپر است. در این فیلم، شاهد کوچ طایفه بامدی از عشایر بختیاری هستیم که از گذرگاههای سخت‌گذر می‌گذرد تا از سردسیر، برای دستیابی به چراگاه به گرمسیر برود. کوپر در این سفر شیفته ودلسپرده بختیاری گردید واین علاقه ودلبستگی را در جای جای کتاب علف انعکاس یافته است

حیدرخان و فرزند ۹ ساله‌اش، لطفعلی که لطفی نامیده می‌شود به همراه ۵۰ هزار زن و مرد و کودک به همراه نیم میلیون بز، اسب، گوسفند و شتر از رودخانه‌های یخ‌بسته و کوههای پوشیده از برف عبور می‌کنند.

عبور افراد ایل و گذراندن گله‌ها از رودخانه یخ‌بسته، یکی از جذابترین صحنه‌های فیلم است. این فیلم بدون هیچ پژوهش مردم‌شناسانه‌ای تهیه شده است. سخن معروفی درباره این فیلم وجود دارد که سازندگان آن حتی نمی‌دانستند از کوچی فیلم می‌سازند که هرساله و بصورت متناوب صورت می‌پذیرد. شهاب‌الدین عادل معتقد است همین عدم اشراف بر موضوع پژوهشی‌ای که در علف مطرح است، در سایر فیلمهای مردم‌شناختی درباره ایلات ایران که بعدها ساخته شد نیز مشهود است .آنچنانکه در ابتدای فیلم، تصویر نامه‌ای ظاهر می‌شود از امیر جنگ ایل بختیاری که ماژور رابرت ایمبری، کنسول‌یار آمریکا نیز آنرا تأیید کرده است. متن این تأییده بدین قرار است: مریان سی. کوپر، ارنست شودساک و مارگرت هریسون اول مسافری هستند که از زردکوه بختیاری عبور کرده‌اند و اول اشخاصی می‌باشند که چهل و شش روز در این راه همراه ایل بختیاری مسافرت نموده‌اند. از چونگاری الی دره چهارمحال بختیاری. موفقیت و استقبال جهانی از علف، کوپر را بر آن داشت که فیلم دیگری درباره بختیاریها بسازد. این‌بار اما دستیارش را برای این مقصود فرستاد. چند روزی فیلمبرداری انجام شد، اما نهایتا نیمه‌کاره ماند. ظاهراً آنها این بار قصد داشتند تا مرکز توجه‌شان را به یک خانواده متمرکز کنند. چیزی که موافق به انجام آن نشدند فیلم علف به سبب حس همدلی‌اش با مردم ایل و شخص حیدرخان و ناهمخوانی‌اش با سیاستهای رضاشاه که مسأله خلع سلاح قبایل و عشایر را پیگیرانه دنبال می‌کرد، در آن سالها در ایران اجازه نمایش نگرفت و ۴۲ سال بعد، در سال ۱۳۴۶ در فیلمخانه ملی ایران به نمایش در آمد. هنوز نام آن این فیلم جزو فیلم‌های مطرح مستند و مردم‌نگارانه است.

دانستنی‌ها

    سرگرد رابرت ایمبری معاون وقت کنسول آمریکا در تهران به گروه فیلم‌برداری فیلم علف برای عزیمت به منطقه کمک کرد، یک هفته پس از پایان یافتن فیلم‌برداری در تهران روز ۲۷ تیرماه ۱۳۰۳ کشته شد.

    موفقیت فیلم علف و فیلم مستند چانگ (۱۹۲۷) مریان کوپر را به صدر فیلم‌سازی هالیوود رساند.

    یکی از بازیگران فیلم به نام مارگریت هریسون، از جاسوسان دولت آمریکا و از اعضاء سازمان اطلاعات ارتش آن کشور بود. وی دو بار توسط کاگ‌ب دستگیر شد.

    گفته شده که مریان کوپر خود نیز جاسوس بوده و دو سال را در لوبیانکا، مقر کاگ‌ب، گذرانده است.

    کوپر و شودزاک بیشتر تحت تأثیر نظریه رمانتیک آمریکایی بودند تا نظریه مالینوسکی در آرگونات‌های غرب آرام (۱۹۲۲). ایشان خیال می‌کردند یک جماعت فرهنگی گمشده را کشف کرده اند دکتر نادر افشار نادری نیز در شماره‌های ۱۳ و ۱۴ فصلنامه فرهنگ و زندگی سالهای ۵۲ و ۵۳ اشاره می‌کند که این فیلم با نگاه تطورگرایانه به بختیاری‌ها ساخته شده است. به نقل از امامی. ۱۳۸۵.۶۵. منظور وی این بود که آنها به دنبال این بودند که بختیاری‌ها را بسان قوم و قبیله‌ای ابتدایی معرفی نمایند که در مراحل ایتدایی‌تر به نسبت دیگر جوامع به سر می‌برند. سایر کارهای این دو کارگردان همکار نیز در همین راه بوده است. کوپر و شودساک ظاهراً در ادامه کار خود، ابتدا به شمال تایلند رفته و فیلمی به نام چانگ (Chang) در سال ۱۹۲۷ درباره فیلهای آن منطقه ساختند. شودساک در سال ۱۹۳۱ به تنهایی فیلمی به نام رانگو (Rango) در سوماترا و با هنرنمایی یک اورانگوتان ساخت. و همکاری مشترک وی با کوپر در سال ۱۹۳۳ فیلمی تخیلی به نام کینگ کنگ (King Kong) را در استودیوهای هالیوود به وجود آورد.

اطلاعات بیشتر:

مریان سی. کوپر

منبع:
دانشنامه ی ویکی پدیا

نظرات (۱)

  • عبدالحیمد
  • سلام
    من قبلا فکر می کردم
    این مستند یه کار توهینی نسبت به کشور ماست
    اما بعدا که این فیلم رو دیدم
    متوجه شدم ظاهرا اینطوری نیست
    ممنون از ترجمه زندگی نامه سی کوپر

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    نوشتن‌گاه

    دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

    بایگانی
    آخرین نظرات