نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

5تیر تا 5 تیر فقط 10 پست گذشت برای من

جمعه, ۶ تیر ۱۳۹۹، ۱۲:۲۵ ق.ظ

فاصله 5 تیر 98 تا 5تیر 99
برای من 10 پست است
این دهمین پست من از تبریک تولدم به خودم از سال گذشته تا کنون است

از سال گذشته تا امروز
جهان برای من بازیهای زیادی داشت
شامل دور، هم بود
اما فقط شکر کردن جواب منطقی و دلیست

شکر که با من چه ها نکرد و شکر که برایم چه ها کرد

درود بر پرورگار عالمیان

درود بر همسر دلسوز و عاشق و نیز از خود گذشته ام

درود بر پسر عزیز دلم، که میدانم چقدر عاشقانه مرا، سپس کنسول های گران قیمت را دوست دارد و می پرستد

درود بر دختر نازنینم با موهای فر و لپهای آویزانش که جانم برایش میرود و می دانم جانش هستم

درود بر دختر دیگرم که با چشمان و موژه های دلربایش دلم ربوده و حتی لحظه ای و آنی را بی من نمی خواهد

و تو که برایت امید و ارزویم خوشبختی است و نمیدانم کجایی
خدا کند که از این همه بلای آسمانی و زمینی
کرونای جان گیر و پرزیدنت روحانی

جان سالم به در برده باشی
تویی که دوستم داشتی
عاشقم بودی
و شاید هنوز در نهان دلت دوستم داشته و باشی عاشق هنوز
برایت از نهایت دل آرزو میکنم خوشبختی را
بدرود

  • مجتبی قره باغی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات