نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

مرگ بر آمریکا

سه شنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۲، ۰۶:۲۹ ب.ظ

مرگ بر آمریکا


مرگ بر تازیانه ها ... تازیانه های بی امان به گرده های بی گناه بردگان

مرگ بر مرگ ناگهانی صد هزار زندگی در یکی دو ثانیه با سقوط علم از آسمان

مرگ بر کشتن جوانه ها

مرگ بر انتشار سم در زلال رودخانه ها

مرگ بر فضاحت دورغ

مرگ بر سیم های خاردار و کشتزارهای مین

مرگ بر گورهای دسته جمعی و بند های انفرادی زمین

مرگ بر بریدن نفس .. مرگ بر قفس  .. مرگ بر شکوه خارو خس ..  مرگ بر هوس .. مرگ بر حقوق بی بشر .. مرگ بر تبر شراره های شر

مرگ بر سفارت شنود

مرگ بر کودتای دود  ... زنده باد زندگی  او ... زنده باد زندگی  من ، تو  ، ما ...  یک کلام مرگ بر آمریکا

مرگ بر بریدن نفس .. مرگ بر قفس  .. مرگ بر شکوه خارو خس ..  مرگ بر هوس .. مرگ بر حقوق بی بشر .. مرگ بر تبر شراره های شر

مرگ بر آمریکا ... مرگ بر آمریکا... مرگ بر آمریکا

مرگ بر ابولهب یزدید و  شمر و ابن سعد  مرگ بر زاده زیاد ...  بگو بلند

مرگ بر قطعنامه های بستن فرات  ... قطع آب  ... مرگ بر تیر مانده بر گلوی کودک رباب

مرگ بر قتل خنده های روشن علیرضا

مرگ بر گلوله ای که خط کشید روی خاطرات آرمیتا

یک کلام ... مرگ بر آمریکا

  • مجتبی قره باغی

مرگ بر آمریکا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات