نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

کافه کراسه

چهارشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۳۲ ب.ظ

کافه ای برای بچه حزب اللهی ها

اما مکانی که بچه حزب اللهی‌های مدرن و تحصیل کرده دور هم جمع شوند و در کنار خلوت کردن و اوقات فراغت از کتاب و محیط فرهنگی بهره برند، وجود نداشت تا اینکه در نیمه دوم سال گذشته «کافه کراسه» در نزدیکی دانشگاه تهران پا به عرصه فرهنگی گذاشت.

به گزارش شیعه آنلاین به نقل از فارس، ساختن پاتوق و مکانی برای جمع شدن و گپ و گفت زدن در مورد مسائل سیاسی و فرهنگی و… از مواردی بود که پس از انقلاب مشروطه در ایران راه افتاد. این مکان‌ها که به سرعت به کافه شهرت پیدا کردند از‌‌ همان بدو ورود رنگ و بوی روشنفکری و غربی به خود گرفتند و مکانی برای سرو نوشیدنی‌ها و غذاهای غربی شدند. مهم‌ترین آن‌ها هم «کافه نادری» بود که چند سال پیش بساط آن برچیده شد.

این روند همچنان ادامه داشت و بعد از انقلاب نیز با توجه به مقتضیات انقلاب، توجه چندانی به ساخت مکان‌هایی برای حضور جوانان فرهیخته و تحصیل کرده مذهبی نشد. ایجاد فضایی برای گعده‌گیری قشر تحصیل کرده جوانان حزب‌اللهی‌، از نیازهایی بود که خلاء آن در سال‌های اخیر بسیار احساس می‌شد.

کافه حزب اللهی‌ها از گذشته تا امروز/ موقعیت سوق‌الجیشی «کافه‌کراسه»

سابق بر این روال بر این بود که بچه حزب اللهی‌ها از هر قشر و طبقه‌ای در مساجد و یا اماکن مذهبی دور هم جمع می‌شدند و در مورد مسائل مختلف به بحث و گفتگو می‌پرداختند و در این میان دغدغه‌های خود را مطرح می‌کردند. اما مکانی که بچه حزب اللهی‌های مدرن و تحصیل کرده دور هم جمع شوند و در کنار خلوت کردن و اوقات فراغت از کتاب و محیط فرهنگی بهره برند، وجود نداشت تا اینکه در نیمه دوم سال گذشته «کافه کراسه» در نزدیکی دانشگاه تهران پا به عرصه فرهنگی گذاشت.

«کافه کراسه» به لحاظ موقعیت در جایگاه سوق‌الجیشی خاصی قرار گرفته. در اطراف دانشگاه تهران و شاید دقیق‌تر از میدان فردوسی گرفته تا حوالی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، کافی نت‌ها و کافی شاپ‌های فراوان و مدرنی با نام‌های گوناگون دیده می‌شوند. در این کافی شاپ‌ها در کنار خدماتی چون فروش قهوه و دیگر نوشیدنی‌های گرم و سرد، افرادی هم حضور دارند که به فال‌گیری، پیش‌گویی و کف‌خوانی مشغول هستند. پخش موسیقی غربی، دود غلیظ ناشی از استعمال دخانیات و عدم رعایت شئونات اسلامی مانع از حضور جوانان مذهبی در این اماکن می‌شد. از این رو ایجاد مکانی برای جمع شدن جوانان مذهبی در کنار این کافی شاپ‌ها اما فارغ از هیاهوی آن‌ها شدیدا احساس می‌شد.

«کافه کراسه» با چنین نگرشی پا به عرصه حیات گذاشت و از آن به بعد قرار شد پاتوقی برای جوانان مذهبی و فرهیخته کشور باشد و در کنار این جمع شدن‌ها نیز از دغدغه‌های آن‌ها صحبت شود. فضای آرامی در پشت دانشگاه تهران و به دور از دود و ترافیک ماشین‌ها و آلودگی صوتی ناشی از آن.

 «کراسه» اصلا یعنی چی؟

در ذیل مدخل کلمه «کراسه» در فرهنگ لغت دهخدا این توضیحات آمده است: ‌ مصحف و کلام خدا را گویند/ قرآن مجید. در میان این معانی صاحب انجمن آرای ناصری در خصوص معنی «کراسه» می‌گوید: کراسه کتاب را گویند عموما و قرآن مجید را گویند خصوصا. همچنین سوزنی در بیتی می‌سراید:

گر آنچه در این کراسه گفتم

کس گفته خدای را نگفتم

اهمیت انتخاب این نام برای گردانندگان «کافه‌کراسه» تا آنجا بوده که در فرم نظر‌سنجی خود در مورد آن سوال شده است.

 کتاب یار و همدم تنهایی‌: بفرمایید برای صرف کتاب

در‌حالی که این روز‌ها یافتن مغازه، فروشگاه و حتی رستورانی با فضای سبز در شهر تهران در حکم کیمیاست، منظره ورودی «کافه کراسه» با فضای سبز و درخت و گل و گیاه تزیین شده است. در ابتدای در ورودی تخته سیاه کوچکی حضور دارد که ضمن خوش آمد‌گویی، این جمله بر روی آن نوشته شده است: کتاب یار و همدم تنهایی من است. بفرمایید برای صرف کتاب. ‌

بعد از گذر از در ورودی و داخل شدن به «کافه‌کراسه» با انبوهی از میز‌ها در دور تا دور و اطراف و اکناف دیوار‌ها و قفسه‌های کتاب مواجه می‌شوید. میز‌ها و صندلی‌هایی که با می‌ز‌ها و صندلی‌های دیگر کافه‌ها فرق دارند و بوی دود و غذای مانده نمی‌دهند. زیر شیشه هر یک از این میز‌ها نوشته‌هایی وجود دارند که با خودکار و خطی خوش نوشته شده‌اند؛ برخی از آن‌ها از کتاب‌ها برگرفته شده‌اند و برخی دیگر جملاتی هستند که از ذهن محفل نشینان کافه تراوش کرده‌اند. یکی از این نوشته‌ها این چنین است: دکتر چمران اولین فرمانده‌ای است که موقع جنگیدن جلوی نیرو‌ها و در موقع غذا خوردن عقب صف بود.

کتاب‌ها با توجه به موضوعات مختلف در درون قفسه‌ها قرار داده شده‌اند و برخی از عناوین پر فروش نیز بر روی میز اصلی که در راهروی اصلی قرار دارد به صورت ایستاده گذاشته شده‌اند تا بیشتر در دسترس مخاطبان باشند. شعر، رمان، ادبیات دفاع مقدس، تاریخ، علوم اجتماعی، فلسفه برخی از موضوعاتی هستند که در این «کافه کراسه» دیده می‌شوند.

 رستورانی با منوی آبدوغ خیار و انواع عرقیات گیاهی

در انتهای راهروی اصلی و بعد از عبور از قفسه‌های کتاب‌ها، محل کوچکی برای تهیه نوشیدنی و پذیرایی قرار دارد. منوی این رستوران کوچک بسیار متفاوت از کافی شاپ‌های دیگر است و نکته جالب اینکه در این رستوران کوچک ۱۳۰ تا ۱۴۰ عنوان خوراکی و نوشیدنی برای مشتریان سرو می‌شود. در این رستوران به هیچ وجه مواردی از قبیل همبرگر، پیتزا و ساندویچ‌های سرد و گرمی که مثل نقل و نبات در دیگر کافی شاپ‌ها و ساندویچی‌ها یافت می‌شود، وجود ندارد. نان و پنیر و سبزی، نان و پنیر و خرما، نان و حلوا، آبدوغ خیار، ماست و خیار و انواع املت‌ها از خوردنی‌های رستوران «کافه‌کراسه» هستند. نوشیدنی‌ها هم به دو دسته «سرد‌نوش» و «گرم‌نوش» طبقه بندی شده‌اند و انواع عرقیات گیاهی تا چای‌ها و جوشانده‌های گیاهی را در بر می‌گیرد. نکته مهم‌تر و قابل تامل‌تر قیمت این اقلام خوراکی است. در این رستوران بالا‌ترین قیمت ۴۰۰۰ تومان و کمترین آن نیز ۵۰۰ تومان است.

صدیق، مسئول کافه‌کراسه، در مورد این تفاوت در منوی غذایی می‌گوید: جدای از فراهم ساختن فضای فرهنگی و محصولات فرهنگی که تعداد عناوین آن‌ها به ۲۰۰۰ عنوان می‌رسد، تلاش شده تا خوراکی‌های طیب و طاهری در این کافه قرار داده شوند که حتی نام برخی از آن‌ها در کافه‌های دیگر وجود ندارند. برخی از این خوراکی‌ها از سوی اسلام توصیه شده‌اند. در کنار این موارد تلاش بر این بوده تا اینجا سبک زندگی خاصی را به مخاطبان خود ارائه دهد.

مرامنامه کافه‌کراسه: از تامین کتاب تا اینترنت پر‌سرعت

از سوی دیگر تلاش شده تا علاوه بر کتاب محصولات فرهنگی دیگری با توجه نیاز جوانان حزب اللهی برای آن‌ها فراهم شود که در این میان کیف‌ها و دفترچه‌هایی با سایزی خاص بسیار به چشم می‌آیند.

عضویت افراد در این باشگاه بسیار ساده است و تنها با پر کردن یک فرم و امضاء مرامنامه می‌توان یکی از اعضاء این باشگاه شد که بنا به آمار صدیق «تعداد آن‌ها به ۱۰۰۰ نفر می‌رسد».

در بخشی از این مرامنامه آمده است: ما کامل نیستیم، قطعا نقاط ضعف بسیاری داریم، اما دوست داریم بدانید: اینجا تنها یک کافه، کتاب فروشی، یا یک کتابخانه نیست. می‌خواهیم گپ و گعد، چای و خوردنی، کتاب برای خواندن در همین فضا، کتاب و محصولات برای خریدن، اینترنت پر سرعت رایگان و آرامش را در کنار هم جمع کنیم.

 «کافه کراسه» در قرق بانوان

افراد پس از امضاء این مرامنامه می‌توانند از طریق ایمیل، پیامک، نمابر، تلفن و پست از برنامه‌های کافه کراسه مطلع شوند. کافه کراسه تفاوت‌های دیگری هم با کافه‌های دیگر دارد. در کنار این جمع شدن‌ها و گعده‌ گیری‌ها تلاش شده تا هر روز هفته به موضوع خاصی برای گفتگو اختصاص پیدا کند. همچنین یکی از ایام هفته به حضور بانوان اختصاص پیدا کرده است.

صدیق در این مورد می‌گوید: ما با توجه به بحث حرمت و عفاف معتقدیم که برای آسایش و تامین نیازهای بانوان، بایستی فضاهای مخصوصی در قرق بانوان باشد. این روز با کادر بانوان و برنامه‌های متناسب برای بانوان قرار داده شده. در این روز خوراکی‌ها، کتاب‌ها، مشاوره‌ها هم با توجه به حضور بانوان رنگ و بوی بانوان را به خود می‌گیرد.

کتابخانه «کافه کراسه» محلی امن برای مطالعه

در کنار بخش فروشگاه «کافه‌کراسه»، بخشی به عنوان کتابخانه نیز برای مخاطبان تعبیه شده است. این بخش که در قسمت انتهایی کتابفروشی قرار دارد، کتاب‌های بارکدداری برای مطالعه عموم قرار داده شده‌اند. صدیق عنوان می‌کند: در انتخاب این کتاب‌ها بیشتر تلاش شده تا کتاب‌هایی که بیشتر از سوی رهبری مورد تمجید قرار گرفته‌اند، قرار داده شده‌اند.

در کتابخانه میزهای کوچک و نور مناسبی برای مطالع کتاب‌ها قرار داده شده‌اند و در این میان افرادی هم هستند که کتاب‌های درسی خود را باز کرده‌اند و در حال تورق یا پرسش و پاسخ با دوستان خود هستند.

آدرس کافه کراسه:

خیابان 16 آذر - خیابان پورسینا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات