- ۰ نظر
- ۲۷ تیر ۹۲ ، ۱۰:۳۷
تیتر شماره 1- ما منتظر اقدام جدی و پیگیر دولت لبنان برای نجات دیپلماتهای ایرانی هستیم
دکتر علی اکبر ولایتی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، دیروز با ارسال نامه ای برای شفیق وزان نخست وزیر جمهوری لبنان، مسئولیت ربوده شدن و اسارت هیئت دیپلماتیک ایران توسط فالانژیست ها را متوجه دولت لبنان دانست و خواستار انجام جدی و پی گیر در این رابطه شد.
1361/04/27 روزنامه اطلاعات
تیتر شماره 2- بستگان گروگان های ایرانی در لبنان، خواستار آزادی عزیزان خود شدند
خانواده ها و بستگان گروگانهای ایرانی ربوده شده در لبنان، خواهان اعلام زمان آزادی عزیزان ربوده شده خود شدند.خانواده های ربوده شدگان ایرانی در لبنان، در بیانیه ای پرسیده اند دیپلماتهای ایرانی که نخستین قربانیان عملیات آدم ربایی در لبنان در سال 1982 هستند، چه زمانی آزاد خواهند شد؟
در این بیانیه آمده است: «ما خانواده های ایرانیان ربوده شده، از مجامع بین المللی و وجدان های بیدار انسانی می خواهیم که روشی یکسان با مسئله گروگان ها در پیش گرفته و برای آزادی عزیزان ما تلاش نمایند، تا همان گونه که گروگان های غربی آزاد شدند، این چهار ایرانی اسیر نیز به آغوش فرزندان و خانوده های خود بازگردند.»
1371/04/27 روزنامه اطلاعات
تیتر شماره 3- چهار دیپلمات ربوده شده ایران در لبنان زنده هستند و در زندان های رژیم صهیونیستی به سر می برند
مقام ها ارشد دولت لبنان تاکیید کردند که چهار دیپلمات ربوده شده ایرانی زنده هستند و هم اکنون در زندان های رژیم صهیونیستی به سر می برند. خانواده های چهار دیپلمات ربوده شده ایرانی که برای پی گیری سرنوشت آنان به لبنان سفر کرده بودند، دیشب به تهران بازگشتند.
آنها از مجامع بین المللی از جمله سازمان ملل متحد، صلیب سرخ جهانی، سازمان دفاع از حقوق بشر خواستند اقدام های جدی برای آزادی این دیپلمات ها انجام دهند.
1373/04/27 اطلاعات
اما هنوز با گذشت حدودا 30 از
گروگان گیری دیپلمات های ایرانی، هنوز گروگانها آزاد نشده اند و جامعه
جهانی مانند قبل، کور و کر مانده است.
یکی از محتویات داستان در سریالهای جم تی وی، فارسی 1 و امثالهم
ماماﻥ ﻣﻦ ﺍﯾﺪﺯ ﺩﺍﺭﻡ؟
ﻣﺎﻣﺎﻧﻪ : ﺟﻮﻧﻪ ﻫﺮﮐﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﻧﯿﺎ ﺧﻮﻧﻪ ﻻﻣﺼﺐ
ﺑﺪ ﺑﺨﺘﻤﻮﻥ ﻣﯿﮑﻨﯽ.
ﭘﺴﺮﻩ : ﭼﺮﺍ ﺁﺧﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﭼﯽ؟
ﻣﺎﻣﺎﻧﻪ : ﺍﮔﻪ ﺑﯿﺎﯼ ﺧﻮﻧﻪ , ﺯﻧﺖ ﺍﺯﺕ ﺍﯾﺪﺯ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ
ﺑﻌﺪ ﺯﻧﺖ ﺑﻪ ﺩﺍﺩﺍﺷﺖ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﻣﯿﺪﻩ
ﺩﺍﺩﺍﺷﺖ ﺑﻪ ﭘﯿﺸﺨﺪﻣﺘﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﻣﯿﺪﻩ
ﭘﯿﺸﺨﺪﻣﺖ ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎﺕ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﻣﯿﺪﻩ
ﺑﺎﺑﺎﺕ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﻫﺮِ ﻣﻦ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﻣﯿﺪﻩ
ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﻣﯿﺪﻩ
ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﻣﯿﺪﻩ
ﻣﻦ ﺑﻪ ﺑﺎﻏﺒﻮﻥ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﻣﯿﺪﻡ
ﺑﺎﻏﺒﻮﻥ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﻫﺮﺕ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﻣﯿﺪﻩ
ﻭ ﺧﻮﺍﻫﺮﺕ ﻫﻢ ﺑﻪ ﮐﻠﻪ ﺷﻬﺮ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﻣﯿﺪﻩ
ﻧﯿﺎ ﭘﺴﺮﻡ ﻧﯿﺎ , ﻣﺤﺾِ ﺭﺿﺎﯼ ﺧﺪﺍ ﻧﯿا
:| :| :| :| :|
مشروح سخنان دکتر روحانی در دیدار صمیمانه با جمع کثیری از پیشکسوتان جهاد و شهادت
دکتر حسن روحانی رییس جمهوری منتخب ملت ایران عصر امروز همزمان با هفتمین روز ماه مبارک رمضان با جمع کثیری از پیشکسوتان جهاد و شهادت دیدار کرد.
رییس جمهوری منتخب در این دیدار صمیمانه که جمع کثیری از فرماندهان ارشد دوران دفاع مقدس اعم از ارتش، سپاه پاسداران، نیروی انتظامی، مسئولان جهاد سازندگی و سایر نهادهای موثر آن دوران حضور داشتند، سخنرانی کرد.
این دیدار در چارچوب بیست و یکمین محفل انس پیشکسوتان جهاد و شهادت با هدف حفظ روحیه فداکاری و ایثارگری دوران دفاع مقدس و تجلیل از حماسه آفرینی های رزمندگان دفاع مقدس برگزار شد.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صل الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین
با یاد امام عزیز که هرچه داریم از او داریم، یاد آن بزرگ مرد، آن کسی را که راه ایستادگی، استقامت، جوانمردی، خلوص به همه ما آموخت.
با یاد همه شهیدان آن عزیزانی که از فرودین سال 1342 تا 22 بهمن 57 و تا اولین روز دفاع مقدس 31 شهریور 1359 و تا آخرین روز ایستادگی در هشت سال دفاع مقدس یعنی 29 مرداد 1367 و تا امروز، همه شهیدان، همه آن هایی که به مقام قرب الهی دست یافتند، همه آن ها که بر ما سبقت جستند، همه آن هایی که محبوب یار شدند و به دیار ابدی شتافتند و نه بهشت که به فردوس اعلاء پیوستند، همه شهیدان، شهیدان رمضان، رمضان سال 61 و شهیدانی که گمنام به جبهه رفتند و گمنام در خاک خفتند.
پاسخ شاعر باشگاه خبرنگاران به شاعرنمای نشریه بخارا در توهین به بانوان چادری
باشگاه خبرنگاران/ بخارا داستان کوتاه و نمایشنامه هم چاپ میکند مقاله هم دارد، در کار سینما و سیاست و جامعهشناسی هم دخالت میکند و لابد با این اوصاف کمکم تصور میکنید که درباره یک بسته پرمحتوای علمی بحث میشود اما واقعیت چنین نیست.
کدام یک از مقالات بخارا در چند ساله اخیر چیزی غیر از تکرار مکررات کسالتآور بوده و کدام شعر، داستان یا نمایشنامهی منتشر شده در آن مجله ذرهای و و بلکه کمتر از ذره ای حاوی ارزش زیباییشناختی است؟ امروز دچار قحط المجله در عالم ادبیات هستیم و خبری از (سخن) و (یغما) ما و ... نیست و دراین بازار بیکالا خر مهرهای به نام بخارا میتواند خودش را مروارید قالب کند.
حال و هوای نشریه بخارا حال و هوای ادیب نمایان ورشکستهای است که گرایشات فکری فرسودهای داشتند و اکنون که بساط این نحلهی فکری در تمام دنیا جمع شده هنوز هم عدهای پیرو پاتال لایتغیر و رکودزده در آن نشریه مطالبشان را گرد هم میآورند و به بازار نشر میفرستند.
در آخرین شماره از این نشریه قطعهای از "منصور اوجی" به چاپ رسیده که از نثر دانشآموزان دوره راهنمایی ضعیفتر است اما گوینده آن خودش را شاعر اسم داده و چرندی که گفته را شعر.
بخارا این قطعه را به چاپ رسانده و فکر کرده چنین کاری یعنی ساختار شکنی و ساختارشکنی یعنی روشنفکری و باسوادی!
توجه کنید؛
از جماعت زنان دلم گرفت
آن جماعت عظیم
روز جشن
صبح عید
یک کبوتر سفید بینشان نبود
جملگی سیاه
جملگی کلاغ
این چند کلمه به نظر شما چقدر ارزش بلاغی و ادبی دارد؟ چه تشبیه و استعاره و طباق و حسن تعلیل و مراعات نظیری و چه ... در آن میبینید؟
اصلا خدا کند این توهین به خانمهای چادری بهانهای شود که این یک دانهی مجلهی مثلا ادبی تعطیل گردد تا ما بگوییم چنین چیزی نداریم و چنین بنایی باید از اول خلق شود یکی از همکاران تدوینگرم به نام "ایمان شمس" در کمتر از 30 ثانیه در جواب آقای "اوجی" سروده اند که ز قطعهی منصورخان نیم بند خیلی قویتر به نظر میرسد.
در پایان این نگارش توجه شما را به آن شعر جلب میکنم.
از مجله بخارا دلم گرفت
آن مجله وزین
روز جشن
روز عید
یک نگارش قوی در میان نبود
جملگی سیاه
جملگی چرند
"به نقل از باشگاه خبرنگاران"