محبوب دلم
امروز از صبح خروس خون بیت اول این ترانه تو ذهنم داشتم مرور میشد
خواهم تو شوی محبوب دلم چون نرگس من دیوانه ی من
رویت رخ من سویت ره من هستی چو بهشت کاشانه ی من
پروانه ی من پروانه ی من بی تو چه کنم مستانه ی من
آوای تو شد هم نغمه ی من ای لاله ی من بردی دل من
پروانه ی من پروانه ی من بی تو چه کنم مستانه ی من
آوای تو شد هم نغمه ی من ای لاله ی من بردی دل من
بعضی ترانه ها و موزیک ها جاودانه میشن چون پویایی در متن و موسیقی به خاطر محتوای خاصش
مثل محتوای عاشقانه به روز خاصی تعلق ندارن
قدیمی نمیشن
شاید سبک موزیک قدیمی بشه
اما حال و هواش در هر روزی و هر سالی و در هر قرن و سده ای میتونه تازه باشه
حالا یه موزیک، یه شعر، یه متن، یه مکان و یا شی ای که تو باهاش خاطره داری
هر زمان و مکانی رو برات یاد آور میشه
یه درخت
یه پارک
یه خیابون پشت یه بیمارستان
یه دریاچه تو یه پارک بزرگ
یه صندلی کنار دریاچه
یه آلاچیق تو یه پارک خوش آب و هوا
یه کاسه آش نذری
یه بارون شدید و نشستن روی صندلی ماشین
زیر ضربه های خوش صدای بارون که به سقف میکوبن خودشونو
و هزاران خاطره ی دیگه
همه ی اینا میتونن تو هر زمان و مکان دیگه ای مدام تکرار بشن
مثلا دریاچه پارک ملت برات خاطره ساز بوده اما هر جای دنیا یه دریاچه و پارک شبیه اون ببینی
دوباره یاد خاطراتت میفتی
یه سری خاطره ها میتونن خوب باشن و یه سری هم بد
اما خاطره ها همیشه هستن چه بخوای چه نخوای
همیشه به خودم میگم تا کی میخوای حسرت گذشته رو بخوری
گذشته ها که تموم شدن؛ سعدی نذاری امروزت هم به همون گذشته تبدیل بشه
دنیا با همه دنی بودنش جای خوبی برای زندگی و لذت بردنه
پس سعی کن اون چیزایی رو که باعث میشن از زندگی لذت ببری بذاری کنار
و با اشتیاق امروز رو از دست ندی و لذت ببری